تشابه نماد تائوئیسم با نماد فرقه عرفان حلقه

تشابه نماد تائوئیسم با نماد فرقه عرفان حلقه

نمادسازی و پیشینه‏ ی آن
ارتباط انسان‏ها از گذشته ‏های دور با تصویر آغاز شد و با تکمیل آن و گسترش تدریجی تعامل افراد در جوامع، تصاویر زاییده‏ی ذهن او به نماد‏ها و قرار دادهایی مبدل شد. تا جایی که با به‏کارگیری تصویر یا علامتی خاص، بلافاصله مقصودی مشخص در ذهن تبادر می‏شد. این علایم و نمادها می‏توانند نقشی غیر قابل انکار در انتقال مفاهیم داشته باشند؛ زیرا به‏گونه‏ای طراحی می‏شوند که با مشاهده‏ی آن‏ها، بی‏درنگ مفهوم مورد نظر به ذهن منتقل می‏شود. هر نماد براساس پیشینه‏ی ذهنی فرد تعبیر و تفسیر می‏شود. هر چه پیوند بین نماد و این ذهنیت عمیق ‏تر باشد، سرعت انتقال به معنا نیز بیشتر خواهد بود. این امر در گذشته وجود داشته و امروزه نیز با بهره‏گیری از این ویژگی نمادها، قراردادهای خاص و یا عام و بین المللی از نشانه‏های ساده‏ای چون یک لفظ، خط، طرح، رنگ، تصویر، صدا و در کل از یک «نماد» برای انتقال مفاهیم پیچیده استفاده می‏شوند. در واقع «نماد» می‏تواند آیینه ‏ی تمام نماى معنا باشد. ادامه….تشابه نماد تائوئیسم با نماد فرقه عرفان حلقه

نمادسازی و پیشینه‏ ی آن 
ارتباط انسان‏ها از گذشته ‏های دور با تصویر آغاز شد و با تکمیل آن و گسترش تدریجی تعامل افراد در جوامع، تصاویر زاییده‏ی ذهن او به نماد‏ها و قرار دادهایی مبدل شد. تا جایی که با به‏کارگیری تصویر یا علامتی خاص، بلافاصله مقصودی مشخص در ذهن تبادر می‏شد. این علایم و نمادها می‏توانند نقشی غیر قابل انکار در انتقال مفاهیم داشته باشند؛ زیرا به‏گونه‏ای طراحی می‏شوند که با مشاهده‏ی آن‏ها، بی‏درنگ مفهوم مورد نظر به ذهن منتقل می‏شود. هر نماد براساس پیشینه‏ی ذهنی فرد تعبیر و تفسیر می‏شود. هر چه پیوند بین نماد و این ذهنیت عمیق‏تر باشد، سرعت انتقال به معنا نیز بیشتر خواهد بود. این امر در گذشته وجود داشته و امروزه نیز با بهره‏گیری از این ویژگی نمادها، قراردادهای خاص و یا عام و بین المللی از نشانه‏های ساده‏ای چون یک لفظ، خط، طرح، رنگ، تصویر، صدا و در کل از یک «نماد» برای انتقال مفاهیم پیچیده استفاده می‏شوند. در واقع «نماد» می‏تواند آیینه ‏ی تمام نماى معنا باشد.
هم‏چنین به کارگیری «نماد» گروهی خاص، خواسته یا ناخواسته موجب انتقال مفاهیم زیر می‏شود:
به تابعیت آن‏ها در ظاهر و باطن اشاره می‏کند.
پیام آن‏ها را منتقل می‏کند.
به دنبال خود اثرگذاری یا اثرپذیری خواهد داشت.
چیستی اندیشه‏ی آن‏ها را اعلام می‏کند.
فکر و فرهنگ خاص آن گروه را تبلیغ مى‏کند.
بنابراین فرد با به کارگیری نماد گروه یا فرهنگ یا فرقه‏ای خاص، ارادت خود، تمایل به عضویت در فرقه و احترام و وفاداری به آن اندیشه را اعلام می‏کند و در خوش بینانه‏ترین حالت از سیاهى لشکران محسوب مى‏شود. چنانچه حضرت علی ؟ع؟ می‏فرماید: «من تشبه بقوم فهو منهم» هرکس به گروهى شبیه گردد، از آن‏ها است. (نهج البلاغه، حکمت۲۰۷)
بهره گرفتن از یک نماد «پذیرش» آن و «ابراز مهر» به اوست و این نتیجه‏ی تولّى است:
«وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُم» (مائده/۵۱) هرکس از شما که تحت ولایت آن‏ها رود، از آن‏ها است.
درباره‏ی همین مفهوم، پیامبر اکرم ؟ص؟ به امّت خود سفارش مى‏فرمودند: «ولا تشبّهوا بالیهود»، ظاهر خود را مانند قوم یهود مگردانید.

پیشنهاد خواندنی  آیا معصومین علیهم‌السلام با جریانات انحرافی زمانه‌ی خودشان مقابله می‌کرده‌اند؟ انگیزه‌های گرایش به فرقه‌ی حلقه در روزگار ما چیست؟

تشابه نماد تائوئیسم با نماد فرقه عرفان حلقه

نماد فرقه‏ کیهانی:
تصویر مقابل نماد فرقه‏ی کیهانی است که مشابه نماد تائو، دارای دو قطب سیاهی مطلق و سپیدی مطلق است. این دوقطبی ،‌نه نیرو هستند و نه ماده، کیفیت سری و غیبی نیز ندارند که فراتر از عقاید عقلانی باشد .
(یین و یانگ) برای بیان تغییرات طبیعت که دائماً در حال انجام است به کار می‏روند. این دو قطب راه فکر کردن را به انسان نشان می‏دهند. هیچ موجودی را نمی‏توان از ارتباط با سایر موجودات جدا کرد. هیچ‏چیز به تنهایی و از خودش موجودیت ندارد. در این نظریه چیزی به‏طور مطلق وجود ندارد. لازمه یین و یانگ این است که در خودشان باشند و این پدیده مقابل هم قرار گرفته، تغییر را ممکن می‏سازند.
از نگاه طاهری نیز جهان دوقطبی توسط شیطان خلق شده است و می‏گوید: «هوشمندی کل شکل دهنده‏ی جهان دوقطبی است – متناسب با نقش خود هوشمندی مثبت یا هوشمندی منفی نام می‏گیرد.» (طاهری۲۰۱۱الف:۶۷) و هم‏چنین در «آزمون آخر» برای حرکت در مسیر چرخه‏ی دوقطبی می‏گوید:«…کسانی که پاسخ مثبت دهند، به‏سوی بهشت خاص در عالم وحدت رهسپار می‏شوند و دیگران که عالم تضاد را برگزیده‏اند بار دیگر تجربه حرکت به جهان دوقطبی را از سر می‏گیرند.» (طاهری۲۰۱۱الف،۲۶۰-۲۷۵)
«در نگرش چینیان باستان به نظام جهان، یین و یانگ شکل ساده‌شده‌ای از مفهوم یگانگی متضادها است. از دیدگاه چینیان باستان و تائوباوران، در همه‏ی پدیده‌ها و اشیای غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد. یین و یانگ نشان دهنده‏ی قطب‌های مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است، بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند. وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود می‌آید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطه‌های متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده می‌شود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد و می‏خواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که یانگ می‏خواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد. یعنی وقتی یکی تمام می‌شود، دیگری در درونش رشد می‌کند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند. یین و یانگ به ترتیب نام اصل‌ها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینه جهان در فلسفه ذن و تائوئیسم است که همه وجوه زندگی را در بر می‌گیرد.
البته طاهری در توضیح نماد فرقه‏اش چنین می‏گوید:«… من آن آرم را در ارتباط دیدم و همان را هم عیناً انتقال دادم، در این آرم یک سمت سفید است و حالت لبخند دارد، یک سمتش سیاه و حالت اخم دارد، این البته مفاهیم مختلفی دارد، یکی این که به‏طور کلی عالم دوقطبی را می‌رساند، عالم تضاد را می‌رساند، به‏طور کلی حالت شارژ و دشارژ را می‌رساند، به‏طور کلی حالت متصل به شبکه مثبت و متصل به شبکه منفی را می‌رساند، اما در مورد شارژ و دشارژ می‌بینید که در واقع دشارژ وارونه و ساقط است.» (دوره ۵، ۸۶)
به نظر می‏رسد طاهری برداشتی آگاهانه از نماد تائو داشته است. در غیر این صورت او و حلقه‏ی اول او در فرقه که همیشه از علمی بودن گفته‏ها و اعمالشان صحبت می‏کنند، می‏توانستند بدون انتساب به تائو توضیحات و توصیفات متناسب‏تری از نماد خود داشته باشند. برای مثال در مورد نماد این فرقه که دایره است، می‏توان آن را به عنوان نماد جاودانگی و شناوری دانست. فون فرانتس از (پیروان یونگ) دایره یا کُره را نماد خود نامیده است. این شکل تمامیت روان را در تمام جنبه‏های آن، از جمله رابطه‏ی میان انسان و کل طبیعت بیان می‏کند. کارکرد دایره در اسطوره‏ها، رؤیاها، ماندالاها، آیین‏های پرستش خورشید و نیز نقشه‏های قدیم شهرها، بیان‏گر توجه به «تمامیت» به عنوان اصلی‏ترین و حیاتی‏ترین جنبه‏ی زندگی انسان است.(یونگ۱۳۷۸، ۳۷۹).حلقه اسارت

پیشنهاد خواندنی  75) جدا کردن آیات و ایجاد تشعشع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *