مناظره مکتوب میان مظاهری‌سیف و یکی از پیروان حلقه

عرفان حلقه

انجمن نجات از حلقه؛ بعد از انتشار مقاله‌ای را با نام «عرفان حلقه تهدیدی برای بهداشت معنوی جامعه» در برخی از مطبوعات و سایت‌های دیگر، پاسخ‌هایی به صندوق پستی وبگاه انجمن نجات از حلقه رسید و به دنبال آن پاسخ‌های متقابلی از سوی حمیدرضا مظاهری‌سیف نویسنده مقاله داده شد. این روند برای مدتی ادامه یافت و پاسخ‌های متقابل میان نویسنده مقاله و تئوریسین‌های عرفان حلقه ردوبدل شد. مجموعه حاضر گزارشی از این پاسخ‌های متقابل است.

پاسخ حامی عرفان حلقه به جوابیه اول مظاهری‌سیف

به نام خدا

“قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ”

گفتیم: «همگى از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتى از طرف من براى شما آمد، کسانى که از آن پیروى کنند، نه ترسى بر آن‌هاست، و نه غمگین شوند.»

سلام جناب آقای حمیدرضا مظاهری سیف

ضمن تشکر از پاسخ جنابعالی به مقاله “فرعون نخستین طاغوت نظریه‌پرداز بهداشت معنوی جامعه” نکاتی به نظر رسید که به شرح زیر تقدیم می‌گردد:

۱-    چنانچه هر یک از اعضای یک جامعه موحد تنها خود را خداشناس و محقق دین و عالم به معرفت به‌حساب نیاورده و دیگران را هم در زمره حیات معنوی جامعه شریک بدانند! این عزیزان ضمن رعایت بهداشت معنوی جامعه توسط خودشان از سخن حق دیگران نیز احساس اندوه و درد و کینه و دشمنی نخواهند کرد![۱]

۲-    بهتر بود بجای کلی‌گویی و ایراد اتهام به‌غلط بودن و اشتباه و تفسیر به رأی آیات قرآن کریم، مذکور در متن مقاله، به مصداق‌ها اشاره می‌شد، تا مشخص شود کجای متن بهداشت معنوی جامعه را به خطر انداخته و در کجا اشتباه صورت گرفته است؟![۲]

۳-    مقاله تقدیم شده، به‌طور مسلم سلامت و بهداشت روانی افرادی که خود را تنها عالم، صاحب و حارس خدا و دین و معنویت جامعه موحد تصور کرده‌اند، به خطر خواهد انداخت. ولی به نظر می‌رسد این‌گونه متون، نه‌تنها یک جامعه خداجو را که خواستار تحقق اسلام حنیف و تشیع پاک جعفری است به خطر نمی‌اندازد، بلکه موجب ترویج و افزایش سلامت معنوی و رسواسازی انحصارطلبان معنویت، خواهد شد. افرادی که خدا و دین را از دریچه تنگ‌نظر و معلومات کتابخانه‌ای، کلیشه‌ای و ناقص خود مشاهده نموده و بر این اساس خط کش و چاقویی را ساخته و کتابت می‌کنند و نظریه می‌پردازند و اعضای دیگر جامعه توحیدی را بدون اجازه دفاع از خود، بر همین اساس، قضاوت و سلاخی نموده و یا ضعیف نگاه می‌دارند.![۳]

۴-    یکی از بزرگ‌ترین خطا‌های یک‌سونگری حارسان خدا و دین در این است که تصور کنند طاغوت و فرعون تنها در ثروت و هوی و هوس‌های مادی خلاصه می‌شود. درصورتی‌که تنها به استناد ترجمه آیات روشن الهی به‌وضوح می‌توان دریافت که خداوند تا زمانی که فرعون (علیرغم ثروتمندی و قدرت مداری) ، ندای عمومی “انا ربکم الاعلی” (من پروردگار برتر شما هستم) را برای جامعه خود سر نداده بود، در حال زندگی و حکومت خود بود و به‌محض طغیان از حد حکومت به ربوبیت، فرمان الهی ” اذهب الی فرعون انه طغی ” به حضرت موسی (ع) صادر شد و علیرغم طاغوت شدن فرعون، متن فرمان نیز با شرط “فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَى”  (اما به نرمى با او سخن بگویید؛ شاید به خطای خود متذکّر شود و یا خشوع کند!) به موسی و هارون علیهماالسلام، ابلاغ  گردید. [۴]

پیشنهاد خواندنی  14) عرفان حلقه و فرشتگان الهی

مصداق صریح این‌گونه افراد به زبان قرآن کریم، این‌چنین است:

” قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا * الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا * أُولَئِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَزْنًا * ذَلِکَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا کَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَرُسُلِی هُزُوًا ” (کهف-۱۰۳تا۱۰۶)

(بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم جامعه) در کارها، چه کسانى هستند؟ آن‌ها که تلاش‌هایشان در زندگى دنیا گمراهی و جهل است؛ بااین‌حال، مى‏پندارند کار نیک انجام مى‏دهند! آن‌ها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند؛ به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! ازاین‌رو دوره قیامت، (نزد خدا) ارزشی ندارند! ازاین‌رو کیفرشان دوزخ است، به خاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و رسولانم را به سخره گرفتند!)

۵-    آدم(ع) هیچ‌گاه خطا نکرد،[۵] بلکه از اختیار مشروط خود که حضرت حق به وی عطا فرموده بود بهره گرفت و بهای ظلم به خود را با تحمل مشقت وعده داده شده، پرداخت نمود؛ و لذا هر انسان میوه این مشقت‌پذیری و صورت مجادله و پاسخ پرسش‌های ظاهراً مشقت‌آور هیکل آدم (ع) در جهان دوقطبی است. [۶]

۶-      یکی دیگر از خطا‌های بسیار فاحش بعضی از آیات عظام و حجج‌اسلام و هواداران چشم و گوش (نیمه) بسته آنان که خود را مُبلغ رب‌العالمین و حارس دین و مذهب الهی و معنویت جامعه در زمین تصور و همواره خود و نظراتشان را به جامعه تحمیل نموده‌اند، این است که تحلیل‌ها، انتقادات و اظهاراتشآن‌همیشه بیانگر و نشان‌دهنده قاطع‌الارایی علم خودشان است؛ یعنی حرف آخر و حجت بالغه در خصوص هر مطلب و موضوعی همیشه باید از کلام، نگاه و اندیشه خود ایشان در جامعه صادر، ترویج و اشاعه گردد؛ و لذا به‌طور طبیعی قادر نیستند هیچ نظر و بینشی را جدای از چهارچوب‌های کلیشه‌ای خود، تحمل و یا صادقانه و عادلانه تحقیق و تحلیل و بررسی نمایند.[۷]

این عزیزان تنها چیزی را می‌پذیرند که در محدوده گنجایش علم اندک و ادراکات حواس پنج‌گانه خودشان و یا در تائید نظرات و برداشت‌های خودشان نسبت به خدا و دین و مذهب باشد! در غیر این صورت با شایعه‌سازی و اتهام‌پراکنی و وا اسلاما و وا معنویتا، فرد و یا گروه مخالف و یا صاحب‌نظر را بی‌سواد و تحدید جدی علیه بهداشت معنوی جامعه، به جامعه معرفی نموده و تا تخریب و حذف وی، خود را مجاز به بهره‌گیری از همه حربه‌های سفسطه آمیز و ظاهرفریب و… شیطانی آن‌هم در قالب لباس و احکام چند پهلوی روحانیت می‌دانند![۸]

البته برداشت این‌جانب از سلسله مقالات، مصاحبه‌ها و حتی همان چند خط پاسخ هدایت گونه جنابعالی نیز، مؤید و سند غیرقابل‌انکار این نکته مهم تلقی می‌گردد!

این همه در حالی است که خداوند متعال درباره علم خود چنین می‌فرماید:

“َلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَهٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ” (لقمان-۲۷) (و اگر همه درختان روى زمین قلم شود، و دریا براى آن مرکّب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، این‌ها همه تمام مى‏شود، ولى کلمات خدا پایان نمى‏گیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است.)

پیشنهاد خواندنی  8) ایستگاه اندیشه

۸-    درهرصورت حب و بغض کورکورانه و یکسونگر به بخشی از علم الهی باهدف کسب معیشت از پژوهش و تحقیق کوتاه‌مدت و سفارشی، جدای از ادعاها و ظواهر دینی و دنیایی، انسان را از نعمت دیدن و شنیدن همه حقیقت زیبا و کاملاً عادلانه حاکم بر جهان هستی محروم نموده و این خود باعث گمراهی و ناآگاهی بیشتر انسان سرگردان در بین خیر و شر دنیا و آخرت می‌گردد. این همان چیزی است که بهداشت معنوی جامعه بشری را شدیداً با خطر جدی مواجه نموده است.[۹]

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى * وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى * قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا * قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى (اسرا-۱۲۴تا ۱۲۶)

(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت وحدت) فرود آئید، درحالی‌که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولى هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروى کند، نه گمراه مى‏شود، و نه در رنج خواهد بود! و هر کس از یاد آیات و نشانه‌های من روی‌گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قیامت، او را نابینا محشور مى‏کنیم!» مى‏گوید: «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردى؟! من که بینا بودم!» مى‏فرماید: «آن‌گونه که آیات من براى تو آمد، و تو آن‌ها را فراموش کردى؛ امروز نیز تو فراموش خواهى شد!»

۹-    فرموده‌اید طلبه‌ای هستید خداجو و محقق و… [۱۰]

اولاً: طلبه واقعی جدای از ظاهر مادی و یا معنوی، همواره یک محقق الی الله است برای طلب خودشناسی و ارتقاء بینش، نه یک قاضی و جامعه‌شناس و پیشنهاددهنده قانون و مقررات معنوی و… آن‌هم برای تأمین مشیت و به سفارش افرادی مشکوک و معلوم‌الحال.[۱۱]

در ثانی: آیا به این آیه شریفه نیز توجه فرموده‌اید؟!

“فَإنْ حَآجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُل لِّلَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ وَالأُمِّیِّینَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ” (آل عمران-۲۰)

(اگر با تو، به مجادله برخیزند! بگو: «من و پیروانم، در برابر خداوند، تسلیم شده‏ایم.» و به آن‌ها که اهل کتاب هستند و افراد ناآگاه بگو: «آیا شما هم تسلیم شده‏اید؟» اگر، تسلیم شوند هدایت مى‏یابند؛ و اگر سرپیچى کنند، بر تو تنها ابلاغ است؛ و خدا نسبت به (همه اعمال و عقاید) بندگان، بیناست.)

در آیه شریفه فوق به نظر نمی‌رسد، به‌هیچ‌وجه منظور خداوند از تسلیم وجه بندگان و تابعین رسول، که ضامن تأمین بهداشت معنوی جامعه است؛ تسلیم بندگان (جامعه) به نظرات و ادعا‌های پژوهشی و تحقیقاتی کوتاه‌مدت فردی امثال آقای حمیدرضا مظاهری سیف‌ها و یا هر مدعی دیگر متظاهر در لباس دین و معرفت باشد![۱۲]

و در انتها آیا این بنده نیز که خود را موحد، مسلمان و شیعه محقق و پژوهشگر تصور نموده‌ام، تنها با اتکا به ترجمه این آیه و نه تفسیر به رأی، درست فهمیده‌ام؟

با تشکر مجدد و با آرزوی توفیق الهی در ارتقاء بینش اسلامی و عرفان صادق.

پیشنهاد خواندنی  هفته نامه نقد حلقه؛بیست و ششمین شماره

۱۵/شهریور/۱۳۸۹

پی‌نوشت‌های انجمن نجات از حلقه به متن جوابیه:

[۱]  بدون شک همه انسان‌ها در حیات معنوی جامعه شریک هستند، اما نشستن بر کرسی تعلیم معنوی مردم، نیازمند برخورداری از علم کافی است. و به فرموده امام حسین علیه‌السلام در خطبه معروف منا: هنگامی‌که شبهات و انحرافات در جامعه ترویج می‌شود، بر عالمان واجب است که دانش خود را آشکار کنند و در اختیار مردم قرار دهند.

[۲]  در پاسخ به جوابیه دست‌کم یکی از موارد سوء تفسیر آیات قرآن که در آن ادعا شده بود انسان موجودی غیر از آدم و جن است، مطرح شده بود.

[۳]  این اهانت‌ها در حالی است که در پاسخ قبلی از آن‌ها خواسته شده بود به نقدهای مستند مقاله پاسخ دهند. معلوم نیست کجای یک مقاله انتقادی چاقو و سلاخی است. اگر منتقدان عرفان حلقه فقط خود را عالم می‌دانستند نه نقد می‌کردند و نه به جوابیه‌ها پاسخ می‌دادند و در کل وارد یک گفت‌وگو نمی‌شدند و رنج شنیدن این اهانت‌ها را به امید شنیدن یک جمله سخن سنجیده تحمل نمی‌کردند.

[۴]  منتقدان عرفان حلقه با استناد به گفته‌های سازندگان این فرقه و استفاده از منابع دینی آن‌ها را نقد می‌کنند و ادعایی بیش از این ندارند. اما ظاهراً آقای طاهری و پیروانشان مدعی کلیدداری رحمت الهی و الهامات سبوحی هستند. موضع کدام‌یک فرعونی است؟

[۵]  قرآن کریم در مورد حضرت آدم علیه‌السلام تعبیر لغزش را به‌کاربرده است. (بقره.۳۶)

[۶]  این گفته‌های پیچیده و مبهم نتیجه کوشش‌هایی برای تحریف معنوی است. کوشش برای قرار دادن معنائی موردنظر خود در الفاظ و عبارات قرآنی.

[۷]  در این فراز نویسنده جوابیه دامنه اهانت‌ها از نویسنده مقاله «عرفان حلقه تهدیدی برای بهداشت معنوی جامعه» که یک روحانی است، فراتر بوده و با تعبیر آیات عظام و حج اسلام روحانیت را به‌طورکلی موردحمله قرار می‌دهد. این درحالی است که بسیاری از منتقدان عرفان حلقه خبرنگارانی هستند که آسیب‌های جسمانی، روانی، اخلاق و معنوی عرفان حلقه گزارش کرده و به تحلیل گذاشته‌اند.

[۸]  در این مورد اهانت‌ها صریحاً به لباس روحانیت که یک نماد اسلامی است و احکام و شریعت معطوف شده است و دیگر یک مقاله انتقادی و یک نویسنده مطرح نیست.

[۹]  این دو سه بند دوباره نوک پیکان اهانت‌ها به نویسنده مقاله موردبحث معطوف شده و از هجوم کلی به آیات عظام و حجج‌اسلام و روحانیت منصرف شده است.

[۱۰]  در متن پاسخ منتقد عرفان حلقه آمده بود« از آغاز نوجوانی عشق به خداوند در دلم افتاد و تصمیم گرفتم که دین را بشناسم» که با کمی تحریف در اینجا تبدیل به یک ادعای زننده شده است.

[۱۱]  قضاوت و تعیین قوانین جامعه بشری در یک جامعه توحیدی و معنوی بر اساس احکام و شریعت الهی صورت می‌گیرد و کسانی که در این زمینه دانش و تخصص دارند باید این کار را انجام دهند، البته اگر مدعیان علوم فراتر از کتاب و مدعیان الهامات و کرامات اجازه بدهند.

[۱۲]  در این سطرهای پایانی مستقیم و بی‌پرده شخصیت نویسنده مقاله لگدکوب شده و به هیچ‌یک از نقدهای مستند او در مقاله‌اش پاسخ داده نشده است.

لینک‌های مرتبط:

مناظره مکتوب میان مظاهری‌سیف و یکی از پیروان حلقه

1 دیدگاه در “مناظره مکتوب میان مظاهری‌سیف و یکی از پیروان حلقه

  1. فاطمه سمیعی فر میگوید:

    اون زمان ها که درگیر نیروهای عرفان حلقه بودم. همیشه و همیشه یک زن یا دختر ۳۰ یا سی و خورده ای ساله تو خواب هام با من بود. شبیه خودم بود نه به ظاهر . یه طور خاص شبیه من بود که قابل بیان نیست.‌ عرفان حلقه و عشقی که آدم بهش داره هم واقعی نیست و این یکی از وحشتناک ترین زندان هاییه که میشه یک انسان تجربه کنه. عشق و دوست داشتنی که واقعی و حقیقی و قابل باور اما واقعی و حقیقی و قابل باور نیست و درواقع نمی دونه آدم که چه طوری وجود داره. برای همین ۷با بعضی از اعضای حلقه باید صبورترین ها، عاشق ترین ها، مهربان ترین ها و باهوش ترین ها سر و کله بزنن وگرنه هم به اعضا بیشتر خسارت می خوره و هم به خودشون.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *