به گزارش کریستیانیتی تودی (https://www.christianitytoday.com/2024/10/myanmar-christian-ethnic-minority-church-buddhist-nationalism/) دیوید مو، پژوهشگر میانمارایی متولد ۱۹۸۳ در روستای مسیحی کوهستانی «خینفونگ»، اکنون استاد دانشگاه ییل است. روستای زادگاهش با ۷۰ خانواده مسیحی، بهدلیل تحولات سیاسی دو بار به ارتفاعات بالاتر نقلمکان کرده است. کتاب جدید مو با عنوان فراتر از آکادمی: الهیات عمومی زندهی ادیان آسیایی، بر ضرورت گفتوگوی الهیدانان تحصیلکرده با مسیحیان عادی (بدون آموزش الهیاتی) و توجه به تجربیات جوامع مذهبی در میانمار تأکید میکند.
مو که نخستین دانشآموختهٔ دکتری از روستای خود است، برای تحصیل الهیات به خارج از میانمار رفت. پس از کودتای نظامی ۲۰۲۱، امکان بازگشت به میهنش را نیافت و پس از رد درخواستش برای کشیشی در کلیساهای میانماریهای آمریکا، به تدریس در ییل مشغول شد. پژوهشهای او چهار حوزه را پوشش میدهد: آکادمی، جامعهی مسیحی میانمار، عموم مردم و دولت.
مو در مصاحبه با ۱۵ رهبر مسیحی از اقلیتهای قومی «چین»، «کاچین» و «کارن»، شکافهای عمده را شناسایی کرد: الهیدانان آکادمیک بیشازحد بر قدرت سیاسی متمرکزند و «قدرت روحانی» را نادیده میگیرند. همچنین، نجات روحی و زندگی پس از مرگ که برای مسیحیان عادی محوری است، در آکادمی کماهمیت شمرده میشود. این گروهها همچنین بر نقش کاهنگی مسیح (قربانیشدن) بیش از نقش پیامبرانهٔ او تأکید دارند.
۹۰٪ جمعیت میانمار بودایی و عمدتاً از قوم «بامار» هستند که اکثریت حاکم را تشکیل میدهند. اقلیتهای مسیحی (چین، کاچین و کارن) به دو دلیل جذب مسیحیت شدند: نخست، پیشزمینهی فرهنگی قربانیکردن در آیینهای محلی؛ دوم، خدمات مبلغان غربی در توسعهی آموزش و ترجمهی انجیل. در مقابل، بوداییان بامار با پیشینهی مکتوب بودیسم، کمتر تحت تأثیر مسیحیت قرار گرفتند.
ملیگرایی بودایی در دورهی استعمار انگلیس (۱۹۴۸–۱۸۲۴) بهعنوان جنبش ضدامپریالیستی شکل گرفت، اما پس از استقلال، به ابزار سرکوب اقلیتها تبدیل شد. رهبران بودیست، غیربوداییها و غیربامارها را «غیرمیانماری اصیل» خواندند. این ایدئولوژی با کودتای ۲۰۲۱، بار دیگر به جنبشی ضددموکراتیک تبدیل شد و نظامیان بامار را علیه اقلیتهای مسلح بسیج کرد.
مو در کودکی اصطلاح «ملیگرایی بودایی» را نشنیده بود، اما تبعیض را لمس کرده بود: زبان بامار بهجای زبانهای محلی، بودیسم بهعنوان دین رسمی و امتیازدهی به بوداییان بامار. مصاحبهشوندگان او دیدگاههای متناقضی داشتند: برخی ملیگرایی بودایی را افسانه میدانستند (با اتکا به تجربیات مثبت فردی)، و برخی آن را واقعیتی سرکوبگر توصیف میکردند. مو تأکید میکند که بودیسم دو وجه دارد: معنویتِ صلحجویانه و سوءاستفادهی سیاسی برای خشونت.
نبردهای نظامی پس از کودتا، ۷۰٬۰۰۰ پناهندهی چین را به آمریکا کشانده است. آنها که از ملیگرایی بودایی در میانمار متنفرند، در آمریکا به «ملیگرایی مسیحی» گرایش یافتهاند: پرچمهای کلیسا، حمایت از ترامپ بهعنوان محافظ هویت مسیحی و اعتقاد به برتری مسیحیت. برخی کاچینها نیز با استناد به عهد عتیق (مثلاً مزامیر)، مبارزهی مسلحانه علیه نظامیان بامار را توجیه میکنند و حتی حاضر به همزیستی با بامارها در بهشت نیستند.
کودتای ۲۰۲۱ با وجود تشدید خشونتها، فرصتی برای اتحاد مذاهب و اقوام در مقاومت ضدنظامی ایجاد کرد. مو امیدوار است نسل جدیدی از پژوهشگران، شکاف بین آکادمی و مردم عادی را پر کنند. او تأکید میکند که رشد مسیحیت در جهان صرفاً جغرافیایی نیست، بلکه به حاشیهنشینان و فقرا (شبیه پیروان عیسی در قرن اول) تعلق دارد. الهیدانان باید با کنار گذاشتن تنبلی فکری، صدای این گروهها را وارد گفتمان آکادمیک کنند.