پیامی که اخیراً از سوی کانال تلگرامی «مهر ایران» متعلق به رضا هازلی، با هشتگهایی مانند #خیانت، #شیعه، و #تجزیه منتشر شده، نشاندهنده یک رویکرد شدیداً ضدتاریخی، جهتدار و وحدتشکن در مواجهه با نقش تشیع در تاریخ ایران است. این متن نهتنها تحریف تاریخ را ابزار خود کرده، بلکه در تلاش است با ایجاد دوگانهی «شیعه» در برابر «ایران»، گفتمانی ضدملی، تفرقهبرانگیز و شبهباستانگرایانه را ترویج دهد.
۱. تحریف تاریخ با روکش باستانگرایی: نویسندگان این پیام با روایتسازیهای سطحی و نادیده گرفتن زمینههای تاریخی پیچیده، مسئولیت پدیدههایی چون جدایی افغانستان یا قفقاز را به طور مستقیم بر دوش تشیع یا حکومتهای شیعی صفوی میاندازند. حال آنکه جدایی این مناطق، حاصل تحولات ژئوپلیتیک، رقابتهای استعماری (روسیه، بریتانیا)، ضعف ساختاری حکومتهای وقت، و فشارهای خارجی بوده است، نه صرفاً سیاستهای مذهبی. مثلاً درباره افغانستان، تحولات منجر به جدایی این منطقه، دههها بعد از افول قدرت صفویه رخ داد و در واقع محصول مهندسی مرزی انگلیس در قرن نوزدهم بود. مشابه همین گزاره درباره قفقاز هم صدق میکند؛ جنگهای ایران و روسیه تزاری و عهدنامههای ترکمانچای و گلستان، محصول توازن قوا در عرصه بینالمللی بودند، نه فتوای علما.
۲. هراسافکنی دروغین با هدف تضعیف گفتمان مقاومت: نویسنده با مطرح کردن «جنگ ولی فقیه شیعه با اسرائیل» به عنوان عامل «خطر تجزیه ایران»، تلاش دارد مقابله ایران با رژیم صهیونیستی را نوعی تهدید برای تمامیت ارضی ایران جلوه دهد؛ در حالی که حضور منطقهای ایران در محور مقاومت، اتفاقاً نقش بازدارنده در برابر تجزیهطلبی و فروپاشی منطقهای داشته است. اگر تجربه سوریه، عراق یا لبنان را بررسی کنیم، خواهیم دید که نبودِ چنین محورهایی، به شکلگیری خلاهای امنیتی و تشدید مداخله خارجی منجر شده است.
۳. وارونهسازی واقعیت با استفاده ابزاری از واژگان: برچسبهایی چون «فتوای خائنانه»، «جنایات صفوی»، و «تجزیهطلبی شیعه»، همه بر مبنای احساسات ضدشیعی و تحریف واژگان تاریخی تنظیم شدهاند. از لحاظ رسانهای، این نوع گفتار، بر جنگ روانی و ایجاد شکاف اجتماعی بین اقوام و مذاهب ایران تکیه دارد و به روشنی در راستای پروژههای تجزیهطلبانه و نفوذ فرهنگی دشمنان ایران عمل میکند.
۴. نفاقآفرینی میان ایرانیان: این پیام در نهایت با القای اینکه «شیعه ضد ایران است»، در پی مقابله گفتمانی با عنصر وحدتبخش در تاریخ ایران، یعنی پیوند میان هویت ایرانی و تشیع است. این در حالی است که تشیع در چهار قرن اخیر، یکی از ارکان حفظ هویت ملی و فرهنگی ایران در برابر سلطهی عثمانی، اعراب و غرب بوده است.
کانالهایی نظیر «مهر ایران» با پوشش فریبندهی باستانگرایی، در حال تغذیه از پروژههای جنگ شناختی علیه ملت ایران هستند. محتوای منتشرشده نهتنها از نظر تاریخی بیاعتبار و سطحی است، بلکه از نظر سیاسی نیز خطرناک و وحدتشکن است. در شرایطی که منطقه با موجهای تازهای از مداخلهجویی و تجزیهطلبی مواجه است، چنین گفتارهایی باید به عنوان تهدید علیه انسجام ملی مورد توجه و پاسخ قرار گیرند.