توضیح پدیده فرقه وفاداری به ترامپ

توضیح پدیده فرقه وفاداری به ترامپ

با وجود رفتار دمدمی‌مزاج دونالد ترامپ، هوادارانش فرقه‌ای وفادار پیرامون او شکل داده‌اند. با این حال، الیزاوتا گوفمن و آدریان فاورو توضیح می‌دهند که چگونه همین رفتار هنجارشکنانه، به اقتدار کاریزماتیک ترامپ نیرو می‌بخشد. به گفته‌ی آن‌ها، این سرسپردگی فرقه‌وارِ هواداران ترامپ، یادآور دوران تاریک‌تری در تاریخ ایالات متحده است.

رهبری کاریزماتیک
اقتدار کاریزماتیک، پیوندی عاطفی میان یک رهبر و هوادارانش است. برای حفظ این پیوند، رهبر کاریزماتیک باید دائماً «ثابت کند که اربابی برگزیده از جانب خداست». هواداران باید رهبر را در مأموریتش موفق ببینند و ویژگی‌های خارق‌العاده‌اش را بی‌چون‌وچرا بپذیرند.

مفهوم رهبر کاریزماتیک اغلب در ادبیات مربوط به احزاب پوپولیستی مطرح می‌شود. اگرچه رویکردها و توصیف‌های گوناگونی از ویژگی‌های شخصیتی کاریزماتیک وجود دارد، بسیاری از پژوهشگران بر مجموعه‌ای از خصوصیات کلیدی و مرتبط با هم تمرکز دارند.

باور به یک مأموریت رادیکال و آرمان‌گرایانه، در کنار اقتدار شخصی و ویژگی‌های خارق‌العاده‌ای که رهبر را از مردم عادی متمایز می‌کند، از خصوصیات بنیادین این نوع رهبری است. این ویژگی‌ها مواردی چون اعتمادبه‌نفس بالا، شخصیت گیرا، مهارت‌های سخنوری، توانایی هم‌ذات‌پنداری با پیروان و اهریمن‌سازی مانوی (معرفی دشمنان به‌عنوان شر مطلق) را در بر می‌گیرد.

ترامپ در مقام یک رهبر کاریزماتیک
دونالد ترامپ موفق شده است حزب جمهوری‌خواه را رادیکال کند. اقتدار کاریزماتیک او، به‌اصطلاح «فرقه‌ای» از هواداران وفادار پدید آورده است. سوءقصد نافرجام به جان او در ژوئیه ۲۰۲۴، این فرصت را برای ترامپ فراهم کرد تا بر ادعای «رسالت الهی» خود تأکید کند. همین وفاداری هواداران بود که باعث شد برخی از آنان به فراخوان رهبرشان برای حمله به ساختمان کنگره در سال ۲۰۲۱ عمل کنند و در نهایت به مجرمانی محکوم بدل شوند.

اما مشکلات اقتصادی مانند محرومیت اجتماعی و بیکاری، به‌تنهایی برای توضیح اینکه چرا هواداران وفادار ترامپ به او ایمان دارند کافی نیست. توضیح محتمل‌تر این است که «مردان و زنان فراموش‌شده»ی خودخوانده، آماده‌اند تا از رهبری اقتدارگرا تبعیت کنند که هنجارهای اجتماعی و قوانین را زیر پا می‌گذارد. ترامپ وعده می‌دهد که «آمریکا را دوباره بزرگ کند» (مأموریت)، به دشمنان داخلی و خارجی حمله می‌کند (اهریمن‌سازی مانوی)، شخصیت قدرتمندی از خود به نمایش می‌گذارد و از ادبیات تحقیرآمیز علیه مخالفانش استفاده می‌کند (که به هوادارانش حس تعلق به یک گروه خودی را می‌دهد).

فراتر از سبک سیاسی
با این حال، رفتار و منش ترامپ چیزی فراتر از یک سبک سیاسی صِرف است. بی‌اعتنایی کامل او به آداب و رفتار دولتمردانه، منبع اصلی جذابیت اوست. ترامپ هنجارها و قوانین سیاسی لیبرال-برابری‌خواه را زیر پا می‌گذارد و مرتباً هنجارشکنی می‌کند. هم‌زمان، او وعده می‌دهد که عزت را به پیروانش بازگرداند و غرور ملی را احیا کند.

ما معتقدیم که اقتدار کاریزماتیک ترامپ و پیروان فرقه‌مانند او، ارتباط تنگاتنگی با مفهوم «دلقک هنجارشکن کارناوال» دارد.

درک جذابیت پوپولیستی «کارناوال‌گونه»
کارناوال شاید تفریحی بی‌ضرر به نظر برسد — پوشیدن لباس‌های عجیب و مسخره کردن قدرتمندان — و تا حدی نیز چنین است. از قرون وسطی، کارناوال‌ها به «مردم» اجازه می‌دادند تا، هرچند برای مدتی کوتاه، قدرت را به دست گیرند. در میدان کارناوال، آن‌ها می‌خوردند و می‌نوشیدند، نخبگان را به سخره می‌گرفتند… و چند روز بعد، دوباره به جایگاه توده‌های تحت ستم بازمی‌گشتند.

هنجارشکنی، یک ارزش کلیدی در کارناوال است. این دنیایی واژگون است که در آن هر چیزی، چه در کلام و چه در عمل، مجاز است و قدرتمندان به هنجارشکنان پاداش می‌دهند. مردم پتانسیل رهایی‌بخش کارناوال برای تمسخر صاحبان قدرت و رهایی از قیدوبندهای نزاکت سیاسی را می‌ستایند. با این حال، گروه‌های به حاشیه رانده‌شده اغلب به سوژه‌ی تمسخر و حتی آزار خشونت‌آمیز بدل می‌شوند، چرا که کارناوال در نهایت به حفظ سلسله‌مراتب موجود خدمت می‌کند. بسیاری از کارشناسان اشاره کرده‌اند که کارزار انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۲۴ به کارناوالی از زن‌ستیزی و نژادپرستی تبدیل شد، هرچند این ویژگی‌ها از همان ابتدا هم بخشی از جذابیت او بود.

از کارناوال، به کاریزما، به فرقه
درباره ترامپ حرف‌های زیادی می‌توان گفت، اما او بی‌تردید از کاریزما و توانایی تبدیل آن به سرمایه سیاسی برخوردار است؛ امری که بسیاری از سیاستمداران جمهوری‌خواه از آن به نفع خود بهره برده‌اند.

توضیح پدیده فرقه وفاداری به ترامپ

در برخی فرهنگ‌ها، دلقک کارناوال وظیفه دارد تا دنیای قدیم را «درهم بشکند» و دنیایی موقتی و جدید خلق کند. جهان‌بینی پوپولیستی «ما در برابر آن‌ها» که شرکت‌کنندگان را به تحقیر گروه‌های به حاشیه رانده‌شده تشویق می‌کند نیز در فضای کارناوال اهمیت می‌یابد. در اینجا نکته‌ای تأمل‌برانگیز از کتاب «مصاحبت پادشاهان و دلقک‌ها» اثر مارک تروسدیل درباره کارناوال‌های قرون وسطایی آمده که با آمریکای امروز، جایی که صرف مخالفت با «رهبر» ممکن است به جاسوسی اینترنتی، تهدید به مرگ و آزار منجر شود، بی‌ارتباط نیست:

این بازتابی از حکومت خود پادشاه است؛ اقتدار او با خشونت مأمورانش حفظ می‌شود و تهدید پنهان اعدام، در کمین آن دسته از عوام است که جرئت نافرمانی داشته باشند.

در کارناوال قرون وسطایی، همه می‌دانستند که هنجارشکنی تنها برای یک هفته مجاز است و پس از آن همه‌چیز به روال عادی بازمی‌گردد. اما کارناوال ترامپ چنان مرزهای قانون را جابه‌جا کرده که حتی نهاد POLITY نیز اعتبار دموکراتیک ایالات متحده را کاهش داده و این کشور را در آستانه استبداد ارزیابی کرده است. این یک بحران تمام‌عیار قانون اساسی است. حزب جمهوری‌خواه وفاداری به دلقک خود را بر وفاداری به قانون اساسی کشور ترجیح می‌دهد.

فرقه یا فرهنگ؟ شباهت‌های تاریخی
نمایندگان جمهوری‌خواه و هواداران ترامپ، همگی رفتار کارناوال‌گونه او را می‌ستایند. واکنش شدید علیه تنوع، برابری و فراگیری، و نژادپرستی اغلب آشکارِ دوران «ترامپ ۲.۰»، شباهتی عجیب به دوران «بازسازی» پس از جنگ داخلی آمریکا دارد؛ زمانی که «کوکلاکس‌کلان» برای حفظ برتری سفیدپوستان در بحبوحه آزادی سیاه‌پوستان ظهور کرد. اعضای این گروه نیز، همچون هواداران ترامپ، به پوشیدن لباس‌های مبدل، مشارکت در خشونت و ابراز وفاداری به رهبر ساختگی خود، «جادوگر اعظم»، علاقه داشتند.

هواداران ترامپ می‌توانند بنیادهای نژادپرستانه کارزار او را نادیده بگیرند یا از آن حمایت کنند. کسانی که گزینه دوم را برمی‌گزینند، احتمالاً نژادپرستی را هنجارشکنی دیگری می‌بینند که رهبرشان سرانجام به آن‌ها «اجازه» داده است به آن تن دهند.

هواداران، هنجارشکنی‌ها، قانون‌گریزی‌ها و تحقیر دشمنان ساختگی ترامپ را به اقتدار کاریزماتیک و رهبری قدرتمند تعبیر می‌کنند. این امر مستلزم فداکاری بی‌چون‌وچرا و حمایت وفادارانه پیروانش است. به عبارت دیگر: فرقه‌ای برآمده از کاریزمای کارناوالی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *