در تاریخ ۱۹ تیر ۱۴۰۴، سایت وابسته به تشکیلات بهایی با عنوان «ضیافت دوازدهروزه» محتوایی با عنوان «روش و منش اهل بهاء در برابر هجوم تهمت و افتراء» منتشر کرده است. این محتوا که برخلاف روال معمول سایت، با فاصلهی اندک از انتشار محتوای قبلی ارائه شده، از سوی ناظران بهعنوان سندی راهبردی برای مدیریت بحران درونفرقهای پس از افزایش فشارهای امنیتی و قضایی تحلیل میشود.
این شتاب در انتشار، بیش از آنکه ناشی از نگرانی درباره اخلاق پیروان باشد، بیانگر ضرورت کنش فوری تشکیلات در مواجهه با شرایط جدید است؛ شرایطی که بهدلیل برخی اقدامات عناصر فرقه در حمایت رسانهای و لجستیکی از رژیم صهیونیستی در جریان جنگ غزه و نیز نقشآفرینی مظنونانه برخی چهرههای این جریان در داخل کشور، امنیت ملی ایران را به مخاطره انداخته است.
در این دستورالعمل، بدون هیچ اشارهای به اقدامات واقعی و مستند پیروان فرقه علیه امنیت ملی، تمام فشارها و پیگردها با عباراتی همچون «تهمت»، «افترا»، «ظلم» و «عداوت» توصیف شده است. از همینرو، محتوا تلاش دارد با تزریق حس مظلومیت و فراخواندن پیروان به صبر و توکل، نهتنها مقاومت آنان را در برابر نظام قضایی کشور تقویت کند، بلکه از آنها بخواهد نگاه جامعه را نیز برآمده از جهل، نفرت و ناعادلانه بداند.
این نوع روایتسازی مظلومگرایانه، راهبردی آشنا در ادبیات فرقهای است که بارها برای پوشاندن ارتباط تشکیلاتی با بازیگران بیگانه و فریب افکار عمومی داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفته است. همانند دستورالعملهای سابق، در این متن نیز با استناد به بیانات قدیمی بیتالعدل (۲ تیر ۱۳۸۸) تلاش شده است وانمود گردد که بهائیان همواره قربانی تعصبات مذهبی و سیاسی بودهاند، نه کنشگرانی فعال در یک شبکه جهانی با اهداف خاص.
واقعیت آن است که طی ماههای اخیر، همزمان با تشدید تنشهای منطقهای و مشارکت رژیم صهیونیستی در تجاوز علیه ملتهای منطقه، فعالیت برخی بهاییان در قالب شبکههای رسانهای، جمعآوری اطلاعات و جلب افکار عمومی به نفع رژیم اشغالگر، تشدید شده است. دستگاههای امنیتی و قضایی کشور نیز بهدرستی در قبال این اقدامات واکنش نشان دادهاند.
در این بستر، محتوای منتشرشده با پوشش واژگان عرفانی و اخلاقی، میکوشد تعاملات مشکوک، وفاداری ایدئولوژیک به نهادهای صهیونیستی و نقشآفرینیهای رسانهای تحریکآمیز برخی اعضا را در حاشیه قرار دهد و فضای جلسات ضیافت را از نارضایتی و ترس به همدلی و انگیزه تبدیل کند.
انتشار چنین دستورالعملهایی آنهم با چنین شتابی، بیش از آنکه نشاندهنده بلوغ اخلاقی یا دعوت به تساهل باشد، حکایت از اضطرار تشکیلات بهایی در مدیریت بحران درونسازمانی و راهبردی هدفمند برای کنترل افکار و جلوگیری از ریزش نیروی انسانی در ایران دارد.
تشکیلات بهائیت میکوشد در سایه مظلومنمایی، مسئولیت مستقیم خود در کشاندن پیروان به مسیرهای خطرناک سیاسی–امنیتی را انکار کرده و همچنان با حفظ انسجام سازمانی، پروژههای خود را در راستای اهداف فرامنطقهای ادامه دهد.