این روزها دوباره زمزمههای بازگشت به گذشته و احیای سلطنت پهلوی از سوی برخی فعالان سیاسی خارج از کشور اوج گرفته است. پستها و استوریهای اخیر امید دانا نمونه بارز این توهمات است؛ توهماتی که نه با واقعیتهای میدانی ایران همخوانی دارد و نه به آینده این سرزمین کمکی میکند.
سرنوشت ایران، نه در مونیخ که در دستان ملت است!
امید دانا از “تجمع مونیخ” به عنوان “اتفاقی بزرگ” یاد میکند و آرزو دارد که با “پشتوانه واقعیت میدانی در ایران”، آمریکا و اروپا روی پادشاهی رضا پهلوی اجماع کنند. این نوع تحلیلها، نه تنها سادهلوحانه است، بلکه توهینی آشکار به حق تعیین سرنوشت ملت ایران است. آینده یک کشور را نمیتوان با تجمعی در هزاران کیلومتر دورتر و با اتکا به “اجماع” قدرتهای خارجی رقم زد. سرنوشت ایران تنها و تنها در دستان مردم ایران است؛ مردمی که بارها نشان دادهاند به هیچ نیروی خارجی اجازه دخالت در امور داخلی خود را نمیدهند. دموکراسی واقعی، اجماع پشت درهای بسته نیست، بلکه انتخاب آزادانه مردم در یک انتخابات شفاف و عادلانه است.
تناقض “اقتدار”: از انتقاد تا ستایش پنهانکاری!
امید دانا با کنایه از جمهوری اسلامی میپرسد: “رژیمی که جرات نداره نام فرمانده چند قرارگاهش مانند خاتم النبیا را معرفی کند سخن از اقتدار میکند؟” این انتقاد در جای خود قابل بررسی است، اما عجیب است که او همزمان از سیستمی (سلطنت) حمایت میکند که خود در تاریخش مملو از تصمیمگیریهای پشت پرده و فقدان شفافیت بوده است. آیا دوران پهلوی نماد شفافیت و پاسخگویی بوده است؟ اقتدار واقعی یک حکومت نه در پنهانکاری و نه در بازگشت به نمادهای گذشته، بلکه در مشروعیت مردمی، کارآمدی و توانایی آن در پاسخگویی به نیازهای جامعه و احترام به حقوق شهروندی نهفته است.
وحدت ملی یا تفرقهافکنی؟
اما آنچه در اظهارات دانا بیش از همه آزاردهنده است، لحن تند و توهینآمیز اوست. او با اتهامزنی “یهودیستیزی مشمئز کننده” و این جمله که “برای ایرانی آباد متحد ملت یهودی اسرائیل هستیم و گوشمان هم بدهکار چپ و مجاهد و ملا نیست”، عملاً به تفرقهافکنی مشغول است. ایران برای آبادی و اتحاد، نیازمند همبستگی همه اقوام، افکار و گروههاست، نه کنار گذاشتن بخش عظیمی از جامعه. برچسبزنی و توهین به مخالفان، نه تنها راه به جایی نمیبرد، بلکه تنها شکافها را عمیقتر کرده و آب به آسیاب دشمنان این آب و خاک میریزد. آینده ایران با احترام به تکثر فکری و گفتگوی سازنده ساخته میشود، نه با حذف و توهین.
به عقب برنمیگردیم!
در نهایت باید گفت، ملت ایران شایسته بهترینهاست؛ آیندهای که در آن عزت، آزادی، عدالت و پیشرفت برای همه شهروندان فارغ از هرگونه تفکر و سلیقهای تضمین شود. این آینده نه با بازگشت به گذشتهای که ناکارآمدی خود را ثابت کرده، و نه با اتکا به وعدههای پوچ خارجی، بلکه با همت، اراده و انتخاب آگاهانه خود مردم ایران رقم خواهد خورد. زمان آن رسیده که فعالان سیاسی خارج از کشور به جای رویاپردازی برای بازگشت سلطنت، صدای واقعی مردم ایران را بشنوند و به جای تفرقهافکنی، به فکر وحدت و همبستگی ملی باشند.