رقابت بر سر جانشینی در فرقه انحرافی؛ ادعای ولی‌پور با استناد به داستان موسی و هارون

معنویت بدون دین، ولی پور، نهضت سپید ایران

در پی دستگیری سعید محمدی دورکی، بنیان‌گذار یک فرقه انحرافی، رقابت برای تصدی جایگاه رهبری این گروه شدت گرفته است. مهدی ولی‌پور، از شاگردان سابق او، با انتشار پیامی در فضای مجازی و با سوءاستفاده از داستان حضرت موسی و هارون، خود را جانشین قانونی محمدی دورکی معرفی کرده و مخالفانش را به پیروی از «سامریِ زمان» متهم کرده است.

این اقدام در شرایطی صورت می‌گیرد که سعید محمدی دورکی، از مسترهای جداشده از فرقه انحرافی عرفان حلقه ــ که پس از جدایی، گروهی مستقل تأسیس کرده بود ــ به‌تازگی توسط نیروهای جمهوری اسلامی ایران دستگیر شده است. اکنون بر سر جانشینی او و ریاست این گروه، میان پیروان سابقش اختلاف و درگیری شکل گرفته است.

ولی‌پور در پیام خود با بهره‌برداری از روایت قرآنی موسی و هارون، تلاش کرده است تا جانشینی‌اش را توجیه کند. در بخشی از این پیام آمده است:

«در تمام اعصار گذشته، شیطان به این روش عمل کرده است که همه‌ی راه را با پیام‌آوران حضرت حق همراهی می‌کرد تا علاوه بر انواع کارشکنی‌ها در طول مسیر و بدنام کردن و حذف افراد مفید از گرد چراغ حق، در فرصت مناسب و پس از خارج شدن فرستادگان الهی از دسترس پیروانشان، با منحرف کردن عوام، جبهه‌ی حق را تهی کرده و مردم را از محور حق دور ساخته و به گرداب‌های گمراهی و تباهی فرو اندازد.
ای تابعان غافل و بی‌فکر شیطان و سامری‌های زمان! آیا مأموریت شیطان در جهان چیزی جز گمراه کردن مردم از گرد چراغ حق است؟
این همان خیانتی است که پس از غیبت موقت حضرت موسی، توسط سامری رخ داد؛ مردمی ناپخته و مسحورِ سامری از مسیر حق خارج شدند، در حالی که هنوز خود را پیروان حق می‌پنداشتند.
آنان فراموش کردند که در غیاب حضرت موسی موظف‌اند تابع هارونِ زمان خود باشند و از پیروی هر فرد دیگری منع شده‌اند. سامری در فریبکاری چنان شیاد بود که حتی رهنمودهای هارون نیز بر بنی‌اسرائیل مؤثر نیفتاد، تا آن‌که موسی بازگشت و دریافت که هارون، با وجود بی‌گناهی، نتوانسته قوم را از گمراهی نجات دهد. این واقعه آزمونی الهی برای آشکار شدن ذات پلید سامری و سامری‌پرستان بود.»

چنان‌که پیداست، تشبیه شرایط یک فرقه انحرافی به داستان پیامبران الهی، نمونه‌ای آشکار از «سوءاستفاده عاطفی و مذهبی» از باورهای دینی است؛ اقدامی که هدف آن، مشروع جلوه دادن ادعای رهبری و تحکیم قدرت شخصی در چارچوب یک جریان منحرف به‌نظر می‌رسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *