گاهی فروپاشی یک فرقه نه با حکم دادگاه، بلکه با چند پیام پُر از پشیمانی و خشم آغاز میشود. مکاتبات خصوصی میان اعضای جداشده «عرفان حلقه» – که بهتازگی منتشر شده – تنها روایت یک دلشکستگی فردی نیست؛ بلکه اعترافی بیرحمانه از درون سیستمی است که سالها با شعار معنویت، اعتماد انسانها را بلعیده، اخلاق را قربانی کرده و شبکهای از فریب، سوءاستفاده و قدرتطلبی را پنهان نگه داشته است. این پیامها، سند زندهی شکافی عمیقاند؛ شکافی که دیگر با توجیه، انکار یا مظلومنمایی ترمیم نمیشود.
انتشار مکاتبات خصوصی میان یکی از اعضای قدیمی فرقه موسوم به «عرفان حلقه» و ادمین کانال انتقادی «تحلیل وقایع عرفان حلقه»، پرده از فضایی مسموم، آکنده از فریب سیستماتیک و سوءاستفاده عاطفی و مالی در این جریان برداشت.
کانال مجازی «تحلیل وقایع عرفان حلقه» که توسط شاگردان قدیمی و اعضای تازهجداشده از این فرقه اداره میشود، بهتازگی مکاتبهای تکاندهنده را منتشر کرده است؛ مکاتبهای که عمق آسیبهای روحی، اخلاقی و انسانی واردشده به اعضای این مجموعه را بهروشنی نشان میدهد.
در پیامی که یکی از اعضای قدیمی و آسیبدیده برای ادمین کانال ارسال کرده، با لحنی آمیخته به اندوه، حسرت و پشیمانی آمده است:
«از زمان وقوع این قضایای اخیر دائم دنبال فرصتی بودم که بهتون پیام بدم… خیلی متأسفم… لازمه که یه مطلبی رو خدمتتون عرض کنم… ای کاش همون بار اولی که نفر اول رو اخراج کرد، ما هم از همون مجموعه میرفتیم.»
این عضو در ادامه، با اشاره به شبکهای از افراد تأثیرگذار در پشتپرده تصمیمسازیها مینویسد:
«خلاصه اون بهارین و نسک سیدی و عازمیخواه، دستها دست پشت برده این قضایا بوده…»
در پاسخ، ادمین کانال ــ که خود از جداشدگان این فرقه است ــ این روایت را تأیید کرده و ابعاد تاریکتری از سازوکار درونی حلقه را تشریح میکند. او در پیامی مشروح مینویسد:
«راستش اونچه که ازش یاد کردی، برای خیلی از ماها آشناست؛ همان شب اولین اخراجها، همان نگاههای سنگین افرادی که حسابهای زیادی روشون باز کرده بودیم… همهی ما در آن چرخهی بیرحم و ظالمانه گرفتار شدیم؛ جایی که اخلاق و امانتداری، صداقت و سابقه، تبدیل به هیچ شده بود.»
وی در تحلیل عملکرد رهبری فرقه تأکید میکند:
«طاهری و حلقهی کوچک و متوهم اطرافش سالهاست که از مسئولیتگریزی، فرافکنی و دشمنتراشی امرار معاش میکنند.»
این پاسخ همچنین بر نقش کلیدی افرادی که عضو قدیمی از آنها نام برده، مهر تأیید میزند:
«حرفهات دربارهی عسگریه، عازمیخواه و باقی مهرههای پشتپرده، کاملاً با مدارک و تجربههای سالهای ما همخوانی داره. اینها سالهاست با تظاهر، تحریف واقعیت و بازی با احساسات بقیه، دیگران رو قربانی میکنند.»
مجموع این مکاتبات نشان میدهد که فرقه عرفان حلقه نه بر پایه معنویت، بلکه بر اساس یک نظام فریب سازمانیافته شکل گرفته است؛ نظامی که در آن، سوءاستفاده عاطفی از اعضای خوشنیت، ایجاد درگیریهای ساختگی داخلی برای انحراف افکار عمومی و تمرکز قدرت و منافع در دست یک باند محدود، به روالی دائمی تبدیل شده است.
آنچه برای این عضو قدیمی رخ داده، یک تجربه فردی و استثنایی نیست؛ بلکه بازتاب «درد مشترک» بسیاری از افرادی است که سالها در دام یک ساختار ناسالم گرفتار بودهاند.
این مکاتبات صرفاً یک گفتوگوی شخصی یا تسویهحساب درونگروهی نیست؛ بلکه سندی روشن از فروپاشی اخلاقی یک سیستم فرقهای است. الگویی که در این پیامها دیده میشود، همان الگوی کلاسیک رهبران فرقههاست: سوءاستفاده از اعتماد، القای احساس گناه کاذب، تخریب کرامت انسانی و در نهایت رها کردن افراد با زخمهای عمیق روانی.
اذعان صریح ادمین کانال مبنی بر اینکه «مسئولیت این آسیبها تماما بر گردن کسانی است که آگاهانه فریب میدادند و مهندسی میکردند»، بهروشنی نشان میدهد که شعارهای معنوی و صلحطلبانه این فرقه، چیزی جز پوششی برای یک پروژه قدرت و ثروت نبوده است. دعوت به ارائه اسناد برای «ثبت تاریخ راستین» نیز بیانگر آن است که این جریان انتقادی، در پی افشای کامل این شبکه انحرافی و جلوگیری از قربانی شدن افراد جدید است.
افشاگری از درون، هشداری جدی است: گروههایی که با نقاب معنویت ظاهر میشوند، اگر مهار نشوند، میتوانند به ماشینهایی برای تخریب اعتماد، اخلاق و کرامت انسانی تبدیل شوند.

