در روزهای ۲۳ تا ۲۵ تیرماه، دفتر نمایندگی جامعه جهانی بهائی (BIC) با حضور رسمی در مجمع سیاسی سطح بالای سازمان ملل متحد، بار دیگر تلاش خود را برای مشروعیتبخشی به آموزههای فرقهای و تداوم نفوذ در ساختارهای بینالمللی آشکار کرد. برگزاری یک رویداد جانبی در حاشیه این مجمع توسط این دفتر، و سخنرانی نماینده این نهاد، سیسیلیا شیرمایستر، نقطه عطفی در فعالیتهای علنی تشکیلات بهایی برای پیوند زدن گفتمانهای فریبنده با اهداف راهبردی خود بود.
نمایشِ ظاهری باطنِ راهبردی دارد:
در ظاهر، هدف مجمع سازمان ملل، بررسی راهکارهای علمی، اجتماعی و اخلاقی برای تحقق اهداف توسعه پایدار (SDGs) تا سال ۲۰۳۰ عنوان شده است. بهائیان نیز با برگزاری نشستی با عنوان «تقویت توسعه اقتصادی پایدار از طریق عدالت اجتماعی و نظارت بر محیط زیست»، سعی کردند چهرهای دغدغهمند، اخلاقمحور و فعال در عرصههای جهانی از خود ارائه دهند. اما در واقعیت، این اقدام در چارچوب همان راهبرد دیرینه بهائیت برای نفوذ نرم، استفاده ابزاری از ارزشهای انسانی، و مشروعیتبخشی به آرمان «حاکمیت واحد جهانی» آنان تحلیل میشود.
اهداف پنهان پشت ظواهر انساندوستانه:
سازمان BIC بارها اعلام کرده است که طی سالهای گذشته، در فرایند طراحی، تدوین و اجرای اهداف توسعه پایدار مشارکت داشته است. آنچه از نظر بهاییان «گامهای نهگانه» برای ساختن جهانی نو خوانده میشود، در واقع چیزی نیست جز گامهای پنهان برای تضعیف استقلال دولتها، زدودن سنتها و باورهای محلی و دینی، و آمادهسازی جوامع برای پذیرش نظم نوین جهانی مدنظر بیتالعدل.
طرح توسعه پایدار اگرچه در ظاهر با شعارهایی همچون «بهداشت برای همه»، «عدالت اجتماعی»، «پایان دادن به فقر» و «محیط زیست پایدار» ارائه میشود، اما بهوضوح زیرساختی است برای:
حذف حاکمیت ملی و جایگزینی آن با نظم جهانی سازمانمحور
نفی اصول اعتقادی سنتی و جایگزینی آن با پلورالیسم افراطی دینی
گسترش نفوذ سازمانهای بینالمللی تحت سلطه فرهنگی غرب
زمینهسازی برای پذیرش رهبری فراملی نهادهایی مانند بیتالعدل به عنوان مرجع اخلاق جهانی
نفوذ بهائیت در ساختارهای جهانی: از تبلیغ تا تحمیل
حضور نماینده رسمی بهائیت در کنار نهادهایی مانند UNEP و UNDP و بهرهگیری از ظرفیت رویدادهای جهانی، نشان از تلاش منسجم این فرقه برای معرفی خود به عنوان «شریک توسعه پایدار» دارد. این رویکرد به ظاهر مشارکتی، در عمل یکی از ابزارهای کارآمد برای استثمار فکری و فرهنگی ملتهاست. شوقی افندی، رهبر سوم بهائیت، در طرح موسوم به «هشت مرحله حاکمیت جهانی»، مرحله اول را نفوذ در نهادهای بینالمللی برای کسب مشروعیت و شکلدهی به افکار عمومی جوامع تعریف کرده بود؛ برنامهای که اکنون به وضوح در حال اجراست.
ایران: هدف دیرینه بهائیت در فاز اجرایی سند ۲۰۳۰
اگرچه بسیاری از کشورها تحت نفوذ سیاسی، رسانهای و اقتصادی نهادهای فراملی، اجرای این سند را آغاز کردهاند، اما هشدار جدی اینجاست که برخی مفاد سند توسعه پایدار در ایران نیز بدون بررسی ماهوی، عملیاتی شدهاند. این مفاد، راه را برای تضعیف اعتقادات اسلامی، نادیدهگرفتن حساسیتهای فرهنگی و تسلط روایت غربگرایانه بر مبانی آموزش، اقتصاد و بهداشت کشور باز میکند؛ درست همانجایی که بهائیت تلاش میکند نقش کاتالیزور تحول ظاهری اما انحرافی را بازی کند.
جمعبندی: شعار عدالت، ابزار سلطه
تشکیلات بهایی، بار دیگر با ژستهای فریبنده و شعارهای پرطمطراق، تلاش کرده خود را همدل و همافق با ارزشهای انسانی و دغدغههای جهانی نشان دهد. اما پشت این چهره، راهبردی خزنده برای بیهویتسازی ملتها، مشروعیتبخشی به آموزههای فرقهای، و پیریزی حاکمیت جهانی بر اساس تفکر بهایی نهفته است.
زمان آن رسیده است که این فرقه و نهادهای مشابه، نه با شعارهایشان، بلکه با ماهیت و کارنامه عملیشان مورد ارزیابی و افشاگری قرار گیرند.