بهداشت معنوی؛ انرژیدرمانی موضوعی جنجالبرانگیز است که در ابعاد مختلف مخالفان و موافقانی دارد. در این روش درمانی، از حوزههای انرژی برای درمان بیماران استفاده میگردد. از نمونههای این روش میتوان به ریکی، چیگونگ، درمان از طریق لمس با دست و… اشاره نمود.
امروزه از انرژیدرمانی بهعنوان یکی از روشهای طب مکمل یا جایگزین یاد میشود. طب مکمل عنوانی عام برای برخی روشهای درمانی است که هنوز در ابهام هستند و اثربخشی آنها به اثبات نرسیده است. مرکز ملی پزشکی مکمل و جایگزین آمریکا، انرژیدرمانی را یکی از روشهای طب جایگزین شناخته است.
مسئلۀ اصلی این است که آیا میتوانیم انرژیدرمانی را در خدمات بالینی بهکارگیریم و آن را برای اجرا روی بیماران به دانشجویان پزشکی آموزش دهیم؟ این موضوع مخالفان و موافقانی دارد. البته مسئلۀ دیگر این است که آیا لازم است دربارۀ انرژیدرمانی تحقیق کنیم؟ این موضوع تقریباً مخالفی ندارد.
انرژیدرمانی مدعی ارائۀ روشی برای درمان همهنوع بیماری، بدون نیاز به وسایل و تجهیزات گرانقیمت و داروهایی است که عوارض نامطلوب ندارد. البته عارضه نداشتن انرژیدرمانی زیر سؤال است.
روشهای انرژیدرمانی آنطور که گفته میشود، سریع، بسیار کمهزینه و کارآمد برای همۀ افراد است و نیاز به تحصیلات دشوار و طولانی و هزینه برِ پزشکی نیست. ازاینرو اگر اثربخشی انرژیدرمانی اثبات شود، بسیار جذاب و مفید خواهد بود. بیش از همه برای دولتها بهصرفه است و میتواند در توسعۀ اجتماعی شاخصهای بالایی را تأمین کند؛ و نیز برای شرکتهای بیمه سودآور و پرمنفعت است. بنابراین اگر انرژیدرمانی واقعاً یک روش درمانی کارآمد باشد، مزایای بینظیری دارد.
انرژیدرمانی اگر دروغ باشد، یک دروغ دوستداشتنی است که همه آرزو دارند راست شود؛ مثل رؤیایی شیرینی که آرزوی تعبیر شدنش را داریم. با وجود مجهولات فراوان و بنبستهای ناکامکنندۀ دانش پزشکی، فرضیات و ادعاهای انرژیدرمانی مجال گستردهای برای جلبتوجه پیدا کرده و مثل افسانهای است که در ناکامیهای دانش پزشکی، انتظار واقعی شدنش را میکشیم. همین جاذبهها موجب شده است که مراکز تحقیقاتی متعددی در جهت بررسی انرژیدرمانی مشغول فعالیت شوند و امیدوار باشند که بالاخره روزی تحقیقات نتیجه بدهد. اگرچه تحقیقات فراوانی انجام شده، ولی هنوز نتیجۀ قابلاعتمادی به دست نیامده است.
تحقیقات در باب انرژیدرمانی
آیا انرژیدرمانی کارایی و اثربخشی دارد؟ سؤالات علمی با تحقیقات علمی به جواب میرسند و اینکه ما دربارۀ یک موضوع تحقیق میکنیم، به معنای تأیید و پذیرش اثربخشی آن نیست، بلکه دقیقاً به معنای این است که هنوز اثربخشی آن اثبات و تأیید نشده است.
بسیاری از محققان پزشکی تحقیق و پژوهش در باب انرژیدرمانی را لازم میدانند؛ یعنی انجام انرژیدرمانی در شرایط کنترلشده برای ارزیابی اثربخشی آن، تا مشخص شود سبکهای انرژیدرمانی میتوانند اثربخش باشند یا نه. این افراد با آموزش انرژیدرمانی در حدی که عدهای متخصص بتوانند تحقیقات این حوزه را ادامه دهند، موافق هستند و به همین علت دورههای آموزشی محدودی را طراحی و اجرا میکنند. این مقدار از آموزش که نیاز گروههای تحقیقاتی را از نظر پژوهشگر تأمین میکند، هیچ تأییدی بر اثربخشی انرژیدرمانی به شمار نمیآید.
امروزه مراکز مختلفی مشغول تحقیقات هستند و هزینههای زیادی در این زمینه صورت میگیرد. مرکز ملی سرطان کشور آمریکا از دهۀ ۱۹۴۰ مطالعات خود را بر روی تأثیر طب مکمل و جایگزین در درمان سرطان آغاز نمود و از سال ۱۹۹۸، «مرکز مطالعات طب مکمل و جایگزین برای سرطان»[۱] را پایهگذاری کرد. در سال ۲۰۰۵، مرکز ملی سرطان کشور آمریکا بیش از ۱۲۱ میلیون دلار را در جهت انجام تحقیقات در این زمینه اختصاص داده است که حدوداً ۴۰۰ پروژه در این رابطه را در بر میگیرد.[۲]
مهمترین سازمانی که درزمینۀ طب مکمل و جایگزین تحقیق میکند، «مرکز ملی طب مکمل و جایگزین آمریکا»[۳] است که از مراکز وابسته به مرکز ملی بهداشت[۴] کشور آمریکا است. این مرکز در ماه اکتبر سال ۱۹۹۱ تحت نام «ادارهۀطب جایگزین» تأسیس گردید که بعداً در اکتبر ۱۹۹۸ به «مرکز ملی پزشکی مکمل و جایگزین» تغییر نام یافت. منتقدین اینطور مطرح کردهاند که با هزینۀ بیش از ۱.۳ میلیارد دلار در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ در این مرکز، محققان آن هنوز نتوانستهاند اثربخشی یکی از روشهای جایگزین را نشان دهند یا اعلام کنند که کدامیک از شاخههای پزشکی جایگزین بیفایده است.[۵] برخی دیگر مشخصاً به هزینههای چند صدهزار دلاری این مرکز برای پژوهش درزمینۀ انرژیدرمانی اشاره کردهاند که نتیجۀ مطلوبی نیز در بر نداشته است.[۶]
سازمانها و مؤسسات تحقیقاتی ملی یا دانشگاهی کشورهایی مانند هند، اندونزی، ژاپن، امارات، آلمان، نروژ، انگلستان، کانادا، آمریکا، غنا، نیجریه، چین، کره جنوبی و ایتالیا نیز درزمینهٔ طب جایگزین فعالیتهای تحقیقاتی گستردهای دارند. کشورهایی مانند هند، سریلانکا، اندونزی، نروژ، انگلستان، کانادا، آمریکا، غنا و نیجریه دارای واحد یا دپارتمانی برای طب جایگزین در وزارت بهداشت خود هستند.[۷] در کشور ما نیز فعالیتهای تحقیقاتی در این موضوع جریان دارد.[۸]
کاربرد بالینی انرژیدرمانی
بسیاری از پزشکان با توجه به اینکه هنوز کارآمدی این روشها اثبات نشده، کاربرد آن را در بالین مناسب و مجاز نمیدانند؛ به همین علت بسیاری از مراکز خدمات درمانی در دنیا انرژیدرمانی را در برنامۀ ارائۀ خدمات درمانی خود وارد نمیکنند. اما برخی دیگر معتقدند که با هدف کارکردهای روانی نظیر ایجاد امید در بیماران و یا دلگرمی آنها نسبت به وجود روشهای درمانی، میتوان از انرژیدرمانی استفاده کرد؛ بهویژه در رابطه با بیماریهای ناشناخته و غیرقابل درمان، استفاده از انواع طبهای مکمل ازجمله روشهای انرژیدرمانی را میپذیرند.
بر اساس آخرین مطالعات انجامشده در سال ۲۰۰۵، تعداد ۱۴۰۰ بیمارستان در سراسر کشور آمریکا خدمات طب جایگزین و مکمل را به مراجعین خود ارائه کردهاند. این ۱۴۰۰ بیمارستان که ۲۷درصد از بیمارستانهای آمریکا هستند، حداقل یکی از روشهای درمانی طب مکمل یا جایگزین را ارائه کردهاند که برخی از آنها نمونههایی از انرژیدرمانی بوده است.[۹] ۸۷درصد از این بیمارستانها علت ارائۀ این خدمات را درخواست و علاقۀ بیماران اعلام کردهاند، نه اثربخشی واقعی روشها انرژیدرمانی و سایر روشهای طب مکمل.
۸۱درصد بیمارانی که از طب مکمل یا جایگزین در بیمارستانهای آمریکا (که خدمات طب مکمل ارائه میدادند) بهره بردهاند، بابت آن پول پرداختهاند که ۳۷ درصد آن را بیمههای خدمات درمانی پوشش دادهاند.[۱۰] بر اساس آمار جمعآوریشده در سال ۱۹۹۷، بیماران در کل آمریکا جهت بهرهمندی از روشهای جایگزین و مکمل حدوداً ۱۰ میلیارد دلار بیشتر در بیمارستانها و مراکز پزشکی آمریکا هزینه پرداخت نمودهاند.[۱۱]
برخی از پزشکان معتقدند که کاربرد بالینی این روشها آثار روانی بدی دارد. زمانی که این روشها برای یک بیمار استفاده میشوند و نتیجه نمیدهد، موجب ناامیدی بیماران شده و سیستم دفاعی آنها را تضعیف میکند. همچنین سوءاستفادههایی که انرژیدرمانگران از شرایط بحرانی بیماران انجام میدهند، موجب نارضایتی نسبتاً گسترده از فعالیت آنها شده است. بر اساس تحقیقات انجامشده، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۶ تعداد زیادی شکایت و همچنین ضررهای وارده بابت صدمهدیدگیها و… در شکایات نسبت به انرژیدرمانی و سایر طبهای مکمل ثبت شده است؛[۱۲] بنابراین بیضرر بودن انرژیدرمانی قابلتأیید نیست.
در آمریکا تنها ۲۷ درصد از بیمارستانها انرژیدرمانی و سایر طبهای مکمل را در برنامههای خود ادغام کردهاند[۱۳] و ۷۳درصد از این کار خودداری میکنند. در ایران اکثریت قریب بهاتفاق بیمارستانها کاربرد بالینی انرژیدرمانی را نمیپذیرند. در این میان طب سوزنی در برنامههای آموزش پزشکی بهطور محدودی وارد شده و به نظر میرسد عدم توسعۀ آن صرفاً با هدف فراهم کردن زمینۀ لازم برای انجام تحقیقات دربارۀ طب سوزنی بوده است.
برای کاهش نارضایتیها و جلوگیری از سوءاستفاده مدعیان انرژیدرمانی در برخی کشورها، مانند آمریکا و انگلستان لایحههایی ارائه شده که شرایطی را برای انرژیدرمانگران و ارائهدهندگان خدمات طب مکمل در نظر گرفته است. ازجمله شرایط مطرحشده این موارد است: اطمینان از اینکه درمانگران دورههای آموزشی لازم را در یکی از مراکز تخصص دیده باشند. بعضی از ایالتهای آمریکا داشتن گواهینامه معتبر درمانگری از یکی از سازمانهای رسمی را بهعنوان شرط فعالیت درزمینهٔ طب مکمل تعیین نمودهاند.
به هر حال برخی از پزشکان معتقدند تا وقتیکه از اثربخشی روشهای انرژیدرمانی از طریق گردآوری شواهد کافی اطمینان پیدا نکردهایم و از نداشتن عوارض آن آسوده نشدهایم، نمیتوانیم انرژیدرمانی را بهعنوان یک روش درمانی بهطور عموم و بدون کنترل تجویز کنیم. این گروه با آموزش گستردۀ روشهای انرژیدرمانی در مراکز آموزش پزشکی و نیز با استفاده از این روشها در مراکز خدمات درمانی موافق نیستند.[۱۴]
منابع:
[۱]. OCCAM- office of Cancer Complementary and Alternative Medicine
[۲] بیتا مسگرپور، تحلیل وضعیت طب سنتی، طب مکمل یا جایگزین در ایران (مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، ۲۶ شهریور ۱۳۸۷)، ۲۹.
[۳]. National Center for Complementary and Integrative Health (NCCIH)
[۴]. National Institutes of Health (NIH)
[۵] Eugenie V Mielczarek and Brian D Engler, “Measuring Mythology: Startling Concepts in NCCAM Grants,” Skeptical Inquirer, February 2012.
[۶] Trine Tsouderos, “Energy healing sparks debate,” chicagotribune.com, December 11, 2011, https://www.chicagotribune.com/lifestyles/ct-xpm-2011-12-11-ct-met-nccam-energy-healing-20111211-story.html.
[۷] World Health Organization, “WHO Traditional Medicine Strategy: 2002-2005” (World Health Organization, 2002), 9.
[۸] مسگرپور، «تحلیل وضعیت طب سنتی، طب مکمل یا جایگزین در ایران»، ۴۲-۴۶.
[۹] همان، ۱۵.
[۱۰] همان.
[۱۱] همان، ۱۸.
[۱۲] World Health Organization, “WHO Traditional Medicine Strategy: 2002-2005,” ۱۴.
[۱۳] مسگرپور، «تحلیل وضعیت طب سنتی، طب مکمل یا جایگزین در ایران»، ۱۵.
[۱۴] «انرژی درمانی مورد تائید وزارت بهداشت نیست»، (۲۱ مهر ۱۳۹۴)، <https://www.yjc.ir/00MStG> (۸ مرداد ۱۳۹۸).
لینکهای مرتبط:
انرژی درمانی و ارتباط غیرواقعی آن با اثر تلقین