آقای پیش آهنگ: بنام خدا. سلام داریم خدمت شما بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت. پیش آهنگ هستم با قسمت دیگری از برنامهی ناگفتههای ادیان در خدمت شما هستیم. برنامهی اختصاصی نقد عرفان حلقه. در این قسمت ما مانند قسمتهای قبل در خدمت جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای شمشیری هستیم از مدیران انجمن نجات از حلقه. جناب آقای شمشیری سلام عرض میکنیم خدمتتان خوش آمدید به استدیوی شبکهی ولایت.
حجت الاسلام شمشیری: بسم الله الرّحمن الرّحیم. خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت، برنامهی ناگفتههای ادیان عرض سلام و ارادت دارم و البته این روز را که متعلق است به حضرت امُ البنین علیها السلام تسلیت عرض میکنم خدمت شما و بینندگان عزیز.
آقای پیش آهنگ: سلامت باشید. جناب آقای شمشیری اجازه بدهید که بدون در واقع فوت وقت و مستقیم وارد بحث بشویم. در جلسهی قبل یکی از مسائلی که به آن پرداختیم در موضوع عرفان حلقه به ماهیّتِ این در واقع شِبهِ عرفان پرداختیم و دربارهی ماهیّت آن، تاریخچه و چگونگی آن صحبت شد. و بنا شد که ما وارد بحث سیر و سلوک در عرفان حلقه بشویم. به هر حال همهی عرفانها اساساً، عرفان به معنی سیر و سلوک است. معنی لغوی آن را البته کاری نداریم، معنای اصطلاحی آن و آن چیزی که مردم میدانند، عرفان یعنی سیر و سلوکِ عملی. حالا البته ممکن است گاهی اوقات هم نظری بشود و خب اینجا هم جای بحث است که چه مقدار حالا در عرفان حلقه ما با یک سیر و سلوک عملی مواجه هستیم چه مقدار این عرفان، نظری است. در باب ادّعای عرفان حلقه که در واقع خودش را عرفان نامیده است، بررسی کنیم ببینیم سیر و سلوک حالا این مَشی شبه عرفانی چه هست آقای شمشیری.
حجت الاسلام شمشیری: ان شالله. خواهش میکنم. ما در دو جلسهی قبل در مورد ماهیّت این فرقه صحبت کردیم و یک نموداری را خدمت بینندگان عزیز ارائه دادیم. در آن نمودار که متشکل از ۳ گام بود، در گام اول عرفان واره ی حلقه، سران آن، دین و آموزههای دینی را حذف میکردند در مسیر سیر و سلوکشان. در گام دوّم اتّصال را جایگزین میکردند و لوازمات اتّصال را. که اگر کسی لوازمات اتّصال را رعایت بکند دیگر نیازی ندارد به دین و آموزههای دینی. در گام سوم هم نهایتاً میرسیدند آخرُ الامر به چیزی به نام مذهب اشتراکی. که این میشود مَرام جدیدی که عرفان حلقه بنیان گذاری کرده تا همه را بتواند به سمت خودش بکشاند. اما در آن سه گامی که ما خدمت بینندگان عزیز عرض کردیم، یعنی حذف دین و آموزههای دینی، اثبات کردیم، اسنادی را خدمت بینندگان عزیز ارائه دادیم که در آنجا دین را میگفتند که هیچ گونه نقشی ندارد در رسیدن به کمال، در رسیدن به سعادت، در اتّصال به شبکهی شعور کیهانی، در بهره مندی از حلقههای رحمانیتِ خداوند، در صراط مستقیم قرار گرفتن حتّی. دین هیچگونه به گفتهی بنیان گذار این فرقه نقشی ندارد در حتّی استفاده از غیب و دریافت آگاهی. اما امروز حالا میخواهیم به چند تا از آموزههایی که در این مسیرِ سیر و سلوکی باز حذف میشوند و تاثیری ندارند هم اشاره بکنیم تا بعد بتوانیم در جلسات بعد به گامهای دوّم و سوم ان شااللَّه بپردازیم. خُب به گفتهی حضرتعالی هر وقت اسم عرفان و سیر و سلوک میآید، خُب یک مسائلی به ذهن متبادر میشود مثل خودسازی، مثل ذکر، مثل تلاش و کوشش، اما در عرفان حلقه اصلاً اینچنین نیست. در عرفان حلقه همین که وصل بشوند به چیزی، موهومی به نام شبکهی شعور کیهانی کفایت میکند، عارف میشوند. در حقیقت آنها یک حلقههای وحدت چهار نفرهی جمعی را تشکیل میدهند، که حلقهی فردی آن فقط مرتبط با بنیان گذار این فرقه است، دیگران بایستی به واسطهی بنیان گذار این فرقه، یا یکی از مَسترها، یعنی مربّیان این فرقه وصل شوند به موهومی به نام شبکهی شعور کیهانی که در مذهب اشتراکی حتماً به آن خواهیم پرداخت که اصلاً چیست. وقتی به آن وصل میشوند که در کسری از ثانیه صورت میگیرد، دین و تدیّن و اینها را هم نیاز ندارد، فوری خروجیاش این میشود که عارف میشوند، طبیب میشوند، بیماریشان هم اگر بیمار باشند درمان میشود. اینجا دیگر مسائلی که در سیر و سلوک عرفانِ اسلامی و حتّی ممکن است سایر عرفانها مطرح میشود، وجود ندارد، مثل ذکر، مثل خودسازی، مثل تلاش و کوشش. اگر ما بررسی بکنیم که ریشهی این واقعاً جریان کجاست که در این عرفان تمام اینها کنار زده میشوند به یک مسئله میرسیم به نام پلههای عقل و عشق. که در این پلههای عقل و عشق، صحبتهایی دارند بنیان گذار این فرقه. البته دقت بکنند بینندگان عزیز وقتی پای عقل و عشق وسط میآید، این به ذهن متبادر نشود که بله آنها هم مثل تصوّفِ فرقهای یا تصوّفِ عاشقانه میخواهند بگویند بین عقل و عشق نزاع وجود دارد، نه در عرفان حلقه بحث [بر] سر این نیست بلکه بحث بر سر این است که هر آنچه روی پلهی عقل قرار میگیرد بایستی کنار زده بشود و در واقع مسیرِ سیر و سلوکی این فرقه بدون هیچگونه تلاشی است. فقط کافی است تسلیم آقای طاهری بنیان گذار این فرقه بشود فرد، چند تا گام را طی بکند، سوگندنامه که اینها را به آن خواهیم پرداخت در گام دوّمِ نمودارمان و وصل میشود. در واقع ریشهی این مشکلات برمیگردد به همین پلههای عقل و عشق که ما اگر دوستان یک تصویری را به نمایش بکشند من آنجا توضیح عرض میکنم خدمتتان. بله در انسان از منظری دیگر در صفحه ۶۰ و جاهای متعدّد بسیاری از این پلهی عقل و عشق صحبت شده است. حتّی در کتاب انسان و معرفت، حتّی در اساسنامهشان. آنها می گویند برخوردهای انسان با هستی روی یکی از این دو پله است، هر برخوردی که ما با جهان هستی داریم یا روی پلهی عشق است یا روی پلهی عقل. در پلهی عشق که مسیر سیر و سلوکی اینهاست. همهی مسیر سیر و سلوکی عرفان وارهی حلقه است، مواردی مثل ذوق و شوق، وجد و سرور و حیرت و تعجب وجود دارد. اما یک پلهی عقلی هم وجود دارد که در واقع دنیای ابزار است. پلهی عشق دنیای بی ابزاری است آنها میگویند ما در روش عَملیمان پلهی عقل را باید کنار بگذاریم. یعنی در سیر و سلوکمان با پلهی عقل کاری نداریم. پلهی عقل که دنیای ابزار است، سعی و کوشش نمیخواهد، تلقین و تکرار نمیخواهد، ذکر و مانترا هم نمیخواهد، یعنی در یک کلام، یک پلهی عقلی وجود دارد، یک پلهی عشق. هر برخوردی که ماها با هستی داریم، به گفته ی اینها روی یکی از این دو پله است که در سیر و سلوک اینها در بخش عملی، من تأکید میکنم بینندگان دقت بفرمایند هیچکدام از اینها جایی ندارند.
آقای پیش آهنگ: منظور این است که به لحاظ نظری عقل را انکار نمیکنند، یا در واقع فواید عقل و اصول عقلانی را منکر نمیشوند، ولی در سلوک عملی
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً.
آقای پیش آهنگ: در واقع وَقعی برای آن نمیگذارند و اعتنایی به در واقع اصول عقلانی نمیکنند. من حالا اینجا اگر اجازه بدهید
حجت الاسلام شمشیری: بله خواهش میکنم
آقای پیش آهنگ: یک سؤالی به ذهن میرسد، وقتی بحث از دین میشود، و بعد حالا بحث عقل و عشق و اینها میآید وسط، یک در واقع پدیدهای وجود دارد که گاهی اوقات، کسانی که حتّی دین گریزی هم میکنند، از این خط قرمز سعی میکنند عبور نکنند و آن هم در واقع مفهوم یا مسئلهی اخلاق است، اخلاقِ انسانی. در عرفان حلقه، در واقع جای اخلاق کجاست؟ یعنی وقتی ما اصول دینی و در واقع اصول وحیانی، حالا دین به هر معنی آن، حالا چه دین وحیانی باشد و چه دینِ غیر وحیانی باشد. وقتی مسائل در واقع آموزههای دینی در عرفان حلقه به عنوان یک امر غیر مؤثر در مسیر عرفان یا سیر و سلوک به آن نگاه میشود، آیا آموزههای اخلاقی هم با این کنار رفتنِ اصول دینی و آموزههای دینی هم کنار میرود یا نه یک اصول اخلاقی را نگه میدارند، رعایت میکنند و اخلاق را در کجای آموزههای عرفان حلقه جا میدهند؟
حجت الاسلام شمشیری: در برخورد با منتقدین که چیزی به نام اخلاق وجود ندارد. برای نمونه تا شما فرمودید من یک سندی را تهیّه کردم. آنها، در برنامهی قبل هم ما به این پرداختیم اتفاقاً یک بخشهایی از آن را البته وقت نشد سند ارائه بدهیم. آنها مخالفین خودشان را یهوداها، ابن مُلجمها، فرعونها خطاب میکنند. این سندی که در برنامهی قبل ما نتوانستیم ارائه بدهیم این است که آنها مخالفین خودشان را ترمز دستی پدیدههای جدید میدانند و به آنها اطلاق میکنند سوپر دانا. یعنی کسی که همه چیز را میداند. در برخورد با منتقدین که واقعاً هیچ ضابطهی اخلاقی را ندارند. حتّی بنیان گذار این فرقه در یک فایل صوتی که وجود دارد گفته است که منتقدین ما هیچ بویی از انسانیت نبردهاند. و بعد این جور واژههایی را هم به شاگردانش آموخته است که وقتی یک کسی زیاد سؤال میپرسد از آنها میگوید شما قفل ذهنی دارید و شما سوپر دانا هستید. اما در بین خودشان سعی میکنند یک مَرام اشتراکی را داشته باشند. یعنی دامنهی ورود افراد به این جَرَیان را باز گذاشتهاند، زیاد روی موارد اخلاقی تکیهای ندارند. اما خُب مشاهده میشود ما لمس نامحرم در این فرقه وجود دارد، در آن تسلیمی که میشوند متاسفانه فجایعی اتفاق افتاده، در واقع آنها همه چیز را با اتّصال به شبکهی شعور کیهانی میسنجند. یعنی یک کسی ممکن است بیاید خوش اخلاق باشد. یک کسی بد اخلاق. اینها موضوعیت ندارد در این فرقه، تنها اتّصال به شبکهی شعور کیهانی و کسی هم اگر بخواهد با آنها بحث کند به شدّت با بداخلاقترین نوع ادبیّات با آنها برخورد میکنند.
آقای پیش آهنگ: من الآن یک بحثی که همین مطلبی که روی صفحه نشان دادند از اتاق فرمان خواهش میکنم یک بار دیگر آن را نشان بدهند عزیزان، این یک تناقضی من این جا به نظرم رسید. ببینید در سیر و سلوک عملی که در واقع رفتار بیرونیِ پیروان این عرفان است. عقل و آموزههای عقلانی را کنار میگذارند و در واقع اعتنایی نمیکنند و برای آن ارزشی قائل نیستند. بعد در مواجههی با منتقدین اذعان میکنند که منتقدین ما که حالا سوپردانا. چون احتمالاً چون توجّه به عقل دارند از این جهت به آنها می گویند سوپر دانا و به عنوان تمسخر دارند استفاده میکنند. دربارهی سوپر داناها می گویند که اینها در واقع من در توصیف این سوپر داناها اذعان کردهاند که اینها ترمزهای پدیدههای نوین هستند، درست است؟
حجت الاسلام شمشیری: بله، ترمز دستی پدیدهها نوین.
آقای پیش آهنگ: ترمز دستی پدیدهها نوین هستند. پدیدههای نوین یعنی همان چیزی که ما به واسطهی علم و عقل در جامعهی بشری به وجود میآید. خُب چه طور شما خودتان مُنکر علم و عقل میشوید و علم و عقل را از سلوک عرفان حلقه خارج میکنید. و اصلاً علم را به عنوان یکی از در واقع پدیدههای ذیلِ عقل، جزء پلههای عقل در آن پلههای عشق و عقل که اگر دوستان به خاطرشان باشد در پلههای عقل، علم و دانش یکی از آن پلهها بود. شما این را کنار میزنید بعد مخالفینتان متهم میشوند به این که ترمز دستی هستند در برابر پدیدههای علمی، پدیدههای نوین و پدیدههای جدید. خُب این یک تناقضِ ماهیّتی است در آموزههای آنها با رفتار بیرونی آنها.
حجت الاسلام شمشیری: بله واقعاً همین طور است، یعنی آنها اخلاق را رعایت نمیکنند بَعد خودشان را در بُعد نظری خیلی عالِم و تئوریستین جلوه میدهند و کسی اگر بخواهد با آنها بحث کند حتّی فلسفی، این مسئله را میآورند که به هر حال اینجا پای استدلالیان چوبین بُوَد، پای چوبین سخت بی تمکین بُوَد. تناقضات زیادی وجود دارد. برای نمونه اگر این سند را دوستان نشان بدهند در تکمیل صحبت حضرتعالی ما در جلسهی قبل پرداختیم به اینکه همهی مسیر سِیر و سلوکی آنها از طریق اتّصال به این حلقهها صورت میگیرد. بعد در ادامه می گویند در این شاخه هیچ گونه فن و روش و تکنیک وجود ندارد. چرا؟ چون همه چیز در بُعد عملی آنها بر روی پلهی عشق است. اما بد نیست به یک تناقضی اینجا اشاره کنیم. خُب اینجا مشاهده کردیم که گفتند فن و روش و تکنیک ندارند اما در اساسنامهی آنها در صفحهی پنجاه و سوم می گویند که درمانگری، همین که متّصل میکنند به شبکهی شعور کیهانی، یک روش تجربی است در صورتی که در صفحهی قبل ما مشاهده کردیم در کتاب دیگر آنها که آنجا گفتند فن و روش و تکنیک نداریم. از این تناقض اگر بگذریم همهی این اسناد اثبات میکند که با سعی و کوشش و تقلا و اراده نمیشود به دنیای عشق دسترسی پیدا کرد. یعنی میخواهند بگویند که بر روی پلهی عشق فقط شما تسلیم شوید تا ما شما را متّصل کنیم به شبکهی شعور کیهانی. هیچ گونه تسلیم و این جور مسائلی نیاز نیست. یا در صفحهی بَعد، در اساس نامهی آنها باز صفحه را هم سی و یکم. بله، اشاره میکنند که، وقتی که عرفان را بر روی دو پلهی عقل و عشق سوار میکنند، آن جا اشاره میکنند که با این تعاریفِ فوق، عرفان حلقه دو بخش دارد؛ نظری و عملی. بخش نظری آن روی پلهی عقل است، بخش عملی آن روی پلهی عشق قرار دارد. از هیچ ابزاری استفاده نمیشود. اگر به خاطرتان باشد در آن پلههای اولیّه که نشان دادیم، ذکر، خودسازی، تلاش و کوشش، اینها همگی روی پلهی عقل بود. حتّی پند و نصیحت که قرآن میفرماید: این قرآن موعظه است برای شما. یعنی آن پند و نصیحت قرآنی هم حتّی اثر ندارد. اگر اجازه بفرمایید یکی دو سند دیگر را بر این ارائه بدهم و بعد ادامهی بحث را داشته باشیم.
آقای پیش آهنگ: بله.
حجت الاسلام شمشیری: باز اشاره میکنند در جای دیگری در کتاب انسان و معرفت صفحهی شصت، عارف بدون به کاربردن هیچ ابزاری به الهام و ادراک میرسد. در واقع بنیان گذار این فرقه، یک افراط را دارد در مورد عشق انجام میدهد. یعنی او خیال کرده است که هر کسی به دنیای عشق میرسد بدون هیچ پیش فرضی است. در صورتی که یک عارف از مسیر ذکر میرسد. حالا روشهای متفاوت سلوکی ممکن است باشد. اما این جوری نیست که یک کسی بدون نماز، خُب نماز هم یک نوع ابزار است دیگر. این جا ذکر را هم یک نوع ابزار دانستهاند. هر چند در آن تقسیم بندی هم که ارائه دادهاند، قَسیم و مَقسَم و اقسام با هم تداخل دارد. اصلاً یک تقسیم بندی ارائه دادهاند که ضوابط منطقیِ تقسیم را ندارد و نهایت آن این میشود ذکر میشود یک ابزارِ غیر معنوی که با مانترا مساوی دانسته میشود. یعنی تکرار یک سری حرفها. یعنی ایشان دیدگاهش نسبت به ذکر همین است. تکرار یک سری حروف بی فایده. خُب این جا هم اشاره میکنند [که] عارف بدون هیچ ابزاری به الهام و ادراک میرسد یا.
آقای پیش آهنگ: الآن خود این تکرار کوشش به حساب نمیآید حقیقتاً؟
حجت الاسلام شمشیری: چه چیزی؟
آقای پیش آهنگ: خود این مانترا و تکرارِ یک سری حروف و اذکار آیا این اصلاً به عنوان یک کوشش لحاظ نمیشود؟
حجت الاسلام شمشیری: خُب آنها می گویند کوشش است و کوشش بر روی پلهی عشق نیست. بر روی پلهی عقل است و ما میخواهیم به ذکرِ وجودی برسیم. همین که متّصل شدیم، فوری تزکیه میشویم، عارف میشویم، طبیب میشویم، درمانگر میشویم، دردهایمان هم کنار میرود به ذکرِ وجودی هم میرسیم.
آقای پیش آهنگ: فکر میکنم در واقع بنیان گذار عرفان حلقه احتمالاً یک دورهی تبشیری نزد کشیشان مسیحی گذرانده به نظر میرسد.
حجت الاسلام شمشیری: دقیقاً.دقیقا.
آقای پیش آهنگ: چون ما در واقع مسیحیتِ انحرافی یا مسیحیتِ تبشیری که دیگر در اوج این انحراف و در واقع تحریف قرار گرفته. حالا پلهها را اگر بخواهیم این جا هم بحث پله را بکنیم در اوج پلهی تحریف در مسیحیت، مسیحیت تبشیری است. در آنجا وقتی که نگاه میکنید درکُلِّ مسیحیت که حالا متأسفانه این تحریف هست که شما به محض این که ایمان بیاورید به صلیب عیسی مسیح علیه السلام تمام گناهان بخشیده میشود و شما تزکیه شدهاید و دیگر هیچ عملی هم نیست و شریعت هم لزومی ندارد و تمام اینها در واقع شریعت حضرت موسی علیه السلام که حضرت عیسی علیه السلام فرمودند: من نیامده ام که حتّی یک در واقع ذرهای از شریعت موسی علیه السلام کم کنم یا بر آن بیفزایم آنها کلاً انکار میکنند که در واقع آن را نفی میکنند. و بعد در این ماجرا به این سمت میروند که در جریان مسیحیتِ تبشیری تا این جا پیش میروند که شما به محض این که ایمان بیاورید ممکن است فیوضات روح القُدُس هم به شما برسد. عطایایی از طرف روح القُدُس هم به شما برسد. شما نبوّت هم پیدا بکنید، نبی هم بشوید. حالا آیا لزومی هم دارد که در مسیر کلیسا یا حتّی مثلاً تعلیم دیده باشید در خود کلیسا؟ نه، شما همین قدر که ایمان بیاورید یک دفعه ممکن است در اثر فیوضات روح القُدُس شما یک دفعه به یک کرامتی حالا در اصطلاح مسیحیت، شما به یک عطیهای دست پیدا بکنید. به شما عطیهی نبوت هم ممکن است داده بشود و بعد میبینیم که در بازارِ دین فروشها میبینیم که چقدر امروز در جریانهای تبشیری کسانی که ادّعای نبوّت میکنند، ادّعای عطیه میکنند و ادّعاهای آنچنانی دارند و خُب هیچ حتّی بر اصول اخلاقِ مسیحیت هم حرکت نمیکنند. چون این انحراف دیگر به آنجایی رسیده که میگوید شما همان اتّصال که برقرار شد دیگر هیچ چیز لزومی ندارد.
حجت الاسلام شمشیری: بله واقعاً همین است.
آقای پیش آهنگ: من فکر میکنم جناب آقای شمشیری، این پایهی تمام در واقع ادیان و اندیشهها و عرفانها یا شِبهِ ادیان، شِبهِ دینهایی است که، شِبهِ دینهای انحرافی است که تمام این جریانهای انحرافی یکی از حالا وجوهِ مشترک مختلفی میتوانند داشته باشند. یکی از وجوه ِمشترک آنها همین است که شما را از اتّصال به آموزهها قطع میکنند و صِرف ادعای اتّصالِ ذاتی یا اتّصالِ معرفتی که آن هم نه معرفتِ حقیقی بلکه همان اتّصالِ روحانی، فیض، بر اساس قاعدهی فیض، شما همین قدر که اتّصال برقرار شود. یا در بین صوفیّه، اصطلاحی دارند و میگویند، مشرف شدند
حجت الاسلام شمشیری: بله تشرّف.
آقای پیش آهنگ: همینقدر که تشرّف پیدا بکنند، دیگر در اوج کمال قرار گرفتند و تمام. نه نیازی به زهد هست، نه نیازی به عمل هست، نه نیازی به عملِ صالح است، اینجا فکر میکنم، کل اساس دین را هم میخواهند با همین بزنند، چون دین چیست جز عمل نیکو؟ انسان باید، اصلاً دین آمد تا به ما بیاموزد که چگونه عمل نیکو انجام بدهیم، و در جامعه بتوانیم با عمل نیکویمان جامعه بشری را به سمت رشد و تعالی پیش ببریم؛ خودمان متعالی بشویم و جامعه بشری را با خودمان به تعالی ببریم و در واقع این شِبهدینها همهشان دارند همین مسئله را میزنند و همین را در واقع از دایرهی معرفتی بشری خارج میکنند تا شما را درگیر یک موهومی به نام اتّصال قرار بدهند. این شبکه در هر جریان انحرافی یک اسمی دارد، حالا در اینجا شعور کیهانی است.
حجتالاسلام شمشیری: دقیقاً همین است، آنها در واقع همین تسلیم شدن در مقابل این مکتب را، که حالا تسلیم شدن در مقابل خود این فرد [طاهری] است. ما در بحث تسلیم که برسیم با یک استدلال و قیاس منطقی استثنایی این را اثبات خواهیم کرد. آنجا هم تسلیم چیزی به نام شبکهی شعور کیهانی میشوند که حالا یکجایی نیز گفتهاند که جبرییل است. و حتّی کار بهجایی میرسد در این فرقه برای تلفیق ماده و معنا، اتمها هم فرشته میشوند، کار به اینجا هم میرسد، آخرین سندی که من میخواهم ارائه بدهم این است که باز اشاره میکنند، دنیای عشق دنیای دل است و پذیرای فن و تکنیک نیست، و یادمان نرود که در پله عقل؛ تخیل، تصوّر، ذکر، اینها همگی فن و تکنیک و روش بودند، آن تناقض را هم فراموش نکنیم. اگر بخواهیم مصداقیتر حالا بحث کنیم بهتراست یک نمودار را ارائه بدهیم و مطابق آن پیش برویم.
یکی از مواردی که باز در این فرقه بر روی پله عقل است و انکار میشود، در گام اول ذکر است، در گام اوّل میگویند که ذکر بیارتباط با عرفان است و ابزار است، آنچنانکه ما بر روی پله عقل آن را دیدیم. در گام دوّم پا را فراتر میگذارند، میگویند درست است که ابزار است، ولی مخرّب نیز است، قفل ذهنی نیز ایجاد میکند، اختلال نیز ایجاد میکند، و اینگونه مواردی. در گام سوم توصیه میکنند اذکار را از محیط زندگیتان دور کنید، اینها جذب یک سری موجوداتی رادارند به نام موجودات غیر ارگانیک که به آن میپردازیم، یعنی جن و ارواح سرگردان، در واقع هر آنچه که عرفان حلقه در مورد ذکر میگوید در این نمودار جمع شده. وقتی با آنها صحبت میکنیم، میگویند ما مخالف ذکر نیستیم، خب مخالفت آیا چه معنایی دارد؟ وقتی میگویید اختلال ایجاد میکند، آیا مخالفت جز این است؟ میگویند ما با اهلبیت علیهم السلام مخالفتی نداریم، اما تنها واسطهی بین انسان و خدا شبکه شعور کیهانی است. اینها خیال میکنند مخالفت یعنی توهینِ علنی و صد در صد که آن را هم البته داشتهاند، یعنی این تفسیری از مخالفت است.
آقای پیشآهنگ: خُب کار به آنجا خواهد کشید دیگر، وقتی شما [خطاب به حلقهایها] انکار میکنید و درواقع آن مسیر حقیقی را، منکر آن مسیرهای حقیقی میشوید کار به مجادله که برسد، وقتی قداستی برای آن قائل نباشید و البته احترام را هم بهعنوان یک اصل اخلاقی احتمالاً در سلوک عرفانیتان چون یک امر عملی و عقلانی است آن را هم درواقع نفی کردید و کنار گذاشتید، دیگر دلیلی نمیبینید، دلیلی وجود ندارد که توهین نکنند، احتمالاً اگر توهین صریحی هم بهصورت عمومی شکل نمیگیرد، صرفاً به خاطر مباحث اجتماعی و بحثهای تبلیغی و درواقع در فضای اجتماعی بتوانند آن زیست اجتماعی خودشان را حفظ بکنند و اِلا عملاً پایبند به آن اصول اخلاقی خُب نیستند که بخواهند رعایت بکنند.
حجتالاسلام شمشیری: بله، حق با شما است. خُب اگر موافق باشید ما در مورد این جایگاه ذکر این نمودار را که ارائه دادیم به گام اول بپردازیم؛ اینکه ذکر را یک ابزاری میدانند و بیارتباط با عرفان میدانند، اسنادی در این مورد ما ارائه بدهیم. ببینید در کتاب انسان از منظری دیگر، آنها میگویند در این مکتب فرد، از تمام تواناییها و قابلیتها خلع سلاح میشود بدون داشتن هرگونه وسیله و روشی میرود و میرسد به آن مواردی که میخواهد، حتّی سمبل و نماد و طلسم هم نمیخواهد، درصورتیکه خود اینها یک نمادی دارند، نماد خندان و گریان. باز میشود اینجا بههرحال به این آقای طاهری ایراد گرفت، حتّی میگویند به ذکر و مانترا هم نیاز نیست، باز اسناد دیگری هست، برای نمونه، این هم بد نیست حالا اینجا یک توضیحی بدهیم، میگویند بین انسان و خدا تنها رابطی که وجود دارد شبکه شعور کیهانی است.
یعنی دیگر اینجا ولایت و نبوّت هم کنار میرود، حذف میشود. تنها واسطه همین شبکهی شعور کیهانیست. خُب، در عرفان حلقه خصوصیات فردی، شرایط جغرافیایی اینها نقشی ندارند. ما در جلسهی قبل گفتیم اعتقادات و تفکرات هم نقش ندارد. اینجا سعی و کوشش و اراده و تقلا و همچنین تخیل و تصور و تجسم، ذکر و مانترا و الی آخر را هم اضافه کنیم. پس این گام اولیست که آنها دارند می گویند که روش ما هیچ گونه ابزاری ندارد. ذکر هم یکی از ابزاری بود که بر روی پلهی عقل بود. باز اشاره میکنند در صفحهی دیگری. ۱۳۴ انسان از منظری دیگر به سعی و کوشش و اراده و تقلا و ذکر و مانترا هم نیاز نیست. این تصویر را هم اگر دوستان به نمایش بکشند.
آقای پیش آهنگ: خُب تصویر را متاسفانه نداریم. سیستم قطع شده، فکر میکنم یک اگر امکانش است که یک وقت از اتاق فرمان بگیریم و این مشکل حل بشود و ما یک. بله یک وقت کوتاهی را بگیریم.
من تا همین جا تشکر میکنم از شما بینندگان عزیز شبکهی جهانی ولایت که بیننده برنامهی ناگفتههای ادیان بودید در نقد تخصصی عرفان حلقه. یک در واقع رفت و آمد رسانهای کوتاه داشته باشیم باز در ادامهی بحث در خصوص سیر و سلوک عرفان حلقه در خدمت شما هستیم.
خُب سلام دارم مجدداً خدمت شما بینندگان شبکهی جهانی ولایت. با قسمت دیگری از برنامهی ناگفتههای ادیان در خدمت شما هستیم. در خدمت جناب استاد شمشیری. آقای شمشیری بینندگان تماس گرفتند اگر اجازه بدهید یک گفت و گویی داشته باشیم با بینندگان عزیز شبکهی ولایت.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای پیش آهنگ: آقای جعفریان از دزفول. سلام دارم خدمت شما آقای جعفریان.
آقای جعفریان: سلام خدمت شما. خسته نباشید.
آقای پیش آهنگ: سلامت باشید. ممنون از اینکه تماس گرفتید با شبکهی خودتان، شبکه جهانی ولایت.
آقای جعفریان: خواهش میکنم.
آقای پیش آهنگ: در خدمتتان هستیم آقای جعفریان.
آقای جعفریان: ببینید من یک عرض داشتم خدمتتان. شما که برنامهی نقد عرفان حلقه را گذاشتید به نظرتان بهتر نیست که صاحبِ اندیشه، منظورم دکتر طاهری است، ایشان را دعوت به مناظره میکردید؟ نه شاگردهای ایشان را؟ مطمئن باشید ایشان پاسخگو به همهی سؤالات شما است. اصلاً یک واقعیت است که فقط ایشان صلاحیت دارند که با منتقدین گفت و گو کنند. شما رفتهاید چهار تا از شاگردان ایشان را آوردهاید با آنها مناظره کردهاید. این که کار هنر نیست این که کار شاقی نیست. از این طرف آقای طاهری ببخشید. از یک طرف آقای طاهری را زندانی کردهاید حالا دارید جلوی چشم هزاران نفر ایشان را نقد میکنید. آیا این کار عاقلانهای است؟
آقای پیش آهنگ: خُب، ببینید آقای جعفریان اگر اجازه بدهید آقای شمیشیری من یک پاسخ ابتدایی خدمتتان داشته باشم. این مسئله نه حالا صرفاً پاسخی باشد به شما آقای جعفریان این توضیحی است برای همه بینندگان عزیز برنامهی ما. ببینید این که در خصوص نقد یک فرقه، دین، آموزه، وقتی کار به مناظره و گفت و گو میکشد طبیعتاً اگر آن آموزه یک آموزهی عقلانی باشد تفاوتی نمیکند که چه کسی اصلاً پاسخگو باشد، اگر آن آموزه قابلیت در واقع عقلانی داشته باشد و منطق گفت و گو داشته باشد هر کسی که در این مکتب تحصیل کرده باشد یا در واقع آموزش دیده باشد باید بتواند پاسخگو باشد، صرفاً هم از این باب هستش که این در واقع آموزشها آن کسی که دارد مناظره میکند باید بر اساس آن آموزهها پاسخگو باشد که آیا این آموزهها توانمندی پاسخگویی دارد یا نه. این خیلی
آقای جعفریان: من یک چیزی بگویم خدمت شما. ببخشید.
حجت الاسلام شمشیری: اگر اجازه بفرمایید من از دوستمان یک سؤال بپرسم.
آقای پیش آهنگ: فقط من در همین حد بگویم که این منطق شما مثل این میماند که در گفت و گوی بین مثلاً فرض بفرمایید اسلام و مسیحیت، مسیحیان بگویند که مثلاً ما در پاسخ مسیحیان بگوییم که شما بروید و با حضرت ختمی مرتبت گفت و گو بکنید.
آقای جعفریان: خُب این حرف شما صحیح نیست، من شرمندهام این حرف را میزنم، من خودم الآن شیعهام.
حجتالاسلام شمشیری: دوست عزیز من یک سؤال از شما دارم.
آقای جعفریان: بفرمایید.
آقای پیشآهنگ: اجازه بدهید آقای شمشیری نیز از شما یک سؤالی دارند.
حجتالاسلام شمشیری: ببینید صحبت این دوست بزرگوار این است که شما باید با کسی مناظره کنید، البته مسترهای این جریان، حتّی آنهایی که در خارج از کشور هستند ما بارها با اینها بحث داشتیم، در عرفان حلقه میگویند که ماها صلاحیت مناظره و گفتگو را نداریم، فقط یک کسی صلاحیت مناظره و گفتگو را دارد که بارها اعلام مناظره و گفتگو کرده و او هم الآن در زندان است. درصورتیکه مگر میشود شما به چیزی ایمان بیاورد که نتوانید از آن دفاع کنید. در ثانی آقای طاهری
آقای جعفریان: آقای شمشیری.
حجتالاسلام شمشیری: اجازه بفرمایید، این سند را اگر دوستان به نمایش بکشند، آقای طاهری این سندی است که در سایت ایشان در سال ۹۰ درج شده، آقای طاهری هیچ جا نگفته است که من مناظره میکنم، فقط با یک سری الفاظ ناشایست، سفسطه، مغلطه، مجهولالهویه، گفته شما سؤالاتتان را بفرستید، اگر ما صلاحیت این را دیدیم و دیدیم شما به هرحال افرادی هستید که مجهولالهویه نیستید، پاسخ مکتوب به شما میدهیم.
آقای طاهری همیشه از مناظره فراری بوده است، اینیک مطلب، سند هم نشان دادم خدمتتان، در سایت ایشان الآن هم موجود است، در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۹۰.
و اما بارها، خود ما، در سایت انجمن نجات از حلقه میبینید؛ بارها دعوت به مناظره داشتهایم، حتّی مسترهای این فرقه در فلاورجان اصفهان، به عهد خودشان وفا نکردند و فرار کردند از مناظره، استاد مظاهری سیف، رئیس موسسهی بهداشت معنوی، آقای طاهری را اخیراً به مناظره دعوت کردند، و از مسئولین هم حتّی خواستار این شدند که بتوانند با این شخص به واسطه یکی از مسترها مناظرهای را برقرار کنند، خُب این اسناد ما که در این فرقه دارند از مناظره فرار میکنند. این هم آخرین درخواست مناظره ما.
آقای جعفریان: ببینید آقای شمشیری، شما اگر اجازه به من بدهید که من صحبت بکنم.
حجتالاسلام شمشیری: بفرمایید.
آقای جعفریان: تشکر میکنم از شما.
حجتالاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای جعفریان: من خودم الآن شیعهام، ولی وقتی نمیتوانم جواب چهارتا شبههای که به شیعه وارد میکنند را بیاورم، بعد شما انتظار دارید که افراد عادیِ حلقه بیایند جواب نقدهای شما را بدهند، اینکه کار درستی نیست.
حجتالاسلام شمشیری: خب حق با شماست، اما سؤال ما از شما بزرگوار این است که چطور به چیزی
آقای جعفریان: من ۲۶ سال است که شیعهام.
حجتالاسلام شمشیری: در اعتقادات که نمیشود تقلید کرد، و حرام است تقلید، خود شما هم به این باور دارید در آثارتان گفتهاید. شما چطور به چیزی ایمان آوردهاید که نمیتوانید از آن دفاع کنید. دو: میفرمایید که صاحبِ اندیشه بایستی دفاع کند، صاحبِ اندیشه هماره از مناظره فراری بوده است، ما با چه کسی باید مناظره کنیم؟ و بعد شما در این سالها شما به اندازه کافی حرف خودتان را زدید بزرگوار، از سال ۵۷ که ایشان شهود داشتهاند تا به امروز، کتاب نوشتید، تا قبل از زندانی شدن ایشان، کتاب نوشتید، اجازه بدهید چند نفر هم بیایند نقد کنند. ما هم همینجا از همین تریبون از شما میخواهیم، از سایر مَسترهای این فرقه بیایند روی خط و
آقای پیشآهنگ: من همینجا دعوت میکنم در واقع از تمام مسترها، ببینید آقای جعفریان فرمودند که پیروان عادی، خُب نه توقعی نیست که پیروان عادی صرفاً بیایند روی آنتن و بخواهیم با آنها مناظرهای بکنیم. آنها میتوانند پرسش داشته باشند، ما هم در خدمتشان هستیم، ولی از مَسترهای این در واقع فرقه درخواست میکنیم و خواهش میکنیم از آنها، برای گفتگو و مناظره بیایند روی خط، ما آماده هستیم که گفتگو بکنیم، مناظره بکنیم، و در واقع یک مسیر جدیدی را در اندیشه بشری باز بکنیم، صرفاً بحث جدل نیست، این بحثی، این دعوتی که ما داریم میکنیم برای جدل هم نیست.
آقای جعفریان: نه، ما هم اتفاقاً دنبال جدل نیستیم که، ما فقط میخواهیم یک جواب منطقی بشنویم.
آقای پیشآهنگ: خب جواب دادن منطقی، آقای جعفریان ببینید شما میفرمایید جواب منطقی، جواب منطقی را لازم نیست که حتماً مؤسس آن فرقه بدهد، اگر کسی غیر از مؤسس فرقه توانمندی پاسخ دادنِ منطقی به سؤالات در برابر آموزههای این فرقه را ندارد، بنابراین، این فرقه، در واقع دیگر فرقه نیست، محدود شده به خود مؤسس، فقط خود مؤسس [پاسخ] بدهد و به آن اعتقاد داشته باشد و دیگران هم نه. قطعاً این آموزهها اگر پیروانی دارد، یعنی آموزههایی ارائه شده که احتمالاً شاید منطقی بوده، خُب آن پیروان و مَسترها بر اساس یک منطقی رفتند، خُب همان منطق را بیاورند و اینجا ارائه بکنند و بر اساس همان منطق ما با آنها گفتگو خواهیم کرد. بحث، بحث آموزههاست و گفتگو هم پایههای عقلانی و منطقی دارد، خودتان میفرمایید منطق، بر اساس اصولِ منطقی گفتگو خواهیم کرد، این دیگر لزومی ندارد و نیازی ندارد که حتماً مؤسس اینجا باشد. مؤسسِ مکتب اسلام، حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم هستند، مؤسس در واقع فرقهی حلقه هم، عرفان حلقه هم خب حالا در زندان هستند و یا در هرکجا که هستند، خُب حالا ما اصلاً به دلایلش هم کاری نداریم، که ایشان اینجا فرمودند، شما ایشان را انداختید زندان.
حجتالاسلام شمشیری: خُب جرم مرتکب شدند ایشان.
آقای پیشآهنگ: ما که زندان نیانداختهایم آقای طاهری را، دلایلش را هم باید از در واقع از مسئولین قوهی قضائیه پرسید که حالا چرا این اتفاق افتاده. ببینید امروز ما گفتگویمان، اتفاقاً گفتگویمان با کسانی است که دارند عرفان حلقه را ترویج میکنند شما خودتان می فرمائید آقای طاهری نیستند. خُب نیستند پس این عرفان الان کجاست؟ اگر تنها کسی که منطقِ این عرفان را میفهمد پس دیگر این عرفان باید تمام شده باشد. امروز دارند مسترها ترویج میکنند.
آقای جعفریان: ببینید من یک چیزی می گویم، خُب الان اجازه بدهید شما.
آقای پیش آهنگ: امروز مَسترها دارند ترویج میکنند و آن مباحثی که دارند ترویج میکنند آن آموزههای ترویجی خودشان را بیایند اینجا روی آنتن با هم گفتگو بکنیم.
آقای جعفریان: شما فقط چند وقت پیش من دیدم برنامه را نگاه میکردم دیدم چند نفر را آوردهاید به اسم آسیب دیده آخر اینها از کجا من بدانم از عرفان حلقه آسیب دیده باشند. حالا طرف رفته است تصادف کرده فلان اتفاق برای او افتاده میگوید اینها آسیب دیدهی عرفان حلقه است، اگر من، من اینجا قول میدهم.
آقای پیش آهنگ: خُب مستندات ارائه شده آقای جعفریان.
آقای جعفریان: به عنوان یک دانشجو من قول میدهم اگر شما خود آقای طاهری یا یکی از افرادی که بتواند جواب حرفهای شما را بدهند در این برنامه دعوت کردید آمد صحبت کرد، من قسم میخورم به جان مادرم دیگر سمت این فرقه نروم، چون واقعاً به آن اعتقاد دارم.
حجت الاسلام شمشیری: خب شما آقا.
آقای پیش آهنگ: اولاً که شما.
حجت الاسلام شمشیری: خب شما میتوانید آن کسی مورد تأیید شماست ما اینجا به هر حال بارها عرض کردیم بیایند روی خط و مناظره کنیم شما اگر خودتان نمیتوانید گویا، اگر کسی را میشناسید که میتواند مناظره کند تشریف بیاورند و من این را عرض میکنم بنیان گذار شما هم از این مناظره فراری بوده است، گفته که پاسخ میدهم به پرسشها
آقای جعفریان: آقای شمشیری من نمیتوانم قول به هم که چه کسی بیاید و چه کسی نیاید.
حجت الاسلام شمشیری: خبان شاالله هر وقت که پیدا شد دیگر آن وقت ما میتوانیم با همدیگر بحث کنیم. اما اینکه شما….
آقای جعفریان: امیدوارم امیدوارم این چاره جویی کند از مشکل ما.
آقای پیش آهنگ: می گویم ما که صراحتاً دعوت کردیم و خواهش کردیم از کسانی که این توانمندی را در خودشان میبینند که از آموزههای عرفان حلقه دفاع بکنند بههرحال کسی که پیرو این حلقه شده حالا و امروزه دارد ترویج میکند یعنی به دنبال شاگردسازی برای آقای طاهری و آموزههای طاهری است، خُب قطعاً این توانمندی را در خودش دیده که به عنوان مَستر خودش را معرفی کرده و دارد شاگردسازی میکند.
حجت الاسلام شمشیری: و تدریس میکند.
آقای پیش آهنگ: و تدریس میکند. خُب همان شخص بیاید، خب ما با هم گفتگو میکنیم دیگر. اصلاً تصور کنند منِ پیش آهنگ، شاگرد، میخواهم پیش این در واقع مستر آموزش ببینم، خُب من فکر میکنم کفایتِ بحث میکند و همین جا تشکر میکنم از جناب آقای جعفریان و سلام دارم خدمت خانم نوریان فکر میکنم از مشهد مقدس. سلام علیکم.
خانم نوریان: سلام علیکم، خسته نباشید.
آقای پیش آهنگ: سلامت باشید. تشکر میکنم از اینکه با برنامه خودتان تماس گرفتید در خدمتتان هستیم.
خانم نوریان: خیلی ممنون، بنده سوالی داشتم از کارشناس برنامه میخواستم بدانم اینکه تعریف عرفان حلقه از گناه چی هست و آیا این تعریف با تعریفی که ما مسلمانها از گناه داریم آیا متفاوت است یا اینکه یکسان هست؟
آقای پیش آهنگ: خُب سؤال دیگری هم دارید خانم نوریان؟
خانم نوریان: نه خیلی ممنون فعلاً حالا این یک سؤال را من خواستم بپرسم و جوابش را بدانم.
آقای پیش آهنگ: بله تشکر میکنیم پس، زنده باشید تشکر میکنیم از اینکه تماس گرفتید. جناب آقای شمشیری سؤال در خصوص نوریان هست خب این سؤال را اگر اجازه بدهید ما دیگر با خانم نوریان خداحافظی میکنیم این سؤال را در بخش بعدی حتماً جواب میدهیم که با یکی دیگر از بینندگان عزیز صحبت میکنیم. خانم عسگریان سلام دارم خدمت شما.
خانم عسگری: با سلام بنده هفتهی قبلی تماس گرفتم سوالی پرسیدم که قسمت اصلی سوالم بی جواب ماند متاسفانه، خواهشاً توضیح بفرمائید که اساسیترین مشکل عرفان حلقه چی هست؟ ممنون.
آقای پیش آهنگ: اصلیترین مشکل عرفان حلقه.
خانم عسگری: بله متشکرم.
آقای پیش آهنگ: بله، خیلی ممنون از اینکه تماس گرفتید. خب جناب آقای شمشیری من فکر میکنم به ترتیب سؤال خانم نوریان و خانم عسگری را جواب بدهید. اول بحث تعریف گناه در عرفان حلقه و تفاوت این تعریف با تعریفی که ما در اسلام از گناه یا معصیت داریم.
حجت الاسلام شمشیری: خُب ما در اسلام می گوییم که اگر فرامین الهی اجرا نشود و آن نواهی که مد نظر خداوند است بررسی نشود و مورد اعتنا قرار نگیرد گناه صورت میگیرد. اما در عرفان حلقه ایشان [طاهری] در صفحه ۱۳۳ گفتهاند که؛ از منظر عرفان دامنهی گناه گستردهتر است و هرگونه افکار و رفتاری که سلامت فرد و جامعه را به خطر بیندازد و ایجاد تشعشع کند گناه است. وقتی در ظاهر نگاه میکنیم میبینیم تعریف بدی نیست اما یک اندیشهی افراطی دارد بنیان گذار این فرقه، برای نمونه در این فرقه مسترهای آنها حجاب را خانمها مراعات نمیکنند حتّی نزدیکان خود بنیان گذار این فرقه رعایت نمیکنند، به عنوان کسی که مستر هستند یا در این جریان بودهاند و مربّی هستند اما آنها می گویند در یک اندیشهی افراطی برای مثال، این را اگر دوستان به نمایش بکشند، حتّی وقتی موظف به پاسخگویی سؤال نیستیم تولید گناه کردیم. در پاورقی هم این را اشاره میکند. کسی از شما اگر بپرسد لباس خود را از کجا خریدهاید و پاسخ دقیقی ندهید از نظر شرعی گناهی را انجام ندادهاید، دروغ هم نگفتهاید، اما مرتکب گناه عرفانی شدهاید! حجاب و بی حجابی گناه نیست! فرقه سازی گناه نیست! اما پاسخ ندادنِ به یک سؤال گناه است! باز اسناد دیگری وجود دارد که در، دورهی یک.
آقای پیش آهنگ: یک سوالی این جا مطرح میشود اینجا حالا در بحثِ گستردگی گناه را الآن شما فرمودید. بحث این است که اصلاً ببینید وقتی بحث گناه مطرح میشود، یعنی یک فرمانی وجود دارد از طرف حضرت باری تعالی
حجت الاسلام شمشیری: شارع.
آقای پیش آهنگ: از طرف شارع مقدس و خُب در واقع نقضِ این فرمان الهی میشود گناه. آیا اصلاً در عرفان حلقه ما فرمان الهی داریم یا نه؟ چون وقتی شما میفرمایید حالا حجاب رعایت نمیشود یعنی اینجا باید اول این سؤال را پرسید، آیا اصلاً فرمانی بر حجاب وجود دارد یا ندارد؟ فرمانی بر صداقت وجود دارد یا ندارد؟ فرمانی بر عدم ظلم وجود دارد یا ندارد؟ ادّعا میکنند که این گسترده شده و حتّی افکاری که تشعشعات منفی ایجاد میکند. خُب کدام افکار است که تشعشعات منفی ایجاد میکند؟ کدام رفتار است که تشعشعات منفی ایجاد میکند؟
حجت الاسلام شمشیری: خیلی سؤال دقیقی است.
آقای پیش آهنگ: حالا آیا این فرامین اصلاً در عرفان حلقه تعریف شده؟ شما بر اساس کدام حالا اصطلاحاً، حالا به اصطلاح ما کدام رسالهی عملیه ای شما دارید که میگوید، آقا بر این رسالهی عملیه عمل کردی گناه نکردی، عمل نکردی این میشود گناه.
حجت الاسلام شمشیری: من یک نمونهاش را از این تشعشعات منفی را عرض میکنم، در عرفان حلقه میگویند شما اگر به زیارت قبور بروید آنجا در فاز منفی میروید و فاز منفی یعنی گناه. در ادامه این سند هم هست. اینجا میپرسد که کیف را از کجا خریدهای؟
آقای پیش آهنگ: با وهابیت اشتراک دارند فکر میکنم.
حجت الاسلام شمشیری: بله، بله حتّی اینجا میگویند که رفتن به زیارت قبور و حتّی حزن و اندوه در مرگ عزیزان اعتراض به خدا است. اینها را سند از من مطالبه کنند دوستان من ارائه خواهم داد، این جا هم می گویند کسی اگر از شما سؤال بپرسد که کیف خود را چند گرفتهای و اینها پاسخ ندهید گناه کردهاید. پایینتر از آن هم خیلی جالب است میگویند: امیرالمؤمنین در فاز منفی بود. فاز منفی یعنی فاز گناه و فاز حملهی موجودات غیرارگانیک. پس گناه در عرفان حلقه دامنهاش آن قدر وسیع میشود و آن قدر بی ضابطه است و آن قدر تفکرات افراطی مخصوصاً به خانمها القا میشود که همهاش در خانه خود میروند احساس میکنند یک جن و یک روح سرگردان آن جاست. از موارد اصیلِ دینی مثل حجاب، مثل روزه از اینها بَری میشوند. ذهن آنها و تعریف آنها از گناه همین است که بله اگر کسی از ما یک سوالی پرسید حتماً جواب او را بدهیم وگر نه گناه کردهاید، اتفاقاً قرآن خلاف این را میفرماید این طور نیست که. دین، خلاف این را میفرماید.
آقای پیش آهنگ: من اینجا در واقع آن سؤال خانم عسگریان بی پاسخ نماند. اگر بخواهیم در یک کلمه جناب آقای شمشیری، مشکل اصلی عرفان حلقه را بگوییم. شما فرض کنید که من در یک جمع خانوادگی نشستهام و حالا یک نفر از پیروان عرفان حلقه نشسته و حالا در یک مهمانی فرصت گفتگوی منطقی و بحث مناظرهی در واقع عقلانی، حالا اگر آنها بپذیرند که مناظرهی عقلانی داشته باشند. فرصت این نیست از من بپرسند خُب عرفان حلقه مشکلش چیست که شما نمیپذیرید؟ اگر بخواهیم در یک کلمه یا خیلی مختصر مشکل اصلی عرفان حلقه را بگوییم چه میتوانید بگویید؟
حجت الاسلام شمشیری: ما به جزآن دروغ گویی و بدعت گذاری آقای طاهری اگر این را حتّی فرض بگیریم که ایشان یک عرفانی را ارائه داده و دروغگو و بدعت گذار هم نیست. با این فرض، اگر جلو بیاییم، آقای طاهری، بزرگترین اشتباه او این است که دغدغه عرفان داشته و عرفان را عمومی کرده است. ممکن است سؤال در ذهن بینندگان پیش بیاید. ببینید ممکن است آقای باشد یک پیرمردی باشد در یک روستای دور افتاده و عارف هم باشد، ما با این مشکل نداریم، اما این فرد وقتی بخواهد دغدغهی عرفان داشته باشد و بخواهد عرفان را به متن جامعه بکشاند و تسرّی بدهد، حتماً بایستی علوم لازم را و علوم معمول را بلد باشد. او ممکن است برای خودش عارف باشد، وقتی آن مفاهیم عمیق را بخواهد برای جامعه پیاده کند، الّا و لابُد به علومی نیاز دارد که این مفاهیم ثَقیل را بتواند مدوّن کنند در قالب کتاب، خُب بنیان گذار این فرقه، کلیپ آن هم موجود است میگوید من یک دور قرآن را نخواندهام.
آقای پیش آهنگ: خُب من میتوانم اینجا در واقع در مقام مقابل حالا یک مناظرهای داشته باشم.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای پیشاهنگ: ببینید ما شخصیتی داریم مثل رجبعلی خیاط.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای پیش آهنگ: در بحث عرفان اسلامی، خُب ایشان هم علوم حوزوی را نخواندهاند.
حجت الاسلام شمشیری: بله.
آقای پیش آهنگ: اما به اذعان بسیاری از، در واقع علما و اهل معرفت ایشان بالأخره در مسیر عرفان و سیر و سلوک عرفانی، گامهایی را طی کرده بودند و در واقع به موفقیتهایی در مسیر عرفان هم رسیده بودند. آیا این در واقع یک نقیضه بر این مطلب نیست که خُب حتماً شاید لزومی نداشته باشد که من حتماً علوم عقلی حالا علوم عقلی و نقلی خوانده باشم تا بخواهم بعد در مسیر عرفان حرکت کنم.
حجت الاسلام شمشیری: دو تفاوت وجود دارد. فردی که نام بردید هیچگاه عرفان را عمومی نکرده است برای همه، ظرفیت را در افراد میدیده است [و] به آنها آموزش میداده است. دو: هیچ آثار عرفانی از این فردی که نام بردید وجود نداردکه ایشان بگوید صدر تا ذیل عرفان، مراحل سلوک عرفانی این است. یعنی او نمیتوانسته عرفان را تدوین بکند. او برای خودش یک عارف بوده، شاگردانی هم داشته، عدهای هم از او بهره میبردهاند. او نگفته است که عرفان برای خانم خانه داری هم که حجاب را رعایت نمیکند، برای کسی که وضوء را درست نمیگیرد. حتّی ایشان تاکید داشته است حمد و سوره به مردم نشان میدادهاند این فرد. یعنی مهمترین اشکالی که آقای طاهری دارند این است پلهها را رعایت نکردهاند. امروزه هم میبینیم بسیاری از روشنفکران به انحراف میروند. چرا؟ چون پلههای ترتیب علوم را رعایت نمیکنند.
آقای پیش آهنگ: یعنی ما در واقع منکر عرفان نیستیم.
حجت الاسلام شمشیری: خیر.
آقای پیش آهنگ: عرفان را نفی نمیکنیم. اما معتقدیم همین عرفان بالاخره همانطوری که در خود عرفان حلقه هم هست، پلههایی دارد و یک اصولی دارد و یک سری ممانعتهای دارد، خطوط قرمزی دارد، بایدهایی دارد و نبایدهایی. احتمالاً آن چیزی که آقای طاهری رعایت نکردهاند، تعریف و تبیین درست این پلههاست در ارتباط با در واقع در بحث شاگرد سازی و آموزش این.
حجت الاسلام شمشیری: ما بر فرض اینکه ایشان شیّاد و دروغگو ندانیم که نمیشود چنین چیزی را گفت. چون واضح است وقتی دارد میگوید که نکیر و منکر سمبلیک هستند، به صراحت خلاف آموزههای دینی صحبت میکند. [میگوید] پرسش کنندهای در قیامت وجود ندارد، در مورد جهنم یک سری آموزهها را دارند، ایشان ما بر فرض اینکه باز هم تکرار میکنم بینندگان عزیز بدعت گذار و متقلب ندانیم ایشان را شیّاد ندانیم ایشان را، حتّی اگر خودش عارف بوده است اگر بخواهداین عرفان را به متن جامعه سرایت بدهد که عرفان و فلسفه راههای خصوصی هستند
آقای پیش آهنگ: خُب ببینید شما میفرمایید الان یک بیننده اینجا تماس گرفته میگوید مشکل اصلی حلقه چیست؟ شما میگویید که عرفان امر خصوصی است. درست شد. خُب آقای شمشیری شما باید تعیین کنید این خصوصی برای کیست؟ منِ عسگریانی که در واقع مواجه شدم خودم را جز این حلقهی خصوصی می دانم حالا آن خانمی که شما میگویید حجاب را رعایت نمیکند، شاید آن در یک فضایی که هست خودش میداند دارد چکار میکند، او خودش را مستحق آموختن یا در واقع گام نهادن در مسیر عرفان میداند.
حجت الاسلام شمشیری: او باید راه صحیحش را طی کند و او موظف است …
آقای پیش آهنگ: خُب آن راه صحیح ببینید الان دقیقاً ما رسیدیم به اینجا که او باید راه صحیح را طی بکند خب از کجا معلوم که راه صحیح راه عرفان حلقه و شعور کیهانی نباشد؟ چه اشکالی در شعور کیهانی و عرفان حلقه وجود دارد؟
حجت الاسلام شمشیری: خُب خیلی ساده است ما در هر عرفانی عرض کردیم در برنامههای قبل هم که هر کسی یک آیت الله، یک فرد معمولی، یک فردی که عارف است، هر کسی هر سخنی را گفت آزاد است در گفتن آن سخن و در ابراز اندیشه خودش، اما آن اندیشه را بر یک شاخصهای و یک سنجشی به نام قرآن و عترت میسنجیم اگر موافق قرآن بود سلَّمنا را روی چشممان میگذاریم، اگر مخالف این بود رد میکنیم. عرفان حلقه را در دو بُعد عرفان و درمان وقتی با در بُعد عرفان و آموزههای دینی میسنجیم، خلاف آموزههای دینی است، منکر آموزههای دینی است.
آقای پیش آهنگ: خُب این را آقای شمشیری ببینید، بحث را شما درون دینی دارید میکنید خب، در بحث درون دینی شما می گویید که با قرآن و عترت، اصلاً من بهعنوان یک مسیحی، به عنوان یک لائیک، اصلاً مواجه شدم با عرفان حلقه و برای من قرآن و عترت ملاک نیست، ملاک سنجش نیست من نگاه کردم به این آموزهها و این را پسندیدم چه اشکالی وجود دارد که اصلاً من، فرض کنید حتّی فرض کنید یک وقت ما می گویم برای مردم مسلمان در واقع این بحث را داریم حالا چه ایران چه خارج ایران، برای مسلمانها این بحث را میکنیم که آقا این آموزههای عرفان حلقه که این واضح است من میتوانم این پاسخ را به خانم عسگریان در این شرایط بدهم که اگر به عنوان یک مسلمان این سؤال را میکنید آموزههای عرفان حلقه با آموزههای دین مبین اسلام و آموزههای قرآن و عترت در تناقض و تضاد است. نه فقط تباین، یعنی اختلاف ندارد بلکه اصلاً تناقض و تضاد جدّی با آموزههای اسلامی وجود دارد. این اولین پاسخ در خصوص پرسشگری که درون دینی است.
خب پرسشگری که مسلمان است و یک سؤال درون دینی هم دارد میگوید که آقا من به عنوان یک مسلمان اگر بخواهم از مسیر عرفان آقای طاهری جلو بروم، میشود؟ نه. نمیشود. چون با آموزههای اسلامی و عرفان اسلامی در تناقض است خب این مطلب اول، خیلی کوتاه. اما اگر بخواهیم برون دینی نگاه کنیم من اصلاً مسلمان هم نیستم.
حجت الاسلام شمشیری: دو نکته اینجا وجود دارد.
آقای پیش آهنگ: من مسلمان نیستم با یک عرفانی مواجه شدم اصلاً شما به من بگوئید این کجایش غلط است که اصلاً غلط اش را ثابت کردی حالا من بیایم ببینم اسلام درست میگوید یا غلط.
حجت الاسلام شمشیری: دو نکته اینجا وجود دارد. یک چیزی اعم از درون دینی و برون دینی است و آن حقیقت و واقعیت است. یعنی ما اگر، خُب عرفان را به دنبال چه چیزی هستیم و چه چیزی میخواهیم از عرفان. این یک نکته. [برای] ما مسائل عرفانی مثل چراغ راهنمایی و رانندگی نیست که اعتبار کنیم، که الان زرد شد برویم یا قرمز شد بایستیم یا برویم. دارند از یک حقیقتی و از یک واقعیتی در ماوراء صحبت میکنند در مقام نفسُ الامر و واقعیت. یعنی اینطور نیست که من بیایم یک سلسله برنامهها را خودم بچینم و با واقعیت کاری نداشته باشم و بگویم این شما را به آرامش میرساند. نه چنین چیزی نیست. پس واقعیت و حقیقت، اعم از برون دینی و درون دینی است. این یک نکته.
دو: آقای طاهری با این ادّعا پیش آمده است که عرفانِ من یک عرفان ایرانی اسلامی است. این نکته را هم بایستی دقت بفرمائید. خُب وقتی عرفان، ایرانی و اسلامی شد، کسی اگر وارد این عرفان میشود بایستی اسلامش را بپذیرد دیگر. یعنی مقدّم است دین که شامل اعتقادات، اخلاق و آداب و احکام و حقوق است بر عرفان. یعنی کسی اگر اینها را طی کرد تازه میتواند وارد عرفان شود. نه اینکه کسی وضوء را نمیتواند بگیرد بعد باید وارد بشود. این همان به هم زدن ترتیب مراحلِ سلوکی است که عرض کردم.
آقای پیش آهنگ: یک عرفان اسلامی چطور دارد در واقع معصومیتِ عرفان اسلامی. احتمالاً آقای طاهری نظرش از اسلام، اسلام شیعی است دیگر فکر میکنم. چطور آموزههای اصلیِ اسلامی را مثل توسّل، مثل زیارت را رد میکند یا حتّی معصومیت امیر المومنین علیه السلام را انکار میکند و بعد همچنان ادّعای، خود این تناقض درونی من فکر میکنم اگر از نگاه برون دینی هم بخواهیم نگاه بکنیم میتوانیم اینجوری بگوئیم که در واقع این عرفان یک تناقض درونی دارد با داعیههای خودش و این تناقضات درونی آن را از اعتبار میاندازد و فاقد اعتبار است از این لحاظ. من اگر اجازه بدهید یک جواب برون دینی دیگر هم به این موضوع بدهم.
حجت الاسلام شمشیری: خواهش میکنم.
آقای پیش آهنگ: و آن هم این است که در واقع ادّعای عرفان حلقه، در عرفان حلقه این ادّعا هست که بر اساس در واقع علوم دارد کار میکند بحث از اتمها و اشیاء و شعور کیهانی و اینها میشود ادّعای علمی دارد ولی در سیر و سلوک، علم را رد میکند. بعد از آن طرف خودِ این سیر و سلوک فاقد هرگونه معنویتی است. یعنی شما نه علم دارید نه معنویت دارید، بنابراین درگیر یک پوچی در نهایت خواهید شد همانطوری که حالا در کسانی که حالا گرفتار این عرفان شدهاند و بعد حالا بحث نجات پیدا کردهاند همین بحث را گفتند که در واقع در انتها گرفتار یک پوچی خواهند شد. خُب وقت تمام شده من فکر میکنم که امیدوارم که پاسخهای ما برای خانم عسکریان و بسیاری از بینندگان دیگری که این سؤال را داشتند مُکفی بوده باشد. از اینکه قسمت دیگری از برنامهی ناگفتههای ادیان را نگاه کردید و به ما اجازه دادید که مهمان چشمان عزیز شما باشیم بسیار متشکرم. تا دیدار بعدی خدا یار و نگهدارتان.
سلام… با اطمینان عرض می کنم طاهری هم باشد مناظره نمی کند؛ چرا؟ چون: “می داند آموزه های حلقه با قرآن و احادیث در تقابل است.”؛ به این علت به اناجیل تحریف شده متوسل شده است. بعنوان مثال در اسلام ، نفوذ ارواح مردگان در وجود فرد زنده،نیامده است. ولی از اصلی ترین ادعای طاهری همین نفوذ ارواح “کالبدذهنی” در افراد است. یا ادعاهای او درباره “معاد” با آیات قرآن، در تضاد است.
بسم الله الرحمن الرحیم .با عرض سلام برنامه ی ناگفته های ادیان راه بسیار خوبی برای روشن کردن اذهان عمومی و نشان دادن صراط مستقیم دین مبین اسلامه.حضرت استاد حجت الاسلام شمشیری با تبحر بسیار به نقد وبررسی عرفان واره ی حلقه میپردازند که بدین وسیله از ایشان بسیار متشکریم.مجریان گرامی این برنامه هم بسیار در اجرای آن کوشش میکنند.اما اگر امکان دارد اجازه بدهند خود کارشناس برنامه ( استاد شمشیری ) بیشتر به نقد و بررسی بپردازند و کمتر صحبتهای ایشان را قطع کنند و نظرات خودشان را کمتر بیان کنند.وقت برنامه کوتاه است و ما بینندگان مایلیم استاد شمشیری بیشتر در مورد این فرقه توضیح بدهند و وقت بیشتری به ایشان داده شود.با تشکر فراوان.
بسمه تعالی.همانطور که توجه میفرمایید در این متن ارائه شده تعداد دفعاتی که جناب آقای مجری صحبت کرده اند و نظر شخصی خود را بیان کرده اند خیلی بیشتر از صحبتها و نقد و بررسی استاد حجت الاسلام شمشیری است.آقای مجری نظرات بسیار جالبی دارند اما این برنامه مختص نقد و بررسی توسط کارشناس برنامه میباشد.از مجری گرامی تقاضا داریم وقت بیشتری به کارشناس گرامی برنامه بدهند تا بینندگان بهتر متوجه سخنان ایشان شوند.بدینگونه اشخاص بیشتری هم میتوانند با برنامه تماس بگیرند و جوابشان را از زبان حضرت استاد شمشیری بشنوند نه از زبان مجری برنامه.با تشکر فراوان.