شاپور سورنپهلاو، باستانشناس مقیم لندن، در تحلیلی جنجالی مدعی شد نظریه ولایت فقیه ساخته دو انگلیسی است؛ ادعایی که برخلاف مستندات تاریخی و مبانی فقه شیعه ارزیابی میشود و بیشتر رنگ تبلیغاتی و سیاسی دارد تا پژوهشی.
شاپور سورنپهلاو، باستانشناس و ایرانشناس مقیم بریتانیا، در تحلیلی تازه ادعا کرده که نظریه ولایت فقیه و اساس حکومت جمهوری اسلامی، ساخته و پرداخته دو انگلیسی به نامهای «نانسی لمبتن» و «برنارد لوئیس» در سال ۱۳۴۲ خورشیدی بوده است.
سورنپهلاو که خود را هوادار پادشاهی پارلمانی معرفی میکند، در این تحلیل که در پاسخ به سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی درباره مشروطه منتشر شده، نوشته است:
«ایشان با نسبت دادن مشروطه به انگلیسیها، در واقع میخواهد وابستگی نظام ولایت فقیه به انگلیس را از دیدگان مردم پنهان کند.»
وی با تشبیه این کار به دزدی که برای فرار خود فریاد «دزد» سر میدهد، افزوده است:
«نظریه ولایت فقیه را دو انگلیسی نوشتند و شش سال بعد [امام] خمینی [قدسسرهالشریف] آن را در رسالهای به نام خود چاپ کرد. در همین نظریه، پیشنهاد برپایی حکومتی شیعه با نام جمهوری اسلامی در ایران داده شده بود.»
این پژوهشگر مقیم لندن که میگوید به دلیل «فعالیتهای فرهنگی و سیاسی» از دهه ۸۰ میلادی در تبعید است، همچنین به کار نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی در بریتانیا اشاره کرده و پرسیده:
«چگونه وابستگان نظام به آسانی به بریتانیا سفر میکنند، حال آنکه بیشتر ایرانیان برای گرفتن ویزا مشکل دارند؟»
اگرچه آقای سورنپهلاو خود را پژوهشگر و ایرانشناس میخواند و از کارهای علمی و فرهنگی در دانشگاه لندن سخن میگوید، اما ادعاهای او در این تحلیل با واقعیتهای تاریخی روشن در تضاد است:
۱. پیشینه تاریخی ولایت فقیه: نظریه ولایت فقیه ریشه در مبانی فقه شیعه و نوشتههای عالمان بزرگی مانند محقق کرکی و ملااحمد نراقی دارد و به سدههای پیش بازمیگردد. امام خمینی(ره) این نظریه را بر پایه این مبانی استوار کرد.
۲. مردمی بودن انقلاب اسلامی: انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ با حضور گسترده میلیونها ایرانی و با شعارهای مستقل به پیروزی رسید.
۳. نداشتن سند معتبر: ادعای نوشته شدن نظریه ولایت فقیه توسط انگلیسیها، هیچ سند و مدرک معتبر تاریخی ندارد و در هیچ منبع علمی پذیرفته شدهای دیده نمیشود.
۴. تضاد آشکار: چگونه میتوان پذیرفت که کشوری مانند انگلیس که همیشه با استقلال ایران مخالف بوده، نظامی را طراحی کند که خواهان استقلال و نبرد با استعمار است؟
این ادعاها بیشتر به یک داستان تخیلی شبیه است که بدون ارائه مدرک معتبر، در پی تحریف واقعیتهای تاریخی روشن میباشد.

