در دهههای اخیر، شاهد ظهور و گسترش جریانهایی با عنوان “معنویتهای نوظهور” بودهایم که با تأکید بر فردگرایی، تجربهی شخصی و دوری از ساختارهای دینی سنتی، بر نگرش افراد به مفاهیم معنوی و از جمله پوشش و حجاب، تأثیرات قابل توجهی گذاشتهاند. این جریانها با ارائه تفسیری نوین از معنویت که در آن، التزام به احکام و ظواهر دینی کمرنگتر میشود، میتوانند زمینهساز بیتعهدی و در نهایت کنار گذاشتن حجاب توسط برخی از زنان محجبه شوند. این فرآیند، حاصل تعامل پیچیدهای از عوامل فکری، روانی و اجتماعی است که در ادامه به تفصیل و با استناد به منابع تحلیلی به آن پرداخته میشود.
محوریت “خود” و اصالت تجربه فردی: تضعیف مرجعیت دین
یکی از پایههای اصلی معنویتهای نوظهور، اصالت دادن به “تجربه معنوی فردی” و قرار دادن “خود” به عنوان داور نهایی حقایق معنوی است. در این دیدگاه، هر فردی میتواند بدون واسطه و خارج از چارچوبهای تعریف شدهی ادیان، به درکی از حقیقت و معنویت دست یابد. این رویکرد، مرجعیت نهاد دین و متون الهی را که حجاب را به عنوان یک حکم شرعی معرفی میکنند، به چالش میکشد.
زنانی که تحت تأثیر این آموزهها قرار میگیرند، ممکن است به تدریج این باور را در خود بپرورانند که ارتباط با خداوند یا کسب آرامش معنوی، نیازی به رعایت ظواهر و احکام از پیش تعیین شده ندارد. در نتیجه، حجاب که نمادی از تعهد به یک دستور دینی است، میتواند به عنوان یک “قالب” یا “محدودیت” بیرونی تلقی شود که مانع از شکوفایی معنویت درونی و اصیل آنها میگردد. از این منظر، “حجاب واقعی، حجاب دل است” و پوشش ظاهری، اهمیت خود را از دست میدهد.
بازتعریف مفاهیم دینی: معنویت بدون شریعت
معنویتهای نوظهور اغلب مفاهیم دینی سنتی را بازتعریف کرده و آنها را از بار شرعی و تکلیفگرایانه تهی میکنند. به عنوان مثال، مفهوم “عفاف” که در اسلام ارتباط تنگاتنگی با حجاب و پوشش ظاهری دارد، در این جریانها به یک کیفیت درونی و ذهنی تقلیل مییابد که لزوماً با نوع پوشش فرد مرتبط نیست. این تفاسیر جدید، معنویتی را ترویج میکنند که بر اساس خواستههای نفسانی افراد و با حذف بسیاری از آموزههای دینی، از جمله حجاب، طراحی شده است.
این گروهها با ارائه “معنویتهای کاذب” و جایگزین، سعی در جذب افرادی دارند که به دنبال راهی شخصیسازیشده برای معنویت هستند. در این فرآیند،”حجاب آزاد” که در واقع نفی حجاب مصطلح است، ترویج میگردد.
تأکید بر رهایی و شکستن تابوها
بسیاری از معنویتهای نوظهور، با رویکردی انسانمحور و اومانیستی، بر “رهایی” از هرگونه قید و بندی که از بیرون بر فرد تحمیل شده، تأکید میورزند. در این نگاه، حجاب میتواند به عنوان نمادی از سنتهای گذشته و محدودیتهای اجتماعی تلقی شود که باید برای رسیدن به “خود واقعی” و “آزادی”، از آن عبور کرد. این جنبشها افراد را به جستجوی “خدای درونی” تشویق میکنند.
این نگرش، به ویژه در میان نسل جوانی که در معرض پیامهای رسانههای غربی و شبکههای اجتماعی قرار دارند، میتواند جذابیت داشته باشد و آن ها را به پدیرش این آموزه ها ترغیب کند.
جایگزینی آرامش درونی به جای تکالیف دینی
معنویتهای نوظهور با تمرکز بر تکنیکهایی مانند مدیتیشن، یوگا و مثبتاندیشی، وعدهی التیام زخمهای روانی انسان معاصر مانند اضطراب، افسردگی و پوچی را میدهند. در این میان، آرامش و حال خوب درونی به هدف اصلی تبدیل میشود و انجام تکالیف دینی، از جمله حجاب، در صورتی که با این هدف در تضاد باشد، به راحتی کنار گذاشته میشود.
زنی که پیش از این، حجاب را به عنوان یک تکلیف الهی و راهی برای کسب رضایت خداوند و آرامش معنوی میپنداشت، ممکن است در مواجهه با این جریانها، به این نتیجه برسد که میتواند این آرامش را از راههای دیگری که سادهتر و با سبک زندگی مدرن سازگارتر هستند، به دست آورد. در این حالت، تعهد به حجاب، تضعیف شده و در نهایت کنار گذاشته میشود.
در نتیجه، میتوان گفت که معنویتهای نوظهور با تکیه بر اصولی چون فردگرایی، تجربهمحوری، بازتعریف مفاهیم دینی و تأکید بر رهایی، چارچوب فکری و ارزشی برخی از زنان محجبه را دگرگون میسازند. این دگرگونی، با تضعیف مرجعیت دین و جایگزین کردن یک معنویت شخصیسازیشده و بدون شریعت، میتواند به کاهش تعهد و در نهایت، کنار گذاشتن حجاب منجر شود. این پدیده، هشداری برای نهادهای دینی و فرهنگی است تا با شناخت دقیق این جریانها و ارائه پاسخهای متناسب با نیازهای معنوی انسان امروز، از تضعیف باورهای دینی در جامعه جلوگیری کنند.
علی سنجابی شیرازی؛ پژوهشگر معنویت های نوظهور