از سوی دفتر آیت الله مکارم شیرازی فصل چهارم نقد عرفان حلقه منتشر شد.
آنچه در آموزه های این گروه مطرح می شود عباراتی ناموزون است که علاوه بر اینکه هیچ مستند عقلى و نقلى ندارد و زاییده خیالپردازى است با آیات قرآن مجید نیز مخالفت آشکار دارد…..
از سوی دفتر آیت الله مکارم شیرازی فصل چهارم نقد عرفان حلقه
آنچه در آموزه های این گروه مطرح می شود عباراتی ناموزون است که علاوه بر اینکه هیچ مستند عقلى و نقلى ندارد و زاییده خیالپردازى است با آیات قرآن مجید نیز مخالفت آشکار دارد.
خطاهاى آشکار در معادشناسى
۱. تمایل به عقیده تناسخ
تناسخ از نظر علمى به این معناست که کسى عقیده داشته باشد هنگامى که انسان از دنیا مىرود روح او بار دیگرى در جنین دیگر به دنیا مىآید و شاید بارها این نوع زندگى تکرار شود.
این عقیده از یک سو ممکن است سبب انکار معاد شود چون انسان نتیجه اعمال پیشین خود را ممکن است در زندگى جدید ببیند و از سوى دوم با متن قرآن مجید سازگار نیست.
قرآن در آیه ۲۸ سوره بقره مىفرماید: (کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللهِ وَکُنتُمْ أَمْوَتآ فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ). در این آیه با صراحت دو مرگ و حیات براى انسان ذکر شده است. پیش از این خاک بودیم سپس آفریده شدیم و بار دیگر به خاک بر مىگردیم دوباره در قیامت زنده مىشویم.
و در آیه ۱۱ سوره غافر نیز آمده است که انسان تنها دو موت و دو حیات دارد قبل از ورود در این دنیا به صورت مرده بود سپس زنده شد و بار دیگر مىمیرد و در قیامت زنده مىشود (رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ).
بنابراین اعتقاد به زندگىهاى مکرر در این جهان مخالف آموزههاى قرآن مجید است این در حالتى است که متولى عرفان حلقه در کتاب انسان و معرفت وجود زندگانىهاى قبلى را پذیرفته و مىگوید :
«در حقیقت کسى در این جهان داراى زمان و مکان متولد مىشود، اندوخته کمالى مخصوص به خود را از زندگى در جهان قبلى… همراه دارد». (انسان و معرفت، ص ۲۶۷)
این تعبیر را در جاى دیگر تکرار کرده و مىگوید :
انسان در جهان دیگرى قبلا مىزیسته و کمالاتى را در آن داشته و آن را با خود به جهان فعلى آورده است.
این همان چیزى است که ارباب عقیده تناسخ به آن پایبند هستند.
۲. انکار معاد جسمانى
قرآن مجید با صراحت در آیات متعدد مىگوید: علاوه بر روح انسان، جسم هم در قیامت باز مىگردد که از آن تعبیر به معاد جسمانى مىشود، نمونه روشن آیات آخر سوره یس است که مىفرماید : (وَضَرَبَ لَنَا مَثَلا وَنَسِىَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْىِ الْعِظَامَ وَهِىَ رَمِیمٌ * قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّهٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ): «و براى ما مثالى زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسى این استخوانها را زنده مىکند در حالى که پوسیده است؟! * بگو: همان کسى آن را زنده مىکند که نخستین بار آن را آفرید؛ و او به هر مخلوقى داناست».
اضافه بر این دهها در آیه قرآن مجید است که همین معنا را تعبیر مىکند که معاد با روح و جسم هر دو است در حالى که نویسنده کتاب انسان و معرفت (ص ۲۹۲) صریحآ معاد جسمانى را منکر شده، او مىگوید :
نباید انتظار داشته باشیم که در قیامت و مراحل پس از آن جسم فیزیکى و مشابه آن وجود داشته باشد.
ولى در یک تناقض آشکار بعد از آن در صفحه ۲۹۳ مىگوید :
از سوى دیگر به دنبال مجادله و هنگام مواجهه با جهانهاى موازى، افراد، به واسطه تسلط بر زمان خود را در جایگاههاى مختلفى از جمله در جهانهاى داراى زمان و مکان که در آنها جسم فیزیکى نیز وجود دارد مىیابند، بنابراین از این نظر نیز مىتوان گفت در معاد جسمانیت فیزیکى تحقق دارد!
۳. جهنم در یک تحریف آشکار
در حالى که از آیات متعدد قرآن استفاده مىشود جهنم جایگاه خشم خداست او در همان کتاب انسان و معرفت، ص ۲۹۴ مىگوید :
جهنم جایگاه دشمنى و کینهورزى نیست و اساس تشکیل آن «عشق و محبت» است.
و در صفحه ۲۹۶ مىگوید :
آتش جهنم آتش حسرت است که با احساس تنهایى در هم مىآمیزد، این احساس تنهایى به دلیل دورى از وحدت نفس واحد است و تا خروج از جهنم ادامه دارد.
۴. خلاقیت و خدایىکردن بهشتیان!
در حالى که قرآن مجید با تعبیر (أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ) بهشت براى پرهیزکاران آماده شده است، بهشت را مخلوق خدا معرفى مىکند او در سخن نادرست دیگرى مىگوید :
انسانها خودشان خالق بهشت هستند و انسان در آنجا کار خدایى مىکند!
در صفحه ۳۰۴ همان کتاب مىگوید :
دستیابى نفس به روح الله که از صفات مقدس الهى است امکان خلق آفرینش گستردهاى را فراهم مىکند… به همین علت در این مرحله هر کسى بهشت مخصوص خودش را خواهد ساخت… ما در زندگى فعلى توانایى خلاقیت ذهن را تجربه مىکنیم، این تجربه خلق ذهنى هر چیزى را که دوست داریم تصور کنیم در بهشت این تجربه بسیار وسیعتر است زیرا خواهیم توانست هر آنچه را دوست داریم بیرون از ذهن خود بیافرینیم و در جایى که خودمان آفریدهایم زندگى کنیم. به بیان دیگر در اختیار داشتن گنجینه صفات الهى و امکان آفرینش در این مرحله ویژگىهایى است که ما بر مبناى آن جهانها خلق مىکنیم و خلیفه خدا محسوب مىشویم.
* * *
این عبارات ناموزون علاوه بر اینکه هیچ مستند عقلى و نقلى ندارد و زاییده خیالپردازى است با آیات قرآن مجید مخالفت آشکار دارد، همانگونه که در بالا اشاره شد.
از خداوند متعال مىخواهیم همه را به راه راست هدایت فرماید.