شوقی افندی ولی امرالله بهائیان کیست؟

شوقی افندی ولي امرالله بهائیان کیست؟

شوقی افندی ولی امرالله

شوقی افندی نوه عبدالبهاء در ۱ مارس ۱۸۹۷ مطابق ۲۷ رمضان ۱۳۱۴ (۱۱ اسفند سال ۱۲۷۵) در عکا بیت عبدالله پاشا متولد شد. وی فرزند ضیائیه دختر عبدالبهاء و میرزا هادی افنان[۱]و نتیجه برادر زن[۲] باب بود.

عبدالبهاء در وصیت نامه‌ی خود، الواح وصایا، او را به جانشینی خود و ولایت امری جامعه بهائی انتخاب کرد. شوقی تحصیلات خود را با معلمه‌ای ایتالیائی درعکا آغازکرد[۳] و تا ۱۱ سالگی را در آن شهر ([۴]) به سر برد. با سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۹۰۸م، عبدالبهاء، همراه خانواده خود برای ادامه تحصیلات نواده‌هایشان به شهر حیفا در ۱۲ کیلومتری عکا نقل مکان کردند.

شوقی در حیفا ادامه تحصیل داد و سپس به دانشگاه بیروت رفت و در نهایت، دانشگاه آکسفورد انگلستان را برای ادامه تحصیلات انتخاب کرد؛ اما به علت بازگشت اجباری به حیفا که در پی مرگ عبدالبهاء اتفاق افتاد، تحصیل او ناتمام ماند و موفق به اخذ مدرک از این دانشگاه نشد.[۵] شوقی افندی ولی امرالله

ریاست و جانشینی شوقی

بنا بر آنچه  عبدالبهاء در رساله الواح وصایا آورده است شوقی به جانشینی عبدالبهاء منصوب شده بود.[۶] در رساله موسوم به «الواح و وصایا» عبدالبهاء به جانشینی شوقی به عنوان ولایت امر در جامعه بهائی تصریح کرده است. او در این الواح چنین آورده است:

«بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امر اللّه و احبّای جمال ابهی توجّه به فرع دو سدره که از دو شجره مقدّسه مبارکه انبات شده و از اقتران دو فرع دوحه رحمانیّه به وجود آمده (شوقی افندی) نمایند؛ زیرا آیت اللّه و غصن ممتاز و ولیّ امر اللّه و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امراللّه و احبّاءاللّه است و مبیّن آیات‌اللّه و من بعده بکراً بعد بکر یعنی در سلاله او.»[۷] شوقی افندی ولی امرالله

سپس عبدالبهاء، اقدام به پیش بینی کرده، برای شوقی نیز جانشینانی معرفی می‌کند:

« در هر دوری، اوصیا و اصفیا دوازده نفر بودند. در ایّام حضرت یعقوب دوازده پسر بودند و در ایّام حضرت موسی دوازده نقیب، رؤسای اسباط بودند و در ایّام حضرت مسیح، دوازده حواری بودند و در ایّام حضرت محمّد، دوازده امام بودند؛ ولکن در این ظهور اعظم، بیست و چهار نفر هستند، دو برابر جمیع؛ زیرا عظمت این ظهورچنین اقتضا نماید.»[۸]

شوقی‌افندی، که نخستین ولی امر سلسله ولایت امرالله بود، پس از او باید در نسل ذکور وی این ولایت ادامه می‌یافت. اما عقیم‌بودن شوقی و نبود وصیت‌نامه[۹] وی در این‌باره، سلسله ولایت امر را عقیم نهاد. شوقی افندی ولی امرالله

پیشنهاد خواندنی  حضور سرشکنجه‌گر بهائی ساواک در تجمع ضدانقلاب

منابع بهائی می‌نویسند که شوقی در دانشگاه آکسفورد، مشغول تحصیل بود که خبر فوت عبدالبهاء پدر بزرگش، رهبر جامعه بهائی را شنید. تحمل این خبر برای او بسیار مشکل بود؛ به حدی که چند ماه به طورکلی از همه کنارگیری کرد. دراین مدت، اداره امور بر عهده خواهر عبدالبهاء (بهائیه، ملقب به ورقه علیا) بود. وی پس از چند ماه به حیفا باز گشت و زمام امور پیروان را به دست گرفت. او پس از آماده‌سازی و آشناکردن جامعه با رسالت خود، استحکام تشکیلات بهائی را آغاز کرد.[۱۰]

اما منابع مخالف شوقی می‌نویسند: شوقی افندی ولی امرالله

«شوقی به یاری توأم با نیرنگ‌بازی مادرش به ریاست رسید. خود او نه توانایی رهبری را در خود می‌دید، نه جاذبه‌های زندگی در غرب او را رها می‌کرد. کناره‌گیری از تشکیلات، هیچ ربطی به تألمات روحی او نداشت. در طول مدت چند ماهی که از پذیرفتن بار مسئولیت فرقه خودداری می‌کرد، بارها با وعده‌های مختلف به دعوت وی به حیفا پرداختند.»[۱۱]

وقایع دوره شوقی افندی

با آغاز رهبری شوقی، فصل جدیدی در تاریخ بهائیت گشوده شد که به طور اجمالی به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم:

تشکیل دولت نژادپرست اسرائیل

در زمان حیات شوقی و با سکوت خیانت‌آمیز و همراهی بی‌دریغ وی، حکومت یهودی اسرائیل با نقض حقوق مسلم فلسطینیان در فلسطین تأسیس شد. بی‌درنگ پس از استقرار این دولت، شوقی افندی با رئیس جمهور اسرائیل دیدار کرد و «مراتب دوستی بهائیان را با کشور اسرائیل بیان و آمال و ادعیه آنان را برای ترقی سعادت اسرائیل» اظهار داشت.[۱۲] مساعی بی‌شمار و همکاری صمیمانه شوقی و یارانش با صهیونیسم جهانی برای ایجاد دولتی یهودی در قلب جامعه اسلامی، سبب شد تا این مسلک در آنجا رسمیت یابد و املاک و اموال بهائیان تحت حمایت در آید و از مالیات و عوارض معاف گردد. ([۱۳])   تشکیلات بهائیت ایران قبل از انقلاب مقدس اسلامی برابر اعلامیه شوقی افندی در مجله اخبار امری ذیل عنوان مژده بزرگ در اسرائیل به رسمیت شناخته شده بود :

محفل روحانی ملی بهائیان ایران در خاک اسرائیل به رسمیت شناخته شده و شعبه آن نیز تأسیس و تسجیل گشته و شخصیت حقوقی یافته است و به قسمی که الآن می توان به نام محفل ملی ایران رسماً و قانوناً ضیاع و عقار و املاک و مسقفات ابتیاع نمود و هیکل مبارک وعده فرموده اند که قریباً اراضی محفظه آثار بین المللی ارض اقدس به نام شعبه محفل ملی ایران منتقل خواهد گردید هیکل مبارک به زائران فرموده اند که این موضوع از این جهت بسیار مهم است که برای اولین بار در تاریخ امرمحفلی که در کشور خودش به رسمیت شناخته نشده شعبه آن در خارج رسمی و قانونی شده است.. ([۱۴]) شوقی افندی ولی امرالله

کاش شوقی هنگام دادن این مژده بزرگ به تمامی بشریت توضیح میداد:

  1. رژیم اشغالگر قدس در عین حالی که ناجوانمردانه حق و حقوق مردم مظلوم فلسطین را غصب می کند بر چه اساسی با بهائیان که نوعاً اهل فلسطین اشغالی نیستند این گونه مهربانانه رفتار میکند؟
  2. رژیم اشغالگر قدس چه حقی دارد که محفل ملی بهائیان ایران را در سرزمینی که متعلق به آن نیست رسمیت ببخشد؟
  3. چه پیوندی میان رژیم اشغالگر قدس و بهائیت وجود دارد؟ شوقی افندی ولی امرالله
پیشنهاد خواندنی  بهاییت صدای فمینیسم علیه ایران

طراحی و اجرای نقشه های تبلیغ و مهاجرت

مهاجرت بهائیان به نقاط مختلف جهان و توسعه تشکیلات اداری و جهانی سازمان بهائیت از جمله کارهای دوره ریاست شوقی بر آیین بهائی بود. بیت العدل در یکی از کتابهای منتشره خود آورده است :

« در دوره حضرت ولیّ امراللّه بهائیان … طیّ دوره نقشه نه ساله تعداد بیشتری از این قبیل مبلّغین مخصوصاً در هندوستان و چندین کشور افریقائی و اکثر مناطق امریکای لاتین و جزائر اقیانوسیّه و آلاسکا و در میان بومیان کانادا و جماعات سیاهپوست  روستائی جنوب امریکا به کار پرداختند و مهاجرت بهائیان به کشورهای مختلف به این امر قوّت بخشید » ([۱۵])

انفصال و جدایی مبلّغان برجسته از بهائیت

سوء رفتار شوقی باعث شد برخی مبلّغان برجسته بهائی، راه خود را از تشکیلات شوقی جدا کردند کسانی مانند:

میرزا احمد سهراب از یاران قدیمی و پرکار عبدالبهاء عبدالحسین تفتی آواره که کتابی در تاریخ بهائیت به نام «الکواکب‌الدرِیه فی مأثرالبهائِیه» را نگاشته بود و عبدالبهاء آن را تأیید کرده بود. فضل‌الله صبحی مهتدی از مقربان درگاه عباس افندی میرزا حسن نیکو بروجردی میرزا صالح اقتصاد مراغه‌ای منشی محفل روحانی بهائیان بود و مبلغ امرالله و ناشر نفحات الله.[۱۶] و…

دوره شوقی افندی و تداوم رابطه با آمریکا وصهیونیزم

با آغاز رهبری شوقی افندی (ربانی) رابطه این فرقه با آمریکا وصهیونیزم نیرومندترشد، زیرا در این دوره نقش جاسوسی درکشورهای اسلامی به سود صهیونیسم اسرائیل نیز به برنامه های بهائی گری افزوده گشت و بهائیان حافظ منافع و موقعیت آمریکا و صهیونیسم شدند وآمریکا، اسرائیل و غالب دول غربی نیز حامی موجودیت بهائیان گشتند. شوقی افندی ولی امرالله

 دردوره شوقی و با سکوت خیانت‌ و همراهی بی دریغ وی، حکومت نژاد پرست اسرائیل با نقض حقوق مردم فلسطین در آن سرزمین مقدس تأسیس شد و بهائیت وجهه انگلیسی اسرائیلی خود را به دنیا نشان داد.

پس از استقرار این دولت جعلی، شوقی با رئیس جمهورآن نیز دیدارکرد و مراتب دوستی بهائیان را با کشوراسرائیل بیان داشته وآمال و ادعیه آنان را برای ترقی و سعادت اسرائیل اظهار داشت.[۱۷]

 وی در پیام تبریکی که به بهائیان جهان فرستاد می نویسد: مصداق وعده الهی به ابناء خلیل و وراث کلیم ظاهرو باهرودولت اسرائیل در ارض اقدس مستقرشده است[۱۸] شوقی افندی ولی امرالله

و در جای دیگری می نویسد: مصداق خطابات وانذارات قهریّهء جمال اقدس ابهی در کتاب مستطاب اقدس واضح و عیان گردید. وسائل هجرت و توطّن سلالهء حضرت خلیل و ورّاث کلیم در اراضی مقدّسه فراهم شد و آثارتحقّق وعود الهیّه  نهال بیهمال  که وصفش در کتب مقدّسه موجود و در مفاوضات حضرت عبدالبهاء مذکور و مسطور است نمایان گردید ([۱۹])

 مساعی بی شمار و همکاری صمیمانه شوقی و یارانش با صهیونیسم جهانی برای ایجاد دولتی یهودی درقلب جامعه اسلام، سبب شد تا این مسلک باطل درآنجا رسمیت یابد واملاک واموال بهائیان تحت حمایت آن دولت درآید و از مالیات و عوارض معاف گردد.

پیشنهاد خواندنی  یوگا آینگار؛ سرقت ورزشی یا آئین باستانی

 بدین ترتیب فرقه گمراه بهائیت با حمایت دولت های آمریکا، انگلیس واسرائیل تا حال سرپا بوده و پیروان بی خرد آن بدون هیچ گونه تحقیق وتحری واقعیت به دنبال آن در حرکت می باشند.       

مرگ شوقی

شوقی افندی در شب دوشنبه چهارم نوامبر سال ۱۹۵۷ (۱۳ آبان ۱۳۳۶) شش سال قبل از تشکیل بیت العدل به طرزی مشکوک و ناگهانی در لندن مرد ([۲۰]) همانجا مدفون گردید. علت مرگ او سکته قلبی ناشی از آنفلوانزای آسیائی اعلام شد که مورد پذیرش برخی از بهائیان قرار نگرفت. سرهنگ ثابت با انتشار نامه­ای در آن دوره، علت مرگ را در اثر توطئه خانم روحیه مکسول همسر وی و اعضای محفل لندن دانست، اگرچه این فرضیه هرگز اثبات نشد.[۲۱]

رقم سنگین اموال و داراییهایی که در اختیار شوقی افندی ([۲۲]) و تسلط بر جمعیت بهائیان و از همه مهمتر عقیم بودن شوقی و نداشتن وارث احتمال هر گونه دسیسه چینی و توطئه را  به شدت تقویت میکند. شوقی افندی ولی امرالله

تألیفات شوقی افندی

تألیفات شوقی افندی عبارتند از:

– نظم بدیع (مشتمل بر ۷ رساله به انگلیسی)؛ نظم اداری دیانت بهائی (مشتمل بر دستورات تشکیلات بهائی به انگلیسی ظهور عدل الهی (به انگلیسی و ترجمه به فارسی لوح قرن (مشتمل بر تاریخ مختصر یک قرن به فارسی هذاالقرن الابدع البدیع (به عربی روز موعود فرا رسید (به انگلیسی و ترجمه به فارسی نظامات بهائی (به انگلیسی و ترجمه به فارسی و عربی ترجمه کتاب نبیل زرندی به زبان عربی به نام مطالع الانوار؛[۲۳] قرن بدیع؛ دور بهائی.

احمد بصری شباهت احمد بصری با بهاییت در نسخ احکام

کانال رسمی موسسه معراج در ایتا


[۱]. افنان به معنای شاخه‌ها است و در واژه‌نامه بهائی به خویشان باب، افنان و به خویشان بهاء، اغصان می‌گویند. بهاء ظاهراً این القاب را برای ساختن چیزی مانند سلسله سادات در بهائیت وضع کرد.

[۲]. خدیجه بیگم همسر اول علی‌محمد باب.

[۳] گوهر یکتا، ص۱۴.

[۴] محل زندگی و تبعیدگاه جد مادری خود حسینعلی بهاء

[۵]. کشف الحیل، ص۲۱۲.

[۶]. اگر نسبت رساله موسوم به «الواح و وصایا» به عبدالبهاء صحیح باشد.

[۷]. عبدالبهاء، الواح وصایا، ص۱۲و۱۳.

[۸]. همان، ص۴۵ و ۴۶.

[۹]. البته این اتهام نیز خالی از قوت نیست که جناح روحیه خانم برای نیل به اهداف خود و حذف رقبا هرگونه وصیت به جای مانده از شوقی را از میان برده باشند.

[۱۰]. گوهر یکتا، روحیه ربانی (همسر شوقی)، ص ۶۴-۱۰۰.

[۱۱]. کشف الحیل، ص ۲۱۱.

[۱۲]. مجله اخبار امری، ۱۳۳۳.

[۱۳]. توقیعات مبارکه، ج۲، ص ۱۶۵.

[۱۴] مجله اخبار امری شماره ۱۰-۱۱-۱۲ در بهمن – اسفند – فروردین ۱۳۳۳-۱۳۳۲

[۱۵] بیت العدل اعظم،  قرن انوار ص ۸۵

[۱۶]. بهائیان، ص ۲۸۲

[۱۷] – بهائیان سید محمد باقرنجفی صفحه ۶۸۰ به نقل ازمجله اخبار امری، ۱۳۳۳ 

[۱۸] – توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله صفحه ۲۹۰

[۱۹]. قرن بدیع ص   ۶۲۳

[۲۰] برابر با ۱۳۳۶ ه ش/۱۳۷۷ ه. ق

[۲۱]. اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت، ص ۱۷۷ – ۱۷۹.

[۲۲] به نوشته اسماعیل رائین در کتاب انشعاب در بهائیت ص ۳۴۳ در سال ۱۳۳۶ ش رقم مالیات بر ارث املا ک و اموال ثروت شوقی ربانی، رهبر بهائیان، آن هم تنها در کشور ایران (زمان مرگ او ) معادل ۲۸۷ میلیون دلار بود.

[۲۳]. در باره این کتاب، ر.ک: محیط طباطبائی، تاریخ نو پدید نبیل زرندی، «مجله گوهر»، ش ۹، آذرماه ۱۳۵۴، شماره مسلسل ۳۳، مندرج درسایت بهائی پژوهی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *