در تازهترین نمونه از هجمه رسانهای جریانهای معاند، محسن خاتمی، مترجم آثار اوشو و یکی از فعالان اپوزیسیون خارجنشین، با انتشار متنی پرتنش و آکنده از لفاظیهای هیجانی، به حمایت بیچونوچرا از رابرت اف. کندی جونیور و مواضع افراطی او علیه سازمان جهانی بهداشت (WHO) پرداخت. این متن که مملو از ادعاهای اثباتنشده درباره «کودتای سلامت جهانی» و «حاکمیت دیجیتال» است، در واقع بازتولید روایتهای توطئهآمیز جریانهایی چون QAnon و ضدواکسنهاست که سالهاست همسو با جریانهای راست افراطی در آمریکا، به تضعیف نهادهای بینالمللی و بیاعتبارسازی علم و نظم جهانی پرداختهاند.
نکته تأملبرانگیز آنجاست که این قبیل حملات سازمانیافته، با حمل پرچم «مبارزه با دیکتاتوری» در ظاهر، در عمل به ابزاری برای حمله به هرگونه نظم و حاکمیت مشروع بدل شدهاند. خاتمی و دیگر عناصر اپوزیسیون، از یک سو جمهوری اسلامی ایران را به دلیل رعایت اصول بهداشت جمعی و کنترل بحرانها متهم به «استبداد پزشکی» میکنند، و از سوی دیگر از کسانی حمایت میکنند که خواهان فروپاشی سازوکارهای جهانی سلامت هستند. این تناقض گویای یک واقعیت تلخ است: دغدغه این جریانها نه آزادی و سلامت مردم، بلکه پیشبرد یک جنگ روانی علیه حاکمیت ملی است، ولو به قیمت تضعیف بهداشت جهانی و تقویت نظریههای بیپایه.
در حالیکه جمهوری اسلامی ایران با وجود تحریمها و فشارهای بینالمللی، موفق شد بحران کرونا را با سیاستهای بهنسبت مؤثر مهار کند و زیرساخت واکسیناسیون گستردهای را فراهم آورد، پروژههایی مانند آنچه خاتمی ترویج میکند، در پی آناند تا همه دستاوردها را زیر سؤال برده و افکار عمومی را به بیاعتمادی کامل سوق دهند. این تلاشها بیش از آنکه نشانهای از روشنفکری یا مبارزه با استبداد باشند، بازتابی از افراطگرایی سیاسی، بیمسئولیتی رسانهای و پیروی کورکورانه از گفتمانهای مخرب جهانیاند که از سوی برخی عناصر اپوزیسیون به زبان فارسی ترجمه و تبلیغ میشوند.