خانم الهه نظریکیا نماینده جریانی از مربیان توسعه فردی است که با بهرهگیری از یک استراتژی چندلایه، موفق به ایجاد یک اکوسیستم آموزشی و تجاری پرسود شده که نام آنرا «الهه رفتار» نامیده است. نقد رویکرد او مستلزم تحلیل روشهای بازاریابی، محتوای شبهعلمی و سوءاستفاده هوشمندانه از باورهای فرهنگی است.
۱. ایجاد «بازارگرمی» برای محصولات خرافی و شبهعلمی
یکی از کلیدیترین استراتژیهای الهه رفتار، شناسایی و سپس «گرم کردن بازار» باورهای خرافی و نگرانیهای عمومی است. نحوست ماه صفر بهترین مثال برای این رویکرد است. او این باور ریشهدار ولی فاقد سند دینی معتبر را به عنوان یک «مشکل واقعی» و یک «تهدید انرژیمحور» به مخاطب معرفی میکند. در واقع، او به جای رفع یک باور خرافی با تبیین عقلانی و دینی، آن را به یک نقطه درد (Pain Point) تبدیل کرده و سپس محصول خود را به عنوان تنها راهحل مؤثر عرضه میکند.
این فرآیند یک بازار مصنوعی ایجاد میکند:
مشکل: انرژیهای منفی و نحسی ماه صفر که زندگی شما را تهدید میکند.
راهحل: دورههای «شکرگزاری تخصصی» و تکنیکهای انحصاری برای دفع این انرژیها.
این بازارگرمی، مخاطب را از حالت یک فرد مؤمن که برای دفع بلا به خدا توکل کرده و صدقه میدهد، به یک «مصرفکننده نگران» تبدیل میکند که باید برای خرید محصول «محافظتی» هزینه کند. این استراتژی، ترس را به موتور محرک فروش تبدیل میکند.
۲. ترویج شبهعلم در پوشش انرژی و ارتعاش
برای مشروعیت بخشیدن به ادعاهای خود، الهه رفتار به طور مداوم از واژگان شبهعلمی مانند «انرژی»، «ارتعاش» و «فرکانس» استفاده میکند. او ادعا میکند که افکار و باورها، ارتعاشاتی قابل اندازهگیری به کائنات ارسال میکنند و رویدادهای مادی را جذب میکنند. این ادعاها هیچ پایه و اساسی در علم فیزیک ندارند و صرفاً برای ایجاد یک ظاهر علمی و فریبنده به کار میروند. این رویکرد، مرز میان علم واقعی و خرافات مدرن را مخدوش کرده و به ترویج تفکر جادویی به جای تفکر نقادانه دامن میزند.
۳. بازاریابی هدفمند و پدیده بازدیدهای بالا در ایتا
موفقیت الهه رفتار صرفاً به محتوای او محدود نمیشود، بلکه به شدت به استراتژی بازاریابی او در پلتفرمهای خاص وابسته است. فعالیت او در پیامرسان ایرانی ایتا نمونهای قابل تامل است. در این پلتفرم که عموماً تعداد بازدیدکنندگان پخش زنده (لایو) در مقایسه با پلتفرمهای بینالمللی بسیار محدودتر است، دستیابی او به ۵۰۰ تا ۷۰۰ بازدیدکننده همزمان، یک پدیده است. این عدد نشاندهنده چند واقعیت است:
شناسایی دقیق مخاطب هدف: او به خوبی دریافته است که مخاطبان مستعد پذیرش این نوع آموزهها (که اغلب ترکیبی از باورهای مذهبی و تمایل به راهحلهای معنوی هستند) در این پلتفرم حضور پررنگی دارند.
ایجاد جامعه وفادار: این تعداد بازدیدکننده بالا، نشاندهنده یک جامعه کاربری وفادار و به شدت درگیر (Engaged) است که او از طریق تولید محتوای مستمر، ایجاد گروهها و کانالهای اختصاصی و القای حس تعلق، آن را پرورش داده است.
اثربخشی آموزههای انحرافی: این موفقیت در جذب مخاطب، اثبات میکند که آموزههای شبهعلمی و انحرافی او، با وجود نقدها، توانسته است با بخش قابل توجهی از جامعه ارتباط برقرار کرده و آنها را متقاعد به پیگیری و حتی پرداخت هزینه کند. این موفقیت در ایتا، او را به یک چهره تأثیرگذار در اکوسیستم ترویج معنویتهای نوظهور انحرافی در این بستر تبدیل کرده است.
۴. تقابل با شاخصهای معنویت اصیل: معنویت، عقلانیت و عدالت
برای ارزیابی عمق انحراف این آموزهها، میتوان آنها را با شاخصهای معنویت اصیل اسلامی که توسط رهبر معظم انقلاب تبیین شده است، مقایسه کرد: «اسلام ما اسلامی است متکی به معنویت، عقلانیت و عدالت؛ این سه شاخص عمده در آن هست. ما از معنویت به هیچ عنوان صرفنظر نمیکنیم؛ روح و اساس کار ما معنویت است. عقلانیت مهمترین ابزار کار ماست؛ عقل را به کار میگیریم.»[۱]
آموزههای الهه رفتار با هر سه شاخص در تضاد است:
معنویت: معنویت اسلامی، که هدف نهایی آن قُرب الهی است، در نگاه او به یک ابزار معاملاتی برای کسب دستاوردهای مادی تبدیل میشود. این رویکرد، در حقیقت، ترویج نوعی «معنویت بدون دین» است که کاملاً در راستای جریانهای معنویت نوین سکولار جهانی قرار دارد: «شکرگزاری میکنم، تا ثروت به دست آورم»
عقلانیت: در حالی که عقلانیت ابزار کار اسلام است، آموزههای او آشکارا تفکر نقادانه را سرکوب و تفکر جادویی و شبهعلمی (انرژی، ارتعاش، جذب) را جایگزین آن میکند. این رویکرد، در تقابل مستقیم با به کارگیری عقل است.
عدالت: با کالاییسازی معنویت و فروش تکنیکهای رهایی و موفقیت در قالب دورههای گرانقیمت، او نوعی نابرابری را ترویج میدهد که در آن، راه نجات و آرامش تنها برای کسانی قابل دسترس است که توانایی مالی دارند. این نگاه با روح عدالتمحور اسلام که رحمت الهی را برای همگان میداند، در تضاد است.
۵. کالاییسازی معنویت با تکنیکهای انحصاری
هسته اصلی محصولات الهه رفتار، تبدیل مفاهیم ارزشمندی مانند شکرگزاری و دعا به «تکنیکهای قابل فروش» است. او با برندسازی و نامگذاریهای انحصاری و جذاب (مانند توربوجت، حلقه طلایی ثروت)، به این اعمال معنوی، ظاهری تخصصی و منحصربهفرد میبخشد. این کار دو هدف را دنبال میکند:
ایجاد تمایز: او خود را از یک مبلغ دینی یا مربی روانشناسی عمومی متمایز کرده و به عنوان طراح یک «سیستم موفقیت» منحصربهفرد معرفی میکند.
توجیه هزینه: وقتی شکرگزاری از یک عمل قلبی به یک «تکنیک تخصصی» تبدیل میشود، میتوان برای آموزش آن هزینه دریافت کرد.
این رویکرد، معنویت را به یک کالا تقلیل میدهد و آن را از دسترس کسانی که توانایی مالی خرید دورهها را ندارند، دور میکند.
نتیجه
خانم الهه نظری کیا، نمونهای از کارآفرینان عصر دیجیتال است که با شناسایی دقیق نبض جامعه، بازارگرمی برای باورهای خرافی، استفاده هوشمندانه از پلتفرمهای هدفمندی مانند ایتا، و بستهبندی آموزههای شبهعلمی در قالبی جذاب، یک کسبوکار پررونق را ولو ناآگاهانه مدیریت میکند. آموزههای او نه تنها با مبانی علمی در تضاد است، بلکه با شاخصهای سهگانه «معنویت، عقلانیت و عدالت» نیز در تعارض کامل قرار دارد. نقد اصلی بر او، ایجاد یک سیستم فکری و تجاری است که از ترس و امید مردم بهرهبرداری کرده، معنویت را به یک کالای لوکس تبدیل میکند و با ترویج تفکر غیرعلمی و غیرعقلانی، به سلامت روانی و بنیانهای فکری مخاطبان خود آسیب میرساند.
حجت الاسلام محمدحسین موسی زاده/پژوهشگر معنویت های نوپدید
[۱] بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت امور خارجه. ۲۵/۰۵/۱۳۸۳