عبارت «تصوف فرقهای» به نوعی اشاره به شکلی از تصوف دارد که با توجه به سازمانها، گروهها یا فرقههای مختلف تصوف در تاریخ شکل گرفته است. منشأ استفاده از عبارت «تصوف فرقهای» به نحوه تقسیمات درون فرقهای در تاریخ تصوف مربوط است. در طول تاریخ و بخصوص از قرن پنج تا نهم هجری گروههای مختلف صوفی، هرکدام با شیوهها و اصول خاص خود، ظهور کردهاند که در حقیقت اوج شکلگیری طریقتها به حساب میآید. در گذر زمان این گروهها بهطور رسمی به یک فرقه یا سازمان معنوی و تشکیلاتی تبدیل شدهاند که آموزهها و روشهای خاص خود را ترویج میکردند. در بسیاری از موارد، این تقسیمات بهدلیل تفاوت در تمرینهای معنوی، شیوههای آموزش و حتی رویکردهای متفاوت نسبت به مسائل دینی به وجود آمدهاند.
عبارت «فرقهای» معمولاً بار منفی به خود میگیرد و به تفکیکهای شدید یا برداشتهای خاصی از یک گونۀ مذهبی یا دیدگاه اشاره دارد. در مورد «تصوف»، این عبارت دربارۀ تفکیکهای مختلف میان گروههای صوفی که به درجات مختلف و از نظر آموزهها و شیوههای اجرایی متفاوتند، اشاره دارد.
برای نمونه، میتوانیم به فرقههای مشهور در تاریخ تصوف مانند چشتیه، نقشبندیه، قادریه، نعمت اللهیه و بسیاری دیگر اشاره کنیم که هرکدام خصوصیات خاص خود را دارند. بنابراین، منشاء شکلگیری ادبیات «تصوف فرقهای» را میتوان در تاریخ تکامل جریانهای مختلف صوفیگری و نحوه تفکیک آنها به گروههای خاص جستجو کرد. برخی با استفاده از این کلید واژه، میخواهند بین فرقههای صوفیه و عرفان و تصوف کهن فرق بگذارند.(۱)
پی نوشت:
1. نشریه روشنا مصاحبه با حجه الاسلام دکتر رحیم بیرانوند
اشتراک ها: ثبت کارزار برای آزادی مروجی سبزواری | سراب حقیقت
اشتراک ها: سکوت طریقت در بزنگاه تاریخی: تحلیل رفتار سیاسی شیخ نهرو کسنزانی | سراب حقیقت
اشتراک ها: انتقاد تند گروه صوفی نقشبندیه به عربستان و دفاع غیرمستقیم از خلافت عثمانی | سراب حقیقت