دستگیری جاسوسان یا آزار یهودیان؟ رمزگشایی از جدیدترین جنگ روانی اتاق فکر صهیونیستی علیه ایران قوی

یهودیت، خبر و تحلیل

 

اخیرا ادعای بازداشت یک شهروند ۷۰ ساله یهودی-آمریکایی در ایران، خبری است که صحت‌سنجی نشده و بر پایه نقل‌قول از «منابع ناشناس» و «گروه‌های شبه حقوق بشری» شکل گرفته است. اما این ادعای تأییدنشده، نقطه آغازی است برای یک فرآیند پیچیده: فرآیند ساختن واقعیت. با بررسی سه روایت از رسانه‌های صهیونیستی times of israel ،ynetnews و گروه لابی‌گری «stand with us»، می‌توانیم ببینیم که چگونه یک «ادعا» ابتدا ساخته می‌شود، سپس به ابزاری سیاسی تبدیل شده و در نهایت به یک سلاح برای فریب افکار جهانی بدل می‌گردد.

مرحله اول: مهندسی ادعا و جعل یک قربانی (روایت times of israel)

هر واقعیتی نیاز به یک شالوده دارد. این خبرگزاری رژیم صهیونی، وظیفه ساختن این شالوده را بر عهده می‌گیرد. این رسانه با استناد به منابعی که خود نیز هویتشان را کاملاً نمی‌شناسد (مانند نیویورک تایمز که به نقل از «دو مقام ایرانی ناشناس» می‌نویسد) و گروه‌های شبه حقوق بشری، یک ظاهر معتبر و خبری به این ادعا می‌بخشد. اما مهندسی اصلی در دو بخش صورت می‌گیرد:

برجسته‌سازی هویت یهودی: با تمرکز بر «مرد یهودی ۷۰ ساله»، این ادعا از یک مسئله کنسولی یا سیاسی، به یک مسئله هویتی و مذهبی تبدیل می‌شود. این کار به داستان پتانسیل عاطفی بالایی می‌دهد.

ایجاد یک قاب علت و معلولی: با مرتبط کردن زمان ادعای بازداشت به حملات رژیم جعلی صهیونی علیه جمهوری اسلامی در ماه گذشته، یک روایت ساده و قابل فهم ساخته می‌شود: «اسرائیل حمله کرد، ایران با دستگیری یهودیان انتقام گرفت». در این مرحله، یک ادعای تأییدنشده، صاحب یک هویت و یک دلیل می‌شود و آماده بهره‌برداری است.

مرحله دوم: تسلیح ادعا با تکنیک «انباشت دروغ» (روایت ynet news)

خبرگزاری صهیونیستی، این ادعای تأییدنشده را به عنوان یک «حقیقت مسلم» در نظر گرفته و آن را به یک ابزار سیاسی برای اهداف بزرگ‌تر تبدیل می‌کند:

برچسب‌زنی کوبنده: با استفاده از عبارت «دیپلماسی گروگان‌گیری»، این رسانه هرگونه بحث درباره صحت و سقم اتهام جاسوسی را از اساس باطل می‌کند. این برچسب، یک پیش‌داوری قطعی را به مخاطب تحمیل می‌کند.

تکنیک خطرناک «انباشت روایت»: این خبر به شکل هوشمندانه‌ای ادعای بازداشت در ایران را به موضوع شکایت از آژانس آنروا (UNRWA) به اتهام ارتباط با تروریسم پیوند می‌زند. این دو موضوع بی‌ارتباط، با قرار گرفتن در کنار هم، یک پیام پنهان را مخابره می‌کنند: «ایران، حماس، و نهادهای بین‌المللی حامی فلسطین، همگی اعضای یک پیکر واحد هستند». در اینجا، ادعای اولیه دیگر فقط یک خبر نیست، بلکه قطعه‌ای از یک پازل بزرگ‌تر برای معرفی یک «محور شرارت» است!

مرحله سوم: شلیک نهایی؛ تبدیل دروغ به ابزار فشار (فراخوان stand with us)

در این مرحله، ادعای اولیه که با شک و تردید آغاز شده بود، به یک «حقیقت مطلق» و غیرقابل‌انکار تبدیل می‌شود. گروه لابی‌گری صهیونی، این «واقعیت ساخته‌شده» را به یک سلاح برای بسیج سیاسی تبدیل می‌کند:

ساده‌سازی مطلق: تمام پیچیدگی‌ها (جنگ اخیر، اتهام جاسوسی) حذف می‌شود. روایت این است: «یهودیان بی‌گناه صرفاً به خاطر هویتشان یا تماس با اقوامشان دستگیر شده‌اند»! این ساده‌سازی، فضا را برای هرگونه تفکر انتقادی می‌بندد.

زبان احساسی و فراخوان مستقیم برای اقدام: عباراتی مانند «رژیم ایران» و «آینده نامشخص»، احساسات را به اوج می‌رسانند. هدف دیگر اطلاع‌رسانی نیست، بلکه یک دستور کار مشخص است: «این فرم را پر کنید! به مقامات خود فشار بیاورید!». ادعا در اینجا به طور کامل از ماهیت خبری خود تهی شده و به یک ابزار خالص پروپاگاندا و کینه توزی آشکار علیه ایران قوی تبدیل می‌شود.

نتیجه‌: کالبدشکافی یک عملیات روانی برای حفاظت از جاسوسان

بنابراین، ماجرای ادعایی «دستگیری جاسوسان آمریکایی-یهودی» یک عملیات روانی کلاسیک است. هدف آن، ایجاد یک سپر از «مظلوم‌نمایی مذهبی» برای پوشش دادن به فعالیت‌های جاسوسی و تضعیف اقتدار امنیتی ایران است. این یک استراتژی شفاف است: تبدیل یک اقدام مشروع و ضدجاسوسی به یک بحران حقوق بشری.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *