در هفتههای اخیر، موجی از افشاگریها علیه تشکیلات رسمی بهائی، بهویژه محافل محلی و ملی این فرقه در کشورهای مختلف، بالا گرفته است. در مرکز این اعتراضها، گروهی از بهائیان پناهنده موسوم به «احبای پناهنده» در ترکیه قرار دارند که با انتشار اسناد و بیانیههای تند، پرده از واقعیتهایی تاریک در ساختار رهبری و اداره این تشکیلات برداشتهاند.
افشاگریهایی که نمیتوان نادیده گرفت
گروه «احبای پناهنده» که عمدتاً از جوانان و فعالان اجتماعی بهائی تشکیل شده، در دو سال گذشته با ارائه مدارکی مستند، سوءمدیریت، بیعدالتی ساختاری، فساد مالی، تبعیض طبقاتی و بیتفاوتی سران تشکیلات بهائی نسبت به وضعیت اسفناک همکیشان خود، بهویژه در ایران و ترکیه را افشا کردهاند. تلاشهای اولیه آنان برای جلب توجه دفتر رسمی تشکیلات جهانی (BIC) در حیفا با سکوت و بیعملی مواجه شد، و همین موضوع آنان را به روشنگری علنی واداشت.
بهعنوان نمونه در افشاگری ۸ تیر (۲۹ ژوئن)، آنان با انتشار بیانیهای تلخ نوشتند:
«تشکیلات، با انباشت ثروت و قدرت، تنها به تکرار شعارهایی چون الفت، محبت و عدالت بسنده کرده، اما در عمل، با ریا و سوءاستفاده از رنج مظلومان، به آنها خیانت کرده است.»
فاصله میان وعدههای معنوی و واقعیت عینی
افشاگریها از شکاف عمیق میان شعارهای پرزرق و برق رهبران بهایی و واقعیت زندگی احبای سادهدل حکایت دارد. سرمایههای هنگفت جمعآوریشده از محل تبرعات، ارثیهها و کمکهای اعضا، به جای سرمایهگذاری در حمایت از نیازمندان، صرف نمایشهای تبلیغاتی در معابد و برنامههای ظاهرسازانه شده است. در حالی که جوانان بهایی، بهویژه در ایران، در فقر، بیپناهی و فشارهای اقتصادی و سیاسی دستوپا میزنند، سران تشکیلات در کشورهای غربی در رفاه و نفوذ غوطهورند.
تشکیلاتی در حباب تبلیغات و سرکوب
در بیانیه منتشرشده در ۲۱ تیر (۱۲ ژوئیه)، این گروه پرده از نوعی کنترل ذهن سازمانیافته برداشتند و رفتار تشکیلات با پیروان را با تکنیکهای دیکتاتوری مقایسه کردند:
«تشکیلات، با استفاده از گَسلایتینگ، تکرار شعارهای مذهبی و القای ترس و گناه، ذهن اعضا را در قفسی از مظلومنمایی و اطاعت بیچونوچرا زندانی کرده است.»
این بیانیه با لحنی هشداردهنده، تأکید میکند که اگر پیروان بهایی نتوانند نسبت به بیعدالتی درون جامعه خود آگاه شوند، نباید از این ساختار انتظار اصلاح جهانی داشت.
تقدس دروغین، پشت نقاب معنویت
به تعبیر اعضای این گروه، اعتماد بیچونوچرای احبا به تشکیلات، آنان را به ابزارهایی تبلیغاتی برای مظلومنمایی جهانی بدل کرده است. وقتی این ابزارها دیگر سودی ندارند، بهسادگی طرد و فراموش میشوند.
«توهمِ خدمت به جای تفکر، اطاعت به جای شهامت، و تقدس به جای شرافت در ذهنها فرو شده است.»
ندای بیداری در میان احبا
این افشاگریها اگرچه با سکوت سنگین از سوی تشکیلات رسمی روبهرو شده، اما در شبکههای اجتماعی و بین جوانان بهایی واکنشهایی جدی به دنبال داشته است. ندای وجدان بیدار، در قالب بیانیههایی چون «از ایمان تا استثمار؛ تاریخ تکرار میشود»، بر ضرورت بازنگری، عدالتخواهی و شفافیت در درون جامعه بهایی تأکید دارد.
جمعبندی
تشکیلات بهائی، که خود را داعیهدار محبت، عدالت و انساندوستی معرفی میکند، امروز با چالشی جدی از درون مواجه است. اعتراضهای گروه «احبای پناهنده»، نه تنها نقدی بر بیکفایتی مدیریتی است، بلکه فریادی برای بازگرداندن کرامت و انسانیت به احبای مظلوم است. اگر وجدان جمعی بهاییان به این فریادها پاسخ ندهد، چگونه میتوان از آنان انتظار داشت که مدافع حقوق بشر و اصلاحگر جهان باشند؟