رویا زرین، از فعالان جریانهای موسوم به عرفانهای نوظهور، با انتشار پستی تند در شبکههای اجتماعی وارد مشاجرهای لفظی با وحید بهشتی، از اعضای فرقه تصوف دراویش گنابادی، شد. او در این پست، با بهکار بردن واژههایی چون «دلقک» و حتی دعای شومی نظیر «اهورامزدا ریشهتون را دربیاره»، به شکلی بیسابقه به تخریب طرف مقابل پرداخت. این تقابل آشکار، بار دیگر شکاف میان دو نوع معنویت غیررسمی در ایران را برجسته کرد؛ عرفانهای نوظهور با شعارهای فردگرایانه و مدرن، در برابر فرقههای سنتی تصوف با ساختارهای دیرینه.
این درگیری، صرفاً یک نزاع شخصی نیست بلکه بازتابی از رقابت میان دو جریان فکری است. عرفانهای نوظهور معمولاً با وعده معنویتی شخصی و رهایی از قید سنتها مطرح میشوند، اما به دلیل نبود مبانی نظری جدی، بیش از آنکه راهی برای تعالی معنوی باشند، به تقویت فردگرایی افراطی، سست شدن سنتهای فکری و در برخی موارد سوءاستفاده از پیروان منجر میشوند. پست اخیر رویا زرین نمونهای روشن از این آسیب است؛ جایی که زبان تهاجمی جای استدلال منطقی را میگیرد و فقدان ادب و تحمل دیدگاه مخالف، مشروعیت این جریانها را زیر سؤال میبرد.
در سوی دیگر، فرقههای سنتی تصوف مانند سلطانعلیشاهی نیز با بحرانهای خود دستوپنجه نرم میکنند. تقدسبخشی افراطی به رهبران، فرو رفتن در تعصبات درونگروهی و بیتوجهی به مسائل واقعی جامعه، از چالشهای جدی این گروهها به شمار میآید. در نتیجه، جدال میان زرین و بهشتی بیش از آنکه یک منازعه شخصی باشد، نمایانگر تداوم بنبست فکری و اخلاقی در دو طیف مدعی معنویت است که هر دو، در جلب اعتماد و پذیرش عمومی ناکام ماندهاند.