درگیری تند محسن خاتمی و رویا زرین؛ جدال معنویت یا اختلاف شخصی؟

معنویت بدون دین، اوشو، تفکر نوین

محسن خاتمی، مروج فرقه «نیو سانیاسین» و آموزه‌های «اشو»، در فضای مجازی رویا زرین را «احمق و متوهم» خواند و مواضع سیاسی او را «خواب و خیال» نامید. این حمله تند، اوج اختلافات علنی میان دو چهره فعال در جریان‌های معنوی خارج از کشور است؛ جایی که مجادله شخصی و رقابت بر سر نفوذ و جذب هوادار، بیش از ارائه راه‌حل‌های واقعی و مبتنی بر شواهد، خودنمایی می‌کند.

محسن خاتمی، که به عنوان مروج فرقه «نیو سانیاسین» و آموزه‌های «اشو» شناخته می‌شود، در اقدامی تند در فضای مجازی، رویا زرین (گلوریا زرین) را «احمق و متوهم» خواند و اهداف سیاسی او را «خواب و خیال» نامید. این اظهارات، نقطه اوج اختلافات آشکار میان این دو چهره است.

محسن خاتمی در پستی در صفحه شخصی خود، با لحنی توهین‌آمیز به رویا زرین حمله کرد. او که سال‌هاست به ترجمه و تبلیغ آثار «اشو» و فرقه مرتبط با او مشغول است، در پست خود نوشت: «Golden Dream این رویا زرین احمق و متوهم… اسمش را هم ترجمه کرده و در خواب و رویا دنبال یکی احمق‌تر از خودش (رضا پهلوی) افتاده تا به رویاهای احمقانه‌اش برسد…»

خاتمی در ادامه با کنایه به نام «رویا زرین» افزود: «رویا چه طلایی باشد و چه مسی، یا پلاستیکی یا… هیچ فرقی نداره. فقط خواب و خیال است و واقعیت نداره….» این اظهارات، به مواضع سیاسی رویا زرین و حمایت او از رضا پهلوی اشاره دارد و نشان می‌دهد اختلاف این دو، از مرزهای فکری گذشته و به یک درگیری شخصی و علنی تبدیل شده است.

این مجادله نشان‌دهنده شکاف عمیق در میان جریان‌های مخالف خارج از کشور است. محسن خاتمی که خود مروج یک فرقه معنویِ بحث‌برانگیز و آموزه‌های عرفانیِ غیرمتعارف است، حالا با زبانی تند، «واقعیت‌گریزی» را به رویا زرین نسبت می‌دهد. این در حالی است که خود او نیز همواره به دلیل ترویج باورهای غیر مذهبی و پیوند با فرقه «نیوسانیاسین» زیر سؤال رفته است. حمله او از موضعی انجام می‌شود که خودش نتوانسته در برابر پرسش‌ها درباره اعتبار و واقعیّت‌بنیاد بودن فعالیت‌هایش پاسخی محکم بدهد.

در مقابل، رویا زرین نیز با تمرکز بر مراقبه و معنویتِ «عصر جدید»، به دنبال ارائه راه‌حل‌های فردی است؛ راه‌حل‌هایی که از نگاه بسیاری از منتقدان، ساده‌انگارانه و بی‌توجه به مسائل ساختاری هستند.

در پایان، این درگیری، بیشتر شبیه نزاع دو جریان بر سر تأثیرگذاری و جذب هوادار است. هر دو بر مدعیِ ارائه «راه نجات» هستند، اما به نظر می‌رسد هیچ‌کدام نتوانسته‌اند طرحی شفاف و قابل اتکا برای عبور از بحران ارائه دهند. این مجادله، بیشتر از آن که روشن‌گر باشد، خاکستری از سردرگمی و دوری از نقد منصفانه را به نمایش می‌گذارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *