روایتگری رسانه های صهیونیست از یک خبر: چگونه ماشین رسانه‌ای اسرائیل، اراده آزاد یهودیان ایران را انکار می‌کند؟!

یهودیت

 

در واکنشی هماهنگ و قابل پیش‌بینی به اقدام انسان دوستانه انجمن کلیمیان اصفهان در جمع‌آوری کمک برای گرسنگان غزه، رسانه‌ها و حساب‌های وابسته به رژیم پلید صهیونیستی، یک عملیات رسانه‌ای پیچیده را برای بی‌اعتبار کردن این حرکت کلید زدند. اقدام جامعه یهودیان اصفهان، یک «حقیقت ناخوشایند» برای روایتی است که می‌خواهد جنگ را به یک تقابل ابدی و آشتی‌ناپذیر میان «یهودیان» و «مسلمانان» تقلیل دهد. تحلیل واکنش سه منبع کلیدی—حساب توییتر موساد، اسرائیل نشنال نیوز و وای‌نت نیوز—نشان می‌دهد که ماشین پروپاگاندا با چنین حقیقتی چه می‌کند: حقیقت را انکار نکن، آن را بی‌اعتبار کن…

پرده اول: ضربه پتک؛ چارچوب‌بندی توسط حساب موساد

عملیات با خشن‌ترین و مستقیم‌ترین روش توسط حساب توییتری «موساد» آغاز می‌شود. این توییت با یک تیتر بزرگ و پرسشی، از همان ابتدا ذهن مخاطب را قفل می‌کند: «سندروم استکهلم یا اطاعت اجباری؟»

این یک پرسش نیست؛ این یک چارچوب‌بندی اجباری است. با طرح این سوال، دو گزینه بیشتر برای مخاطب باقی نمی‌ماند: یا این یهودیان، عاشقِ جلاد خود (سندروم استکهلم) شده‌اند، یا از ترس و تحت فشار حکومت (اطاعت اجباری)، این کار را کرده‌اند. گزینه سوم، یعنی «اراده آزاد و باور انسانی»، به طور کامل از میز حذف می‌شود. این توییت، نقش پُتک را ایفا می‌کند؛ با یک ضربه سنگین، روایت را می‌شکند و آن را در قالبی که می‌خواهد، بازسازی می‌کند.

پرده دوم: تزریق سم با ظرافت؛ روش اسرائیل نشنال نیوز

«اسرائیل نشنال نیوز» همین استراتژی را با ظرافتی بیشتر و در نتیجه، به شکلی موذیانه‌تر اجرا می‌کند. این رسانه، گزارش را مانند یک خبر استاندارد آغاز می‌کند، نقل‌قول‌های رهبران جامعه یهودی اصفهان را می‌آورد و به بیانیه آن‌ها اشاره می‌کند. اما درست در وسط متن، یک پاراگراف کوتاه اما کشنده را به عنوان «یادآوری» تزریق می‌کند:
«یادآوری: این یهودیان تحت رژیمی زندگی می‌کنند که مخالفان را زندانی می‌کند، حماس را تأمین مالی می‌کند و علناً خواستار نابودی اسرائیل است!»

این پاراگراف، یک بمب تفسیری است که در قلب گزارش کار گذاشته می‌شود. پس از این «یادآوری»، تمام نقل‌قول‌ها و اقدامات انسان دوستانه‌ای که خوانده‌اید، معنای خود را از دست می‌دهند. اکنون مخاطب تمام آن حرف‌ها را از پشت عینک «ترس» و «اجبار» بازخوانی می‌کند. جمله بعدی، میخ را محکم‌تر می‌کوبد: «وقتی در یک دیکتاتوری زندگی می‌کنید، گاهی (همبستگی) یک انتخاب نیست، بلکه برای بقاست.» این همان پیام توییت موساد است که این بار در لباس یک تحلیل دلسوزانه عرضه می‌شود.

پرده سوم: گزارشگری خنثی یا تایید ناخواسته؟ نمونه وای‌نت نیوز

در این میان، گزارش رسانه صهیونیستی «وای‌نت نیوز»، به ظاهر خنثی و صرفاً خبری است. این رسانه به نقل از ایرنا، اصل خبر را منتشر کرده و بیانیه جامعه یهودیان را پوشش می‌دهد. اما در اکوسیستم رسانه‌ای که توسط دو منبع قبلی مسموم شده، حتی یک خبر خنثی نیز می‌تواند به بخشی از پازل پروپاگاندا تبدیل شود. مخاطبی که ابتدا توییت موساد و گزارش اسرائیل نشنال نیوز را دیده، این خبر سوم را نه به عنوان یک گزارش مستقل، بلکه به عنوان «تایید همان خبر مشکوک» می‌خواند. بی‌طرفی این گزارش، ناخواسته به ابزاری برای معتبر جلوه دادن همان روایتی تبدیل می‌شود که پیش‌تر چارچوب‌بندی شده است.

نتیجه‌گیری: هدف، انکار «اراده» است

هدف نهایی این عملیات رسانه‌ای سه مرحله‌ای، انکار اصل رویداد نیست، چراکه قابل انکار نیست. هدف، انکار و بی‌اعتبار کردن «اراده» و «اصالت» عاملان آن رویداد است. این ماشین پروپاگاندا نمی‌تواند بپذیرد که یک جامعه یهودی، آزادانه و از روی باوری انسانی، با مردم فلسطین اعلام همبستگی کند، زیرا چنین باوری، کل بنای ایدئولوژیک آن‌ها را که بر تضاد ذاتی و ابدی استوار است، فرو می‌ریزد.

بنابراین، آن‌ها به جای حذف خبر، آن را از معنا تهی می‌کنند. آن‌ها به مخاطب خود می‌گویند: «بله، این اتفاق افتاده، اما این یهودیان یا بیمارند (سندروم استکهلم) یا ترسو (اطاعت اجباری). در هر دو صورت، عمل آن‌ها فاقد ارزش و اعتبار است.» این یک نمونه کامل از جنگ شناختی مدرن است که در آن، بزرگترین پیروزی، متقاعد کردن مخاطب به این است که هیچ‌کس، هیچ اراده‌ای از خود ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *