امپراتور تناقض؛ شکاف‌های عمیق در گفتار و رفتار حسینی، سرکرده گروهک رادیکال ری‌استارت

سیدمحمد حسینی، گروهک ری‌استارت، تناقض گویی، نسل H

سخنان حسینی در برنامه «نسل H» پرده از تناقض‌های آشکار میان گفتار و رفتار او برمی‌دارد و نشان می‌دهد چگونه این تضادها را به ابزار فریب، کنترل روانی و آماده‌سازی پیروان گروهک ری‌استارت برای اقدامات خشونت‌آمیز تبدیل کرده است.

 

مقدمه:

مرور سخنان و اعترافات حسینی در برنامه «نسل H» (۱) تصویری روشن از فردی ارائه می‌دهد که گفتار و رفتار او در بخش‌های مختلف دچار شکاف‌ها و تضادهای بنیادین است. این تناقض‌ها تنها لغزش‌های کلامی نیستند؛ بلکه نشانه‌ای از آشفتگی و اضطراب فکری، بی‌ثباتی گفتاری و الگوهای خطرناک لیدری فرقه‌ای است که سال‌ها در اعضای گروهک رادیکال ری‌استارت بازتولید شده است. آنچه در ادامه می‌آید، بازخوانی تحلیلی و مستند این تعارض‌هاست.

 

تناقض بنیادین در موضوع فحاشی

حسینی در بخش پایانی برنامه نسل H مدعی می‌شود که «عادی‌سازی فحش» یک طرح هدفمند جهانی از سوی گلوبالیست‌ها برای آسیب‌زدن به جامعه است و می‌گوید:

«فحش الان توی کشور عادی شد؛ چرا عادی شد؟ چون یه عده‌ای با برنامه آن را فرهنگ‌سازی می‌کنند!» (۲)

با این حال، در همان برنامه بیش از صد مورد فحاشی رکیک و تهمت و نسبت ناروا از زبان خود او شنیده می‌شود. این تضاد آشکار نشان می‌دهد که او نه از خشونت کلامی گریزان است و نه نگران پیامدهای آن؛ بلکه فحاشی را به‌عنوان ابزاری برای تحریک، ایجاد تنش و کنترل هیجانی مخاطبان خود به‌کار می‌گیرد. رفتاری که مبتنی بر همان الگوی ثابت اوست: نفی یک پدیده در گفتار و ترویج افراطی آن در عمل. در حالی که فحاشی را «توطئه دشمن» می‌نامد، در پروتکل‌های گروهک خود چنین می‌نویسد:

«در امپراتوری کوروش روز چالش فحش داریم… مردم حق دارند فحش دهند و هیچ سیاستمداری نباید ناراحت شود.» (۳)

این تناقض نشان می‌دهد او نه تنها مخالف فحاشی نیست، بلکه به رسمی‌سازی و اداری‌کردن آن نیز اعتقاد دارد.

 

تناقض در شوخی‌های رفتاری دم‌دستی؛ از محکومیت تا بازتولید

او در برنامه مذکور (۴) شوخی‌های سطحی، دستی و رفتارهای خرکی را «ایده‌ای نگران‌کننده» و بخشی از «پروژه انحراف فرهنگی» معرفی می‌کند. با این حال، شخصیت رسانه‌ای خودش بر پایه همین نوع شوخی‌های مبتذل، حرکات نمایشی، جلف‌بازی افراطی و کنش‌مندی‌های مضحک خرکی شکل گرفته است. این تعارض نشان می‌دهد آنچه او محکوم می‌کند، در عمل بخشی از ابزارهای تثبیت شخصیت نمایشی خودش است.

 

تناقض در ادعای نگرانی اخلاقی

حسینی از «بی‌بندوباری» و «هرزه‌گی» جوانان انتقاد می‌کند و آن را یک توطئه فرهنگی معرفی می‌کند، اما در همان برنامه از حضور خود در دیسکو، کازینو، قمارخانه و مصرف مشروبات الکلی و عرق سگی سخن می‌گوید. او ادعا می‌کند وقتی عده‌ای با او تماس می‌گیرند و به او پیشنهاد قطبیّت دراویش را دادند!، در جواب گفته است:

«آخه صوفیِ بزرگ عرق‌سگی و تکیلای مکزیکی سفارش می‌دهد؟ صوفیِ بزرگ وسط قمارخانه چه‌کار می‌کند؟! من الان وسط قمارخانه هستم!» (۵)

این اعتراف نه تنها شکاف میان ادعا و رفتار را آشکار می‌کند، بلکه نشان می‌دهد آنچه او فساد و انحراف می‌نامد، بخشی از سبک زندگی و تجربه شخصی خودش بوده است.

 

تناقض در نگرش به ساختار تربیتی و نظام قدرت

او حکومت‌ها و بخصوص جمهوری اسلامی را با اتهامات بی‌اساس و واهی و با وقاحت تمام متهم می‌کند که «سربازهای بی‌فکر» تربیت می‌کنند و با برچسب‌زنی‌های غیر اخلاقی می‌گوید:

«یک بال حکومت‌ها، تولید سربازی است که هیچی نمی‌فهمد؛ از بچگی به او تجاوز کرده‌اند! ترسانده‌اند، برده‌اند داخل هیئت‌ها و گفته‌اند سینه بزن. اصلاً تفکرات خودش را ندارد. به‌خاطر همین، ما زمانی که بخواهیم کارهای خودمان را انجام دهیم ـ البته اگر قرار باشد انجام بدهیم که در ۲۵ دسامبر من تصمیم‌گیری می‌کنم ـ روبروی ما کسانی هستند که می‌کشند و هیچ باوری ندارند؛ ربات هستند. وقتی یک مار به ما حمله می‌کند، ما باید باهاش صحبت کنیم؟ بگوییم ما ایرانی نیستیم، ما پارسی هستیم؟! بگوییم تو مارِ پارسی هستی؟ روش برخورد با این حرام‌زاده‌ها چگونه باید باشد؟» (۶)

با این حال، در سخنان دیگرش همان روش را برای پیروان خود تجویز می‌کند:

من «مأمورها و معذورهای» بزرگی را در امپراتوری پارس تولید خواهم کرد. می‌گویم چرا این سپاهی را آویزان کردی؟ می‌گوید: مأمورم و معذور! چرا این سپاهی را کشتی؟ می‌گوید:  مأمورم و معذور!  همین حرفی که گارد ویژه دارد می‌زند. می‌گویم چرا داری «شاخه نظامی» را فعال می‌کنی؟ می‌گوید: مأمورم و معذور، ای سرور من ای کینگ محمد! (۷)

این جملات نشان می‌دهد او همان سازوکاری را که به دیگران نسبت می‌دهد و در ظاهر محکوم می‌کند، با شدت بیشتری درون فرقه خود بازسازی کرده است.

 

تناقض در اعتراض به منکرات جنسی و آزادی رفتاری

او با سناریوسازی و بدون ارائه کوچک‌ترین سند تاریخی، جوامع و سپس جمهوری اسلامی را به بازتولید نسل H متهم می‌کند و با این اقدام به لجن مالی و سیاه‌نمایی از نسل ایرانی می‌پردازد. در حالی که در پروتکل‌هایی که برای گروهک خود ارائه داده است می‌گوید:

«روابط دختر و پسرها مسائل کاملاً شخصی و کاملاً آزاد است…» و سپس تنها معیار را «بالای ۱۸ سال بودن» اعلام می‌کند.(۸)

به این ترتیب، همان چیزی که او آن را نماد انحطاط می‌نامد، در سیاست‌گذاری ادعایی‌اش مجاز و مشروع می‌شود.

 

تناقض در نگاه به مشروبات الکلی و سبک رفتاری

در ظاهر از آسیب‌های الکل و دخانیات سخن می‌گوید، اما در پروتکل خود آورده است:

«فروش دخانیات و مشروبات الکلی به کودکان زیر سن بلوغ غیرقانونی است.» (۹)

بنابراین خرید و فروش و مصرف آن‌ها برای سن بالای بلوغ آزاد است. این در کنار اعترافات شخصی او درباره مصرف مکرر عرق‌سگی و تکیلای مکزیکی، نشان می‌دهد برخلاف موازین شرعی، نه تنها مخالفتی با مصرف مشروبات الکل ندارد، بلکه مروج آن نیز هست.

 

تناقض خطرناک در آزادی اسلحه و کنش‌های خشونت‌آمیز

او در پروتکل‌های گروهک خود، آزادی اسلحه و حمل سلاح را راهی برای جلوگیری از دیکتاتوری معرفی می‌کند، اما در عمل:

  • یک گروهک رادیکال غیرقانونی و زیرزمینی تشکیل داده،
  • زبان خشونت و تهدید به کار می‌برد،
  • و بر فعالیت شاخه نظامی تأکید می‌کند.

این رفتارها آشکار می‌سازد که آزادی اسلحه برای او ابزاری جهت تقویت ساختار شبه‌نظامی و قانون‌گریزی و مجوز برای اقدامات تروریستی پیروان خود است، نه ابزاری برای آزادی مردم.

 

جمع‌بندی

مرور گفته‌ها، اعترافات و پروتکل‌های حسینی نشان می‌دهد که تناقض در گفتار و رفتار او یک اتفاق زبانی یا لغزش مقطعی نیست، بلکه بخشی از چارچوب ذهنی این فرد بیمار و روان‌پریش و شیوه سلطه او بر مخاطبانش است. این سبک بر سه محور پایدار بنا شده است:

الف: نفی یک رفتار در سطح شعار

ب: ترویج همان رفتار در عمل

ج: استفاده ابزاری از تناقض برای جذب، سردرگم‌سازی و کنترل مخاطبان

این الگو در حوزه‌های مختلف از فحاشی تا اخلاق، از خشونت تا مصرف مشروبات الکلی و از ساخت قدرت تا آزادی فردی، ملغمه‌ای است که به‌وضوح دیده می‌شود.

مجموع این رفتارها تصویری روشن از فردی با الگوهای رفتاری آشفته و رادیکال ارائه می‌دهد که با بهره‌گیری از روش‌های شناخته‌شده فرقه‌ای، تلاش می‌کند نقش سرکرده را در میان گروهی از جوانان فریب‌خورده و ناآگاه ایفا کند. شناخت این تضادها و روشنگری درباره آن‌ها لازمه پیشگیری از فریب خوردن مخاطبانی است که ممکن است تحت تأثیر ادعاهای متناقض، التقاطی و رفتارهای تحریک‌آمیز او قرار گیرند.

 

پی‌نوشت:

  1. این برنامه در صفحات رسمی او در فضای مجازی به تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۴ منتشر شده است.
  2. ارجاع به «ویژه‌برنامه نسل H».
  3. حسینی برای امپراتوری خیالی خود (گروهک رادیکال ری‌استارت) پروتکل‌هایی جعلی با عنوان «قوانین امپراتوری کوروش» تدوین کرده و مدعی است این پروتکل‌ها مبنای اداره هواداران قرار می‌گیرد.
  4. ارجاع به «ویژه‌برنامه نسل H».
  5. همان.
  6. ارجاع به «ویژه‌برنامه نسل H».
  7. ارجاع به «ویژه‌برنامه پاشنه‌آشیل»، منتشرشده در ۷ آبان ۱۴۰۴.
  8. ارجاع به «ویژه‌برنامه نسل H».
  9. همان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *