سراب معنویت به سبک رضا کلاهی/ ابزارسازی از دین

معنویت های نوظهور، رضا کلاهی، ابزارسازی از دین

مقدمه

رضا کلاهی با یک تناقض بزرگ روبروست: از یک سو، خود را منتقد سرسخت «قانون جذب» معرفی می‌کند و از سوی دیگر، مروج همان تکنیک‌هاست. این دوگانگی، پرسشی کلیدی را مطرح می‌کند: او چگونه این شکاف عمیق میان حرف و عمل را پر می‌کند و به این رویکرد دوگانه، ظاهری اسلامی می‌بخشد؟ پاسخ در یک کلمه نهفته است: التقاط. در این بخش، به برسی فرآیند هوشمندانه او در بازتعریف مفاهیم اصیل دینی برای اهداف غیردینی می‌پردازیم.

فرآیند التقاط؛ بازتعریف مفاهیم اسلامی برای اهداف غیر اسلامی

رضا کلاهی برای پر کردن شکاف عمیق میان نقد ظاهری قانون جذب و ترویج عملی آن، به التقاط‌گرایی روی می‌آورد. او مفاهیم کلیدی و ارزشمند اسلامی را از زمینه الهیاتی و معنایی اصیل خود جدا کرده و آن‌ها را به عنوان ابزارهایی کارآمد برای تحقق اهداف و تکنیک‌های معنویت‌های نوظهور بازتعریف می‌کند. در این فرآیند، واژگان اسلامی حفظ می‌شوند، اما محتوای درونی آن‌ها دگرگون شده و در خدمت یک جهان‌بینی دیگر قرار می‌گیرند.

الف. «ذکر» به مثابه تکنیک انرژی‌درمانی

سراب معنویت به سبک رضا کلاهی/ ابزارسازی از دین

سراب معنویت به سبک رضا کلاهی/ ابزارسازی از دین

در منظومه فکری کلاهی، اذکاری مانند استغفار و صلوات، کارکردی فراتر از معنای عبادی خود پیدا می‌کنند. او برای توضیح تأثیر این اذکار، به جای استناد به مبانی توحیدی، به مفاهیم شبه‌علمی و متافیزیکی متوسل می‌شود:

  • استناد به آزمایش ماسارو ایموتو: او با ارجاع به آزمایش معروف تأثیر کلمات بر مولکول‌های آب، نتیجه می‌گیرد که ذکر بر ۷۰ درصد آب بدن انسان تأثیر مثبت می‌گذارد و باعث «پاکسازی» جسمی می‌شود.
  • تأثیر بر میدان انرژی ذهن: او ذکر را عاملی برای تأثیرگذاری بر «میدان انرژی» اطراف انسان معرفی می‌کند که به ادعای او قابل اندازه‌گیری است.

در این بازتعریف، «ذکر» از یک عمل عبادی با هدف یاد خدا، توبه، و کسب قرب الهی، به یک تکنیک انرژی‌درمانی برای «پاکسازی» تقلیل می‌یابد. هدف از این پاکسازی نیز نه طهارت نفس برای بندگی، بلکه آماده‌سازی فرد برای «جذب بهتر» و افزایش کارایی تکنیک‌های قانون جذب است. به عبارت دیگر، استغفار و صلوات به ابزارهایی برای تنظیم ارتعاشات و پاکسازی موانع ذهنی-انرژیکی تبدیل می‌شوند.

ب. استفاده ابزاری از آیات و روایات برای تأیید قانون جذب

سراب معنویت به سبک رضا کلاهی/ ابزارسازی از دین

کلاهی به شکل گزینشی از آیات قرآن و روایات برای مشروعیت‌بخشی به ایده‌های خود بهره می‌برد. این گزاره‌های دینی در سیستم فکری او، نه به عنوان بخشی از یک نظام معرفتی جامع، بلکه به عنوان «اثبات‌گرهای دینی» برای مکانیسم‌های قانون جذب عمل می‌کنند:

  • آیه شکرگزاری (لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم): در نگاه اصیل اسلامی، شکر یک «مقام» عبادی و معرفتی است که از شناخت نعمت‌دهنده (خدا) سرچشمه می‌گیرد. اما در تفسیر کُلاهی، این آیه به یک فرمول مکانیکی برای جذب بیشتر تبدیل می‌شود: «شکر کن تا ارتعاش مثبت بفرستی و کائنات (یا خدا) نعمت بیشتری به تو بدهد.» در اینجا، شکر از یک رابطه عمودی (بنده-خدا) به یک تکنیک افقی (تکنیک-نتیجه) تنزل می‌یابد.
  • روایت تفأل (تَفَاءَلُوا بِالخَیرِ تَجِدُوهُ): تفأل در اسلام، حالتی روحی مبتنی بر حُسن ظن به خداوند است. اما در منظومه کلاهی، این روایت به عنوان تأییدی بر اصل «افکار، واقعیت را خلق می‌کنند» تفسیر می‌شود و مستقیماً در خدمت تکنیک‌هایی مانند تجسم خلاق و تأکیدات مثبت در پازل معنویت‌های انحرافی قرار می‌گیرد.

نتیجه

روشی که بررسی شد، نشان می‌دهد که چگونه کلمات و مفاهیم مقدس می‌توانند از محتوای اصیل خود تهی شده و به ابزارهایی برای مشروعیت‌بخشی به یک تفکر بیگانه تبدیل شوند. در منظومه فکری کلاهی، ذکر، شکر و تفأل نه پله‌هایی برای رسیدن به خدا، بلکه تکنیک‌هایی برای رسیدن به خواسته‌های دنیوی هستند. این ابزارسازی، محصولی نهایی را شکل می‌دهد: یک معنویت کاملاً شخصی و بریده از دغدغه‌های بزرگ‌تر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *