اخیراً، انتشارات معتبر آلمانی «De Gruyter Brill»، مقالهای با عنوان «یهودستیزی و انکار هولوکاست در ایران» به قلم ماتیاس کونتزل، نویسنده ایران ستیز آلمانی منتشر کرد. اما برای درک ماهیت واقعی این مقاله، ابتدا باید ناشر آن را شناخت. این ناشر آلمانی که یکی از بزرگترین ناشران جهان در حوزه «مطالعات یهودی» است، صرفاً یک بنگاه علمی بیطرف نیست؛ بلکه یک ویترین خوشنام آکادمیک است که با انتشار پژوهشهای به ظاهر «علمی»، به تئوریپردازی و مشروعیت بخشیدن به روایتهای سیاسی ضدایرانی کمک میکند.
در این نوشتار برسی خواهیم کرد که مقاله کونتزل، نه یک پژوهش تاریخی، بلکه یک کیفرخواست سیاسی تمامعیار است که با استفاده از اعتبار این ناشر، یک سناریوی خطرناک را برای مخاطبان نخبه غربی تئوریزه میکند.
تکنیک اول: تردستی استراتژیک؛ پیوند «انکار هولوکاست» به «تهدید هستهای»
هسته اصلی استدلال کونتزل، یک فریبکاری استراتژیک و خطرناک است. او با اشاره به کنفرانس انکار هولوکاست در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، این اقدام را نه یک حرکت سیاسی مقطعی، بلکه ستون اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی معرفی میکند. هدف او از این کار، القای یک معادله جعلی است:
انکار هولوکاست = زیر سوال بردن اسرائیل = آمادهسازی برای یک «هولوکاست دوم» = توجیه برنامه هستهای.
این یک مغالطه عامدانه برای فریب مخاطب است. او با این کار، مخالفت سیاسی و اصولی جمهوری اسلامی با ماهیت نژادپرستانه و اشغالگرانه رژیم آپارتاید صهیونیستی را به یک یهودستیزی نسلکشانه و همجنس با نازیسم تقلیل میدهد. این همان روایتی است که لابیهای جنگطلب برای بیاثر کردن هرگونه دیپلماسی و توجیه اقدام نظامی علیه ایران اسلامی به آن نیاز دارند.
تکنیک دوم: کاریکاتور «شهادتطلبی» برای هیولاسازی از یک ملت
دومین تکنیک این نویسنده ایران ستیز، استفاده گزینشی از سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمه الله)، و دیگر مقامات برای ساختن یک تصویر هیولاوار و تحریفشده از ایدئولوژی نظام است. او با استناد به مفاهیمی چون «شهادتطلبی»، تلاش میکند تا جمهوری اسلامی را یک فرقه آخرالزمانی و «انتحاری» به تصویر بکشد که حاضر است برای نابودی رژیم منحوس صهیونیستی، حتی خود ایران را نیز «قربانی» کند.
این یک تحریف آشکار برای غیرمنطقی جلوه دادن دشمن است. او به عمد، مفهوم عمیق «شهادت» در فرهنگ شیعی، که به معنای ایستادگی در برابر ظلم است را با یک «ذهنیت انتحاری» بیمنطق یکی میداند. هدف از این هیولاسازی، القای این پیام خطرناک است که با چنین حکومتی، هیچگونه مذاکرهای ممکن نیست و تنها راهحل، تقابل است.
هدف نهایی: «اعتبارسازی علمی» برای یک پروژه جنگطلبانه
چرا چنین مقاله پروپاگاندایی باید در یک انتشارات معتبر علمی منتشر شود؟ پاسخ در مفهومی است که میتوان آن را «اعتبارسازی علمی» نامید.
انتشارات De Gruyter Brill با استفاده از نام و اعتبار خود، یک مقاله سیاسی تندرو را در لباس یک «پژوهش علمی» بستهبندی کرده و به آن مشروعیت میبخشد. این مقاله، که اگر در یک رسانه سیاسی منتشر میشد به عنوان یک نظر شخصی تلقی میگردید، اکنون به عنوان یک «حقیقت علمی» به خورد سیاستمداران، دیپلماتها و دانشجویان غربی داده میشود. این یک عملیات نفوذ پیچیده برای ساختن اجماع در میان نخبگان غربی برای اتخاذ سیاستهای خصمانه علیه مظلوم مقتدر است.
سخن آخر:
مقاله ماتیاس کونتزل، یک پژوهش بیطرف نیست؛ بلکه یک سلاح در جنگ روایتها است. این یک نمونه کامل از چگونگی عملکرد ماشین جنگ روانی است که در آن، از اعتبار علم و دانشگاه برای پیشبرد یک پروژه سیاسی خطرناک استفاده میشود. De Gruyter Brill در این نمایش، نقش یک ویترین معتبر را بازی میکند که با اعتبارسازی علمی، به تئوریزه کردن و عادیسازی ایده تقابل با جمهوری اسلامی ایران کمک مینماید.