تناسخ و ارتباط آن با معنویت های نوظهور

تناسخ، معنویت های نوظهور، تفکر نوین

ارتباط معنویت‌های نوظهور با تناسخ: نگاهی به قانون جذب و یوگا

معنویت‌های نوظهور که در دهه‌های اخیر محبوبیت زیادی پیدا کرده‌اند، اغلب مجموعه‌ای از باورها و تمرین‌ها را ارائه می‌دهند که بر رشد فردی، آرامش درونی و دستیابی به موفقیت متمرکز هستند. در نگاه اول، ممکن است ارتباط مستقیمی بین مفاهیمی مانند «قانون جذب» و باور باستانی «تناسخ» وجود نداشته باشد، اما با بررسی عمیق‌تر می‌توان ریشه‌ها و پیوندهای مشترکی را میان آن‌ها یافت.

هسته مشترک: تأثیر اعمال و افکار بر سرنوشت

اساس بسیاری از این جریان‌های کاذب معنوی، این ایده است که افکار و اعمال انسان، واقعیت زندگی او را شکل می‌دهند. این اصل، شباهت زیادی به مفهوم «کارما» دارد که سنگ بنای اصلی باور به تناسخ در ادیان شرقی است.

  • قانون جذب و تفکر نوین: این جریان‌ها معتقدند که با تمرکز بر افکار مثبت، می‌توان انرژی‌های مثبت کائنات را جذب و به خواسته‌های خود رسید. به عبارت دیگر، شما همان چیزی را دریافت می‌کنید که به آن فکر می‌کنید و احساسش می‌کنید. این ایده، نسخه‌ای مدرن و ساده‌شده از قانون کارما است که در آن، اعمال و نیت‌های فرد در این زندگی، تعیین‌کننده شرایط زندگی بعدی اوست. در این جریانات این مطالب با ادبیاتی جذاب و شبه علمی بیان میشود. به عنوان مثال گفته می شود که اگر شما ارتعاش و فرکانسی قوی و مثبت را به کائنات ارسال کنید باعث می شود تا شما به نسخه بهتری از خود دست پیدا کنید و کائنات راه رسیدن به موفقیت را برای شما هموار می کند.
  • یوگا:  یوگا در اصل یک طریقت معنوی و فلسفی در هندوئیسم است که هدف نهایی آن، رهایی از چرخه «سَمساره» یا همان تناسخ است. اگرچه امروزه در غرب، یوگا بیشتر به عنوان یک ورزش و راهی برای رسیدن به آرامش جسمی و ذهنی شناخته می‌شود، اما در ریشه‌های فلسفی آن، اعتقاد به تناسخ و قانون کارما نقشی محوری دارد. تمرینات یوگا در اصل برای پاکسازی روح و آماده‌سازی آن برای خروج از این چرخه طراحی شده‌اند.

تناسخ در نسخه معنویت‌های نوظهور

با این حال، برداشتی که معنویت‌های نوظهور از تناسخ ارائه می‌دهند، با نسخه سنتی آن در ادیان شرقی تفاوت‌هایی دارد. در بسیاری از این جریان‌ها، تناسخ به شکلی ساده‌شده و جذاب برای مخاطب غربی ارائه می‌شود که کمتر بر جنبه‌های دشوار و پیچیده الهیاتی آن تأکید دارد. برای مثال، در این برداشت‌ها، کمتر به جزئیات پیچیده چرخه کارما و انتقال روح به کالبدهای غیرانسانی که درآن روح انسان به حیوانات یا گیاهان منتقل می شود، پرداخته می‌شود و بیشتر بر ایده تکامل و رشد روح در زندگی‌های متوالی تمرکز می‌شود.

برخی از چهره‌های شاخص این حوزه‌ها، مانند پائولو کوئیلو، در آثار خود به تجربیات زندگی‌های گذشته از طریق مدیتیشن و سفر روحی اشاره کرده‌اند که این موضوع به ترویج نسخه خاصی از تناسخ در میان طرفدارانشان کمک کرده است.

نتیجه‌گیری

ارتباط معنویت‌های نوظهور با تناسخ، بیش از آنکه یک ارتباط مستقیم و رسمی باشد، یک پیوند مفهومی و ریشه‌ای است. این جریان‌ها با وام گرفتن و ساده‌سازی مفاهیم کلیدی ادیان شرقی، به ویژه قانون کارما، توانسته‌اند آموزه‌هایی را ارائه دهند که برای انسان مدرن جذاب و قابل فهم باشد. در واقع معنویت های نوظهور از آن جهت که معنویت های التقاطی و بی سامان هستند برای ارایه یک مدل جذاب و متناسب با تقاضای بازار معنوی از هر ایده و آموزه ایی برای پاسخ به درد معنوی انسان مدرن و ایجاد آرامش کاذب و موقتی استفاده می کنند، هرچند که این آموزه ها غیر عقلانی و مخالف با آموزه های اصیل دینی باشد.

نویسنده: علی سنجابی شیرازی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *